loading...
سلطان نصیر

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 33) 

 

      (داستان تهمورس دیوبند 2) 

 

وبر اهریمن که به پیکر اسبی در آمده , سوار شود .

 ادامه 👇👇👇👇👇👇👇

 و به مدت سی سال از این کران تا آن کران جهان براند . فره تهمورس را یاری می کند و او دیوان را شکست داد . به بت پرستان و مردان و زنان جادوگر تاخت و حرمت راستین آفریدگار را رواج داد و از دیوان 👈خطوط هفت گانه👉 آموخت . 

همین اسطوره هست که بعدها در روایات داراب هرمزد یار مفصلا آمده است . 

و بنا بر آن تهمورس بر اهریمن غالب می شود . و سی سال بر او سوار می شود . 

تا این که اهریمن 👈همسر او را می فریبد 👉 و  در می یابد که تهمورس هنگام پایین آمدن از سراشیبی کوه البرز می ترسد . و در گذرگاه تنگ البرز اهریمن , تهمورس را بر زمین می زند . 

و می بلعد پس از آن است که جمشید او را از شکم اهریمن بیرون می کشد (روایات داراب هرمزد یار) 

به روایتی دیگر در فرروردین روز خرداد (6فروردین)  تهمورس اهریمن دروند را به مدت سی سال به باره خود کرد . 

اهریمن نزد  زن تهمورس رفت و او را به ابریشم و انگبین فریفت تا از شوهرش بپرسد که وقتی سوار بر اهریمن است . آیا جایی هست که از آن بترسد . تهمورس نیز گفت بر فراز کوه البرز بسیار می ترسد . و اهریمن او را بر فراز کوه البرز بر زمین زد و بلعید . تا این که برادرش جم او را از دل اهریمن بیرون کشید . 

(به موجب بعضی روایات جم پسر تهمورس است ) سپس جمشید به بالین تهمورس آمد و دستور داد برای وی استودانی (استخوان دان, محل جای دادن استخوان )  بسازند و او را در آن قرار دهند . 

تهمورس دارای وزیری خردمند بوده است 

نام وزیر تهمورس در شاهنامه شهراسپ  آمده و از او به عنوان کسی که رایش از کردار بد دور بود یاد گردیده است . 

همچنین حمدالله مستوفی بنای شهر الیپی (کرمانشاه )و ساری را نیز به تهمورس نسبت می دهد . 

ظهور آتش های مقدس سه گانه نیز در زمان او رخ داد .

 

#تهمورس #طهمورث #جغرافیا #علوم_غریبه 

#دیو_بند #شاهنامه #وزیر

@soltannasir 

🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 32)

 

( داستان تهمورث دیو بند )

 

چون از بنای شهر قم به دست طهمورث دیوبند سخن گفته شد . داستان اسطوره ای وی را می آوریم . زیرا در ادامه برای توضیح جغرافیای ترسیمی بدان نیاز داریم . 

واژه تهمورث در زبان اوستایی اوروپی (urupay) با لقب تخموع (taxma) صورت پهلوی آن واژه تخمو_او_روپه (taxmo rap) جزء اول یعنی واژه تخمو به معنای قوی و قدرتمند و بعضا به عنوان پهلوان نیز به کار برده می شود . 

و جزء دوم واژه او_روپه  به معنای زیبا شکل است و در اصطلاح به معنای سرزمین زیبا نیز می باشد . 

این واژه سپس به صورت تخمورپ در آمده و آنگاه با تبدیل واک «خ »به «ه» و واک «پ» به«س» به صورت تهمورس در آمده است .  

بنابراین تهمورث در اصطلاح به معنای پهلوان سرزمین زیبا  می باشد . 

{حال خوانندگان گرامی دریابند که  کلمه اروپا به معنای سرزمین زیبا (سرسبز) احتمالا ریشه در واژه «او_روپه » دارد . نه آنگونه که برخی محققین ریشه آن را واژه آکدی اروبو erubu به معنای غروب می دانند . شما خود قضاوت نمایید که کدام واژه با جغرافیای قاره اروپا خوانش بیشتری دارد .  }

واژه  taxma تخما بعدها به صورت تهم تغییر صورت داده , بنابراین واژه تهمتن لقب رستم به معنای دارای تن قوی و قدرتمند می باشد . 

همچنین واژه urupay در زبان اوستایی به معنای روباه نیز می باشد . 

منتهی در زبان پهلوی urupay بیشتر برای راسو بکار می رود . 

که ممکن است این اروپی نیز با تهمورث مرتبط باشد . زیرا در گذشته پهلوانان  ازپوست حیوانات شکار شده توسط خویش لباس درست می نمودند. ضمن اینکه در ایران باستان رسم بر این بوده که  افراد را به اسامی حیوانات نام گذاری می نمودند .

چنانچه واژه 👇👇👇👇👇👇

گرشاسپ یعنی 👈 اسب لاغر 

و گشتاسپ یعنی 👈اسب آماده  

نکته : بر خلاف آنچه که تقریبا در تمامی متون ترجمانی این واژگان وجود دارد . گرشاسپ به معنای دارنده اسب لاغر معنا نمی دهد . در هیچ کجای این واژه صفت دارندگی موجود نمی باشد . منتهی بسیاری از محققین چون به کار بردن نام اسب لاغر را برای یک انسان بی معنی می دانسته اند . صفت مالکیت و دارنده اسب بودن را به آن افزودند.  در حالی که به کار بردن واژه اسپ لاغر و اسپ آماده برای انسان ها در دوران باستان امری مرسوم بوده و این مربوط به فرهنگ دوران قبیله نشینی انسان ها می باشد . 

چنانچه در میان قبایل سرخپوست قاره آمریکا که فرهنگ قبیله نشینی را در خود حفظ نموده اند . استفاده از اسامی و القابی نظیر گرگ خاکستری و جغد سفید و خرس قهوه ای و عقاب سیاه مرسوم بوده است . ضمن اینکه بعضا  این القاب را مایه افتخار نیز می دانسته اند .

به نام طهمورث باز گردیم . طهمورث در اوستا با لقب زعه ناهونت «زعناونت»(zae nahvant) به معنای مسلح آمده است . که در پهلوی (zena wand) و در فارسی زیناوند شده است . 

از تهمورس در اوستا به ندرت ذکری به میان آمده است  . 

تهمورث برای ایزد «وای»👈 (ایزد باد ) 👉 

قربانی می کند . و از او می خواهد که به وی این موهبت داده شود . که بتواند بر دیوان و مردمان و جادوگران و پریان پیروز شود .(یشت 15,بند 12) و بر اهریمن که به پیکر اسبی در آمده سوار شود . ....

ادامه دارد 

#تهمورس #تهمورث #طهمورث #دیو_بند 

#قم #جغرافیا #علوم_غریبه 

@soltannasir 

🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران 31) 

 

  (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 8)

 

        (تمدن باستانی قم 4) 

 

از تمدن باستانی قم در تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد مقدس جمکران سخن گفته شد . 

به راستی ارتباط این تمدن باستانی با مسجد مقدس جمکران چیست ?! 

آیا بنای مسجد به طور اتفاقی در چنین مکانی ساخته شده است ??!! 

این حیطه تمدنی بنا به نظر کارشناسان  حدود هفت هزار سال قدمت دارد .

پیشتر در اسطوره رع گفته شد  که در حدود چندین هزار سال پیش رع خدای خورشید مصری بر روی زمین بوده است . آن زمان بر طبق متون هرمی عصر طلایی بوده که این خدایان فرومایه و انسان ها با یکدیگر بر روی زمین زندگی می نمودند . 

در اساطیر دیگر ملل نیز کم و بیش به این مسئله اشاره شده است . به واقع در آن دوران مرز بین عوالم باز بوده است . بلکه به عبارتی بهتر عوالم یک عالم بوده است . و در دوران متاخر با بسته شدن این مرزها سخن از عوالم شده است .

 

حال اینجا این سوال پیش می آید : که اگر در حدود هفت هزار سال پیش مرز عوالم خاص موجود در خاک جمکران باز بوده است ! مردمان تمدن باستانی قم چه مردمانی بودند?. ارتباط آنان با این عوالم چه بوده است ? چرا پس از سالها باید مسجدی مقدس توسط قائم آل محمد (ع) , در این مکان بنا شود ?

و شاید ده ها سوال بی پاسخ دیگر ...

 

پیشتر از نزدیک نشدن دیوها (موجودات بادی )به خاک سرزمین قم سخن گفتیم . چند نفر از عزیزان از علت این مسئله پرسش نمودند ? 

 

پاسخ : حمدالله مستوفی در کتاب نزهة القلوب ص 67 آورده 👇👇👇👇👇👇👇

 

{ قم از اقلیم چهارم است , طولش از جزایر خالدات «فه یه» و عرض از خط استوا «لد مه»

👈 طهمورث (دیوبند)👉 ساخت . 👈طالع عمارتش برج جوزا👉 دور باروش زیادت از ده هزار گام است . گویند بچهل گام بر باروی قزوین زیادتست و هوایش معتدل است . و آبش از رودی که از جربادقان می آید و در آنجا همچون

آوه زمستان یخ آب در چاه می بندند . تا بهنگام گرما باز می دهد و آب چاهش در پانزده گزی بود و اندکی بشوری مایل بود از ارتفاعاتش غله و پنبه بسیار بود . و از میوه هایش انار و فستق(پسته) و خربزه و انجیر سرخ نیکوست و در آن شهر درخت سرو نیکو می باشد . و مردم آنجا شیعه اثنی عشری اند و بغایت متعصب و اکثر آن شهر اکنون خراب است اما باروش بیشتر برجاست . ...}

نکته : از طهمورث در متون باستانی و اسطوره ای  با صفت دیو بند یاد شده است . به نظر فقیر ماجرای نزدیک نشدن دیوها به شهر قم با ساخت شهر قم توسط طهمورث دیو بند مرتبط است . 

 

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #قائم #قم #طهمورث

#دیو 

@soltannasir

👹👹👹👹👹👹👹👹👹👹👹👹

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 30)

 

  (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 7)

 

     (تمدن باستانی قم 3) 

 

{ .....«قدمت سکونت در قم بیش از 7 هزار سال است»

وی به نتایج حاصل از از این کاوش‌ها اشاره و عنوان کرد: در بررسی گمانه زنی لایه نگاری و کاوش‌های قلی درویش، مدارکی دال بر وجود استقرارهای هزاره پنجم پیش از میلاد در حدود 7 هزار سال ،هزاره چهارم ، سوم ،دوم و اول پیش از میلاد ، دوره ساسامانی و سلجوقی به دست آمد.

وی ادامه داد: در لایه نگاری تپه شاد قلی خان آثار مهمی از استقرار های هزاره چهارم پیش از میلاد ، دوره ساسانی ، سده های نخستین اسلانی ، دوره سلجوقی ، ایلخانی، صفوی و قاجار مشخص شد.

سرلک گفت: با این وصف کاوش های شهر قم در تپه قلی درویش و شادقلی خان نشان داد که قم باستانی ، از غنای تاریخی - فرهنگی 7000 ساله برخوردار است و جنبه مذهبی این شهر ریشه در اعماق تاریخ این سرزمین دارد.

«بررسی بقایای انسانی در محوطه باستانی قلی درویش »

سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش با اشاره به بررسی بقایای انسانی در محوطه باستانی قلی درویش  گفت: کشف یک گور خمره‌ای در این مکان و در کف یک اطاقک از جمله شواهدی است که آثار تدفین در محل سکونت را در طول عصر برنز قدیم این محوطه اثبات می‌کند .

سرلک اضافه کرد: این تدفین که در یک گور خمره سفالین صورت گرفته، از شواهد مستند تدفین‌های خمره‌ای در حاشیه فلات مرکزی محسوب می‌شود.

وی اظهار  داشت: علاوه بر گستردگی و توسعه استقرارها در طول عصر برنز قدیم در محدوده قم ، کاشان شواهد استمرار فرهنگی از اواخر هزاره چهارم تا دوره های تاریخی اسلامی در محوطه قلی درویش قابل مشاهده و بررسی است.

سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش اظهار امیدواری کرد: با ادامه کاوش ها اطلاعات بسیار ارزشمندی در ارتباط با انسان شناسی این محوطه و به خصوص تدفین های خمره ای در فلات مرکزی بدست خواهد آمد .} 

خبرگزاری مهر 

مهدی بخشی سورکی

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #قم #خبرگزاری_مهر

#تپه #قلی_درویش 

@soltannasir 

📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران 29)

 

 (در  اهمیت علم جغرافیا و البلدان6)

 

       (تمدن باستانی قم 2) 

 

{ .....کاوش های قلی درویش به وضوح نشان داد که منطقه قم در پایان عصر برنز و آغاز عصر آهن در حدود 3500 سال پیش یکی از مراکز مهم فرهنگی استقرارهای این دوره در حوزه فرهنگی فلات مرکزی ایران محسوب می شده است.

تا پیش از کاوش های قلی درویش مدارک موجود پیرامون درک روند تحولات فرهنگی جوامع عصر آهن حاشیه کویر مرکزی ایران عمدتا محصول کاوش در محوطه صرفا گورستانی این دوره بوده و اطلاعات موجود در رابطه با شناخت بنیان‌های اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و مذهبی جوامع استقراری این دوره به خصوص در عصر آهن اول بسیار اندک و محدود بود لیکن کاوش های قلی درویش نشان داد که بر خلاف فرضیات رایج باستان شناختی ، فرهنگ های عصر آهن ، از همان ابتدای ورود به فلات ایران از ساختارهای بسیار پیشرفته اجتماعی،اقتصادی و صنعتی بر خوردار بوده اند.

جامعه عصر آهن مستقر در شهر قم باستانی جامعه پیچیده با ساختار طبقاتی بود و فعالیت های اجتماعی شهر قم باستانی تحت نظارت مدیریت های متخصص در زمینه بازرگانی ، اقتصادی ، سیاسی، نظامی و مذهبی انجام می شده است.

در کاوش‌های این محوطه در لایه های عصر آهن اول ، بسیاری از شاخصه‌های یک جامعه شهری اعم از تفکیک منازل مسکونی از واحد های صنعتی ، وجود بناهای یادمانی آئینی ، مدارک مهم دال بر وجود مدیریت بازرگانی سازمان یافته برون منطقه ای ، وجود صنایع حرفه ای اعم از فلز گری، سفال گری و همچنین وجود مدیریت نظامی مشخص شد.

کاوش های قلی درویش بخشی از مهمترین چالش ها و ابهامات باستانی هزاره دوم پیش از میلاد ایران را روشن و تصویر قابل قبولی از روند تحول و تطور فرهنگی جوامع مستقر در دشت قم را از حدود 4000 تا 3000 سال پیش را ارائه کرد.

وسعت محوطه باستانی قلی درویش قم بالغ بر 100 هکتار است

سیامک سرلک سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص کاوش‌های انجام شده در این منطقه عنوان کرد: محوطه باستانی قلی درویش در حاشیه جنوبی شهر قم واقع شده است که تا پیش از گسترش سطح وسیع و کم سابقه تخریب و تسطیح محوطه قلی درویش در دهه های اخیر وسعت محوطه بالغ بر 100 هکتار و ارتفاع آن حدود 20 متر بوده است.

وی افزود: امروز حدود 30 هکتار از وسعت محوطه به شکل تسطیح شده بر جای مانده است و علی رغم سطح وسیع تخریب ها در این محوطه نتایج حاصل از کاوش‌ها و لایه نگاری قلی درویش بویِژه در تبیین روند تحولات فرهنگی جوامع مستقر در منطقه قم و حوزه فرهنگی حاشیه کویر مرکزی ایران به خصوص در طول عصر برنز و عصر آهن از اهمیت زیادی برخوردار است.

سرلک با بیان اینکه محوطه قلی درویش از معدود محوطه های کاوش شده حاشیه کویر مرکزی ایران است اظهار داشت: این محوطه در برگیرنده سطح وسیعی از لایه های استقراری فرهنگ‌های عصر برنز جدید، دوره گذار از عصر برنز جدید به عصر آهن و همچنین استقرارهای عصر آهن اول است.

«محوطه قلی درویش قم یکی از محوطه های کلیدی فلات مرکزی ایران است»

وی افزود: تا پیش از کاوش های قلی درویش اطلاعات موجود در رابطه با درک و  شناخت ابعاد مختلف فرهنگی ساختارهای اجتماعی اقتصادی صنعتی و مذهبی جوامع عصر آهن حاشیه فلات مرکزی عمدتا محدود به داده های حاصل از قبور و گورستان های این دوره بود.

سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش، محوطه قلی درویش را یکی از محوطه‌های کلیدی فلات مرکزی ایران دانست و افزود: مدارک حاصل از کاوش ها و لایه نگاری این محوطه می‌تواند برخی از ابهامات سئوالات و چالش های باستانی هزاره سوم و دوم حوزه فرهنگی حاشیه کویر مرکزی ایران را پاسخ داده و تبیین کند. .....ادامه } 

 

#جغرافیا #قم #تپه #قلی_درویش #جمکران 

@soltannasir 

📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒a

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 28)

 

      (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 5) 

 

            (تمدن باستانی قم ) 

 

چون از چگونگی دستور ساخت مسجد مقدس جمکران در محوطه ای خاص به امر حضرت صاحب الامر (ع) سخن گفته شد . 

فقیر بد ندیدم که مقاله  تمدن باستانی قم در حیطه تپه درویش قلی در نزدیک جمکران را برایتان به اشتراک بگذارم . زیرا بسیاری از زیارت کنندگان جمکران  از وجود این تمدن باستانی در نزدیکی محوطه جمکران اطلاعی ندارند   

قم -  منبع خبرگزاری مهر:👇👇👇👇👇👇

 

{شاید در نگاه اول شهر مقدس قم تنها یک شهر زیارتی تصور شود ، اما در حقیقت این شهر مذهبی سبقه تاریخی دارد و کاوش‌های انجام شده در این شهر نشان از تمدن و قدمت سکونت هفت هزار ساله دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از مهترین دلایل اثبات این مدعا کاوش‌ها و بررسی‌های انجام شده در محوطه باستانی  تپه قلی درویش واقع در حاشیه جنوبی شهر قم و در مسیر بلوار قم جمکران است که بر اساس اسناد و مدارک موجود  هسته اولیه شهر قم باستانی در این منطقه بوده است.

کاوش‌ها و بررسی‌های باستان شناختی که در سه دهه اخیر در مناطق مختلف استان قم انجام شد به وضوح نشان داد که منطقه قم، به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و  قرارگیری در مسیر شاهراه های اصلی ارتباطات فرهنگی، بازرگانی شرق باستان، از ادوار پیش از تاریخ تا کنون حلقه ارتباط و تعامل بین مراکز و حوزه های مختلف فرهنگی ایران به شمار می آمده است.

 

نتایج کاوش‌ها و بررسی‌ها در منطقه قم‌رود، تپه صرم کهک، زار بلاغ، وشنوه، شمشیرگاه،گنبد سبز، دیرگچین، تپه شاد قلی‌خان و محوطه قلی درویش جمکران به روشنی غنای فرهنگی و بعد تاریخی منطقه و شهر قم را نشان می‌دهد.

این کاوش‌ها نشان داد منطقه قم در طول هزاره ششم تا چهارم پیش از میلاد، یکی از مراکز مهم فرهنگی ده نشینی و عصر کالکولتیک حاشیه کویر مرکزی ایران به شمار می‌آمده است. مدارک به دست آمده از لایه نگاری تپه شاد قلی خان واقع در بافت تاریخی شهر قم در محله چهارمردان نشان داد که حیات اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی شهر قم از هزاره چهارم پیش از میلاد تاکنون بطور مستمر جریان داشته اشت.

نتایج بدست آمده از کاوش‌های گورستان عصر آهن تپه صرم و محوطه استقراری شمشیرگاه مبین آن است که منطقه قم ، بویژه در طول عصر آهن یکی از مراکز عمده فرهنگی در حاشیه کویر مرکزی ایران محسوب می شده است.

کاوش های زارع بلاغ هم نشان داد که این منطقه از دوره ماد تا اشکانی و ساسانی، از اهمیت سیاسی ، بازرگانی و مذهبی برخوردار بوده است و در نهایت مدارک و شواهد به دست آمده از کاوش های محوطه قلی درویش واقع در حاشیه جنوبی شهر قم، فرهنگ هفت هزار ساله قم باستانی را تبیین نمود . 

کاوش‌های باستان شناختی در محوطه قلی درویش از سال 1381 آغاز شد

کاوش‌های باستان شناختی در محوطه قلی درویش جمکران از سال 1381 آغاز و تاکنون ادامه داشته و تا پیش از انجام کاوش های علمی باستان شناختی در محدوده شهر قم ، کلیه مدارک و منابع موجود پیرامون پیشینه تاریخی شهر قم بنیان این شهر را نهایتا به دوره ساسانی و سده های نخستین اسلامی منسوب می کرد ، گرچه مدارک عینی و مشهودی در این رابطه در دست نبوده و صرفا محدود به منابع تاریخی سده سوم هجری به بعد می شد.

لایه نگاری و کاوش‌های محوطه باستانی قلی درویش واقع در حاشیه جنوبی شهر قم و متعاقب آن تپه شادقلی خان واقع در بافت تاریخی شهر قم، غنای تاریخی، فرهنگی این شهر را به هزاره پنجم و چهارم پیش از میلاد به عقب برد.

یکی از دستاوردهای مهم کاوش های باستان شناختی شهر قم درک نقش و جایگاه تاریخی ، فرهنگی جوامع مستقر در این منطقه در ایجاد تعاملات فرهنگی بین مراکز ، کانون ها و حوزه های مختلف فرهنگی مناطق مختلف فلات ایران از ادوار پیش از تاریخ تا کنون است.

با اتکا به نتایج کاوش های قلی درویش، شاید بدون اغراق گفت سرزمین قم از ادوار پیش از تاریخ تاکنون، سرزمینی مقدس و همواره یکی ازکانون ها و مراکز اصلی مذهبی ، فرهنگی فلات ایران به شمار می آمده است.

کشف بقایای یک نیایشگاه که از عصر برنز جدید تا پایان عصر آهن در حدود 3800 تا 3000 سال پیش بدون تغییر در پلان اصلی بنا و کاربرد آئینی ـ مذهبی به حیات خود ادامه داده است، به روشنی مبین این نظر است .....ادامه دارد }

 

#قم #جمکران #صاحب_الامر #جغرافیا #علوم_غریبه #قلی_درویش 

 

@soltannasir 

🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 27) 

 

       (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 3)

 

داستان چگونگی ساخته شدن مسجد جمکران 👇👇👇👇👇👇👇👇 

 

{ ‏شیخ صدوق در کتاب ‌«مونس الحزین فی معرفه الحق و الیقین» و در روایت مشهوری که به‌نظر می‌آید تنها سند موجود و معتبر برای ساخت این مسجد باشد، آورده است: «شیخ حسن‌بن مثله جمکرانی گوید: من شب سه شنبه، ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۷۳ ق در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: برخیز و مولای خود، مهدی(ع) را اجابت کن که تو را طلب کرده است.

آنها مرا به محلی که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختی دیدم که فرشی نیکو بر آن تخت گسترده شده، جوانی 30 ساله بر آن تخت تکیه بر بالش کرده و پیرمردی هم نزد او نشسته است، آن پیر، خضر نبی(ع) بود که مرا امر به نشستن کرد، حضرت مهدی(عج) مرا به نام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزی می‌کند) بگو، این زمین شریفی است و حق‌تعالی آن را از زمین‌های دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن کشاورزی کند. عرض کردم: یا سیدی و مولای! لازم است که من دلیل و نشانه‌ای داشته باشم و‌گرنه مردم حرف مرا قبول نمی‌کنند.

امام فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه‌هایی برای آن قرار می‌دهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن‌الرضا (یکی از علمای قم ) برو و به او بگو حسن‌بن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدی بنا کند. به مردم بگو به این مکان رغبت کنند و آن‌را عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند. 

آنگاه امام(عج) فرمودند: هر که این دو رکعت نماز را در این مکان (مسجد جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد.

چون به راه افتادم، چند قدمی هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: بزی در گله جعفر کاشانی است، آن‌را خریداری کن و بدین مکان بیاور و آن‌را بکش و بین بیماران انفاق کن، هر بیمار و مریضی که از گوشت آن بخورد، حق‌تعالی او را شفا دهد. 

حسن‌بن مثله جمکرانی می‌گوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ «علی المنذر» رفتم و ماجرای شب گذشته را برای او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایی را دیدیم که طبق فرموده امام علیه‌السلام، حدود بنای مسجد را نشان می‌داد.

سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستی؟ به او گفتم: بلی! خادم گفت: سید از سحر در انتظار توست. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامی داشت و گفت: ای حسن‌بن مثله! من در خواب بودم که شخصی به من گفت: حسن‌بن مثله، از جمکران نزد تو می‌آید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن.

از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجرای شب گذشته را برای وی تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب‌ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستای جمکران رسیدیم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می‌آمد، چون به میان گله رفتم، همین‌که بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیماری که گوشت آن‌را تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالی و حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداه شفا یافت. ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید. سپس زنجیرها و میخ‌ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندی که خود را به آن زنجیرها می‌مالید، خدای‌تعالی او را شفای عاجل[سریع] می‌فرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسی آنها را ندید .} 

 

#جغرافیا #جمکران #صاحب(ع) #خضر(ع)

#قم #داستان #علوم_غریبه 

@soltannasir 

🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 26)

 

  (در اهمیت علم جفرافیا و البلدان 2)

 

پیشتر گفته شد که معبد سین خدای ماه در شهر باستانی  اور در کشور عراق بوده است . و پیشتر این معبد متعلق به خدای ننا (ماه )در تمدن سومریان بوده است . فارغ از اینکه آیا ننای سومری با سین بابلی یکی هست یا خیر  ! ساخته شدن معبد سین در جغرافیای خاص , ما را به این نتیجه می رساند . که محل مذکور , شرایطی داشته است که خدای سین توانایی ارتباط برقرار نمودن با کاهنین خویش را در زیگورات مربوطه داشته است . 

یعنی در محل مربوطه به طور خاص منطقه کوچکی شاید به ابعاد ده متر مربع (کمتر یا بیشتر ) وجود دارد که به بعدی دیگر در کره ماه راه دارد . و خدای سین از طریق این فضا در زمانی اندک در اثر پرستش کاهنین خویش بر آنان متجلی می شده است . و به آنان خطی مشی و دستورات لازم را می داده است . 

و کاهنین دستورات و پیغام های سین را به گوش پادشاه وقت می رساندند . این روایت و نگرش دقیقا برعکس آنچه است که بسیاری از اهل علم در مورد پیشینیان فکر می نمایند . که گذشتگان مردمانی بدوی و نادان بوده اند که بدون علتی خاص تصمیم گرفته اند که خدای ننا رابپرستند . و برای وی در محلی زیگورات احداث نمایند . 

در حالی که پرستندگان این خدایان فرومایه در انجمن های مخفی به خوبی می دانند که , در دنیای باستان معابد خدایان عمدتا با راهنمایی های خود این خدایان فرومایه ساخته شده است .

و این فرومایگان بر اشخاص واسطه (کاهن و کاهنه های خویش  ) وارد می شدند و محل ساخت معبد خویش را مشخص می نمایند .

عزیزان شیعه داستان ساخته شدن مسجد جمکران را بخاطر بیاورند !!!  

که چگونه حضرت صاحب الامر (ع) محل ساخته شدن مسجد مقدس جمکران را مشخص می نمایند ! 

برای ساخت مسجد مقدس جمکران بزی خاص انتخاب می شود و قربانی می شود !

اگر خاک مسجد مقدس جمکران خاکی خاص و مقدس باشد که اینگونه است , و محلی خاص برای ارتباط معنوی شیعیان  با حضرتش و بنا به شنیده ها در اطراف این مسجد عوالمی موجود است که اولیای الله شیعه مذهب , گاه گداری در این عوالم با یکدیگر جلسه دارند . که در بعضی موارد خاص ممکن است با حضور حضرتش همراه شود . 

و ماجرای ساخته شدن معابد خدایان باستانی نیز کم و بیش اینگونه است , منتهی معابد خدایان باستانی به کرات محل سکونت آنان راه دارد . و عوالم مسجد مقدس جمکران , احتمالا به محل زندگی حضرتش !!! 

نکته : دوستان ماسونی علی رغم تبلیغات بر علیه مسجد مقدس جمکران بخوبی از وجود این عوالم اطلاع دارند . و هر هفته در این مسجد و اطراف آن حضور پیدا می نمایند .  😊 

 

#جغرافیا #جمکران #زیگورات #معابد #سین 

 

@soltannasir 

 

🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران 25) 

 

  (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان)

 

پیش از شروع مبحث جغرافیای علوم غریبه فقیر تصمیم گرفتم ,  در باب اهمیت علم جغرافیا اندکی بنویسم . 

ابتدا معنی واژه جعرافیا: 👇👇👇👇👇

 

واژه اوستایی «گئوش » به معنای جهان مادی می باشد . این واژه نخست با حذف شدن واکه «ش»  به صورت گئو تغییر شکل داده و سپس به. صورت گیتی در پارسی در آمده است . 

این واژه در زبان یونانی کهن به ژئو دگردیس شده است .

و  سپس واژه ژئو گرافی را ساخته و این واژه در دوران اسلامی با ترجمه متون یونانی به زبان عربی به صورت جغرافی در آمده است . 

(قابل توجه علمایی که می گویند جغرافیا صورت عربی شده واژه یونانی است . در حالی که ریشه کهن تر این واژه , اوستایی می باشد )

حال خواننده گرامی دریابد که واژه ژوپیتر , برخلاف آنچه  که در نزد عامه نقل است . یعنی این روایت که 👇👇👇👇👇👇👇

{ نام ژوپیتر از ریشه هندواروپاییdyeu-peter است که بخش نخست آن dyeu هم ریشه با دیو در فارسی و به معنی ایزد است و بخش دوم peter هم ریشه و هم‌معنی با پدر در فارسی است. بر این پایه، ژوپیتر (دیوپدر) به معنای پدر ایزدی و پدر آسمانی است . } 

ژوپیتر آشکارا از ترکیب دو واژه , ژئو + پیتر ایجاد شده است . و ژئو به معنای زمین و جهان مادی می باشد . پس ژوپیتر به معنای , پدر زمین می باشد . زیرا گذشتگان را اعتقاد بر این بوده که خدای کره مشتری در خلقت زمین نقش دارد . 

همچنین واژه زئوس یونانی نیز برخلاف آنکه عده ای آن را از ریشه واژه یونانی  dios به معنای درخشان می دانند . 

همان صورت بخش اول ژئوپیتر , یعنی ژئو را در خود حفظ نموده است .  و در علم زبان شناسی واک های «ژ» و «ز » به یکدیگر تبدیل می شوند . (در علم جفر و حروف نیز معمولا ژ را به ز تبدیل می نمایند ) بنابراین زئوس نیز از ریشه

ژئو(گیتی)  بوده و مردمان باستان , زئوس را خدای آفریننده گیتی می دانستند . 

و این روایت خلقت جهان مادی توسط مشتری,  ریشه در ایران باستان دارد , چونکه یکی از نام های مشتری در ایران باستان , هرمز یا اورمزد بوده است . 

و اهورامزدا آفریننده گیتی با کره مشتری مرتبط بوده است . 😊

واژه اسپاش نیز در زبان پهلوی به معنای فضا می باشد . که در زبان انگلیسی به صورت اسپیس  space در  آمده است .

 

نکته1 : دقت در فقرات بالا نشان می دهد که اسطوره های ملل کم و بیش به یکدیگر شبیه می باشند . 

نکته 2: دقت در این روایت نشان می دهد ,  که با وجود متون اندکی که به زبان اوستایی و پهلوی وجود دارد . اما از طریق علم زبان شناسی می توان پی برد که چگونه ,فرهنگ یونانی و رومی (کل فرهنگ غرب در دنیای باستان )نیز متاثر از ایران باستان بوده است .

نکته 3: دقت در این روایت نشان می دهد که در نزد پیشینیان از گذشته های دور , زمین و آسمان را با یکدیگر پیوندی ناگسستنی بوده است .

 

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #مشتری #ژوپیتر

#زئوس

@soltannasir 

🌎🌍🌏🌕🌚🌔🌓🌒🌑🌘🌗🌖🌛🌛🌜🌞🌙⭐️🌟💫✨☀️🌤⛅️🌥🌦

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران24) 

 

     (پاسخ به چند سوال )

 

1: در مورد دکتر گاورسی توضیح دهید ? 

 

پاسخ : فقیر در مورد ایشان اطلاعات زیادی ندارم.  ایشان ساکن شهرستان بجستان از توابع شهرستان گناباد,(حدود 80 کیلومتری غرب گناباد) در استان خراسان رضوی هستند . 

سال ها پیش  پس از حادثه ای که برای ایشان پیش می آید . پس از مدتی بیهوش شدن , ادعا می کنند که جنیان با وی ارتباط بر قرار نموده اند . (ایشان در این ادعای خویش صادق هستند)  پس از این تاریخ افرادی به ایشان مراجعه می نمایند . در موارد مختلفی به مردم کمک می نمایند علی الخصوص ,  یافتن اشیاء گمشده , که در این موارد جنیان به ایشان اطلاع می دهند . 

همچنین افرادی که دچار بیماری هستند نیز چون به ایشان مراجعه نمایند , نسخه هایی گیاهی  توسط این فرومایگان به جناب گاورسی داده می شود, و ایشان به مراجعه کنندگان نسخه ها را می دهند . 

این نسخه ها عموما درست می باشد . منتهی نباید از این نسخه ها انتظار معجزه داشت . 

و این نسخه ها فقط می تواند به بهبود بیماری کمک نماید . (گاه نسخه ها همراه با دستورات ذکری نیز می باشد . )

اما نکته مهم در مورد جناب گاورسی که خوانندگان باید بدانند . این است که ایشان در هیچ کدام از بخش های این علوم استاد نمی باشند . (مقایسه ایشان با بزرگان علوم غریبه بسیار اشتباه است . ) همانگونه که  مجذوبین در راه عرفان که ناگهان دولت جذبه بر آنان فرود می آید . شایستگی اقتدا را ندارند . و نمی توانند استاد باشند , زیرا مراحل را پله به پله نگذرانده اند .

جناب گاورسی نیز مراحل سلوک در وادی تسخیر و مسخرات را طی نمموده اند . بنابراین استاد نیستند . 

ممکن است شخصی در مورد نسخه تسخیر از ایشان سوال نماید . و این فرومایگان نسخه درستی را توسط جناب گاورسی به شخص بدهند . اما ایشان خود توان هدایت شاگرد را در حین انجام نسخه ندارند . 

ایشان در قسمت علمی علوم غریبه نیز استاد نیستند .

سوال 2: در مورد برادر جناب ملامحمد (ملاحسن ) سوال شده بود ? 

 

پاسخ : برادر ایشان در این وادی حرف چندانی  برای گفتن ندارند و قابل مقایسه با ملاحسن نمی باشند . و منشأ اختلافات بیهوده است . برادر ایشان مدعی وارثتی از پدر خویش  هستند که ربطی به ایشان ندارد . 

لباس جانشینی ملاحسن صوفی برای برادر ملامحمد (ملاحسن کنونی) گشاد است . و به تن ایشان راست نمی آید .

سوال 3 : در  مورد پوست تخت جناب ملاحسن سوال شده بود , که ایشان قدرتشان را از این پوست می گیرند ? 

 

پاسخ : کسانی که ایشان را دیده اند می دانند, که ملا در بیرون و مزرعه خویش و در سفر و حضر , توان پاسخ گویی و حل مشکلات را داشته اند .

اما اصولا پوست نشینی در تصوف یک مقام است و بسیاری از شیوخ صوفی از سلاسل مختلف  بر روی پوست جلوس می نمایند . (نظیر خاکسار و نعمت اللهیه در ایران که البته در نعمت اللهیه این سنت تقریبا در حال فراموش شدن است و مولویه و بکتاشیه در ترکیه ) 

منتهی تا آنجا که فقیر اطلاع دارم و بررسی نموده ام . در هیچ کدام از سلاسل صوفیه در مورد پوست و اسرار پوست نشینی , پوست تخت و انواع پوست و غیره به اندازه خاکساران جلالی در رسایل خطی خویش مطلب ندارند .

البته در رسائل خطی آیین یارسان(اهل حق)  نیزدر مورد اسرار پوست نشینی مطلب زیادی وجود دارد . (فقیر حدس می زنم که بکتاشی ها نیز در رسایل خطی خویش در باب پوست نشینی مطالبی داشته باشند , که نیاز به بررسی دارد ) 

اجمالا بگویم در خاکسار و اهل حق و حتی بکتاشیه پوست تخت داشتن و پوست نشینی  با وادی این فرومایگان علی الخصوص وادی دیو ها بی ارتباط نیست . 

بنابراین پوست جناب ملامحمد (ملاحسن ) نیز پوست معمولی نیست 😊

 

#گاورسی #ملاحسن #جغرافیا #علوم_غریبه 

#یارسان #خاکسار #مولویه #بکتاشیه #نعمت_اللهیه 

@soltannasir 

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 22) 

 

      (پاسخ به یک سوال ) 

 

    (ملاحسن کیست 2?) 

 

ملامحمدصوفی(ملاحسن) فرزند ملاحسن صوفی است . 

نام روستای ملاحسن بدلیل نام پدر وی (ملاحسن بزرگ)  بر روستا گذاشته شده است . وی اصالتا بر طبق شنیده ها از کوردهای تیره کرمانج خراسان می باشد . 

پدر وی نیز سابقا دستی در وادی تسخیر و مسخرات داشته , و ملامحمد (ملاحسن کنونی) از دوران طفولیت در این وادی وارث بوده است . 

و این فرومایگان را از کودکی مشاهده می نموده  است . ملاحسن پس از فوت پدر خویش تعدادی از طوایف این فرومایگان را که تحت تسلط پدر وی بودند  به ارث می برد . 

{این به ارث بردن بدین معنا نیست که ایشان زحمت نکشیده , ایشان هم سلوک کرده و پله پله منازل سلوک در وادی تسخیر و مسخرات را طی نموده , و با نشستن اربعینات تحت نظر پدر خویش و با مراوداتی که پدر وی  با سران این فرومایگان انجام داده , عهد و پیمان های  تسخیری پدر وی  منتقل به فرزند وی محمد (ملاحسن کنونی ) شده است }

اما جناب ملامحمد (ملاحسن ) در وادی تسخیر و مسخرات , در بخش تسخیر و تربیت دیو نفر اول کشور و شاید جهان اسلام باشد . 

ایشان حدود 34 فامیل و طایفه دیو را مسخر خویش دارند . 

البته این بدان معنا نیست که ایشان جن مسخر ندارند , فامیل هایی از جنیان شیعه و گروهی از شیاطین جنی نیز مسخر ایشان هستند . 

علاوه براین ایشان موکل نیز در اختیار دارند . 

دست آوردهای ایشان در این وادی  به آنچه که از پدر وی به او ارث رسیده , محدود نمی شود . 

ایشان با زحمت و ریاضت در این وادی , 

 بر داشته های پدری خویش  افزودند . 

ایشان تا آنجا که فقیر اطلاع دارم (از اساتید خویش شنیده ام ) پس از فوت پدر خویش برای تکمیل بخش هایی از علوم  به نقاط مختلف کشور عزیزمان ایران و کشورهایی نظیر عراق و سوریه و لبنان و ... سفر نمودند . 

و پس از ملاقات با اساتید مختلف و رفع مشکلات خویش در این وادی  و تکمیل نمودن بعضی علوم , به زادگاه خویش بازگشتند . 

سال ها پیش هنگامی که از یکی از اساتید فقیر  ,که  اکنون به رحمت خدا رفته اند . 

در مورد ملاحسن پرسیده شد ایشان گفتند : چون برای اجازه گرفتن در امری (احتمالا اجازه ای  مربوط به وادی تسخیر و مسخرات فرومایگان ) به نزد ایشان رفتم . 

از ایشان دستخط اجازه را  گرفتم , چون به محل زندگی خویش باز گشتم , هنگام نماز مغرب , زمانی که در رکوع نماز بودم , مشاهده نمودم که تعداد زیادی از جنیان , در محل حضور دارند .پس از پایان نماز متوجه شدم که اینان به حرمت دستخط ملاحسن در محل حضور پیدا نموده اند .

علی ای حال ملامحمد صوفی آشخانه ای معروف به ملاحسن , در وادی تسخیر و مسخرات استاد هستند , البته فقیر استاد همدانی که از وی نام نبردم , را از ایشان متبحر تر می دانم , زیرا وی وارث نبود , و در تمام بخش ها زیر و بم مسائل و مشکلات و موانعی که ممکن است برای یک سالک در این وادی پیش بیاید  را لمس نموده است .

ملاحسن در دوران زندگی خویش شاگردانی داشته است , اما وی نیز به مانند بسیاری از اساتید بزرگ این وادی, استاد قابلی در تربیت شاگرد نبوده است . 

و تا آنجا که فقیر اطلاع دارم هیچ کدام از شاگردان و فرزندان و نوادگان وی , وارث وی نخواهند بود .

 رنگ وجودی ملاحسن در این وادی خاکستری می باشد . بنابراین وی نه کاملا مثبت است و نه کاملا منفی می باشد . 

 

 

#ملاحسن #آشخانه #دیو #علوم_غریبه 

#جن #جغرافیا 

@soltannasir 

🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫

 

   (جغرافیای علوم غریبه در ایران 21) 

 

        ( پاسخ به یک سوال )

 

        (ملا حسن کیست ?)

 

در  شهرستان آشخانه از توابع بجنورد در استان خراسان شمالی , روستایی وجود دارد به نام ملاحسن .

 این روستا سالهاست که شهرتی در نزد عام و خاص پیدا نموده است . 

شهرت روستا نه بدلیل جاذبه های گردشگری آن بلکه بدلیل وجود شخصی معروف به ملاحسن صوفی است که به عنوان دعانویس و آینه بین و جن گیر در نزد عوام معروف است . 

سابقه آشنایی فقیر با نام ایشان به سالها پیش باز می گردد . زمانی که یکی از دوستان فقیر که اهل این روستا بود اولین بار از ایشان به عنوان شخصی وارد در وادی جنیان تعریف نمود .

و گفت ایشان از دوران کودکی با این موجودات به دنیا آمده اند . 

و البته ایشان نه ملا هستند😊 . و نه صوفی😊.

و برای فقیر می گفت که چون در دوران کودکی به بیماری صعب العلاجی دچار شد , توسط ایشان (ملاحسن ) درمان شد. 

(فقیر منکر ماجرای شفای بیماری دوست خویش نیستم منتهی تخصص ملاحسن در وادی درمان و شفای بیماری نیست , تخصص ایشان در وادی تسخیر و مسخرات است ) 

و پدر وی با ملاحسن دوست صمیمی است . می گفت ملا حسن از مراجعه کنندگان خویش پول دریافت نمی نماید . امادو تن از پسران ملاحسن , که یکیشان معتاد است . 

از مراجعه کنندگان پدر خویش  برای جلو انداختن نوبتشان پول های هنگفت دریافت می نمایند . (این نکته که چرا ملاحسن جلوی پسران خویش را نمی گیرد خود جای تامل دارد , ) 

می گفت : شخصی می گوید , چون ملاحسن در بعضی مسائل خطا نموده , حق تعالی , با بخشیدن چنین فرزندانی به وی , او را تنبیه نموده است . 

می گفت : اگر خواستی ملاحسن را ببینی پدر من دوست وی است , بگو تا بدون واسطه پسران شیاد وی , تو را نزد وی ببرم .  

{این نکته باید به جد مورد بررسی قرار بگیرد که چرا فرزندان بسیاری از اهل سلوک _نه فقط  اهل ماورا و علوم غریبه_ به سلوک معنوی علاقه ندارند , و راه پدران خویش را دنبال نمی نمایند . بلکه در مواردی در مسیر کاملا مخالف پدران خویش سیر می نمایند }

 می گفت که ملاحسن مراجعه کنندگانی از سراسر کشور و حتی سایر کشورهای اسلامی نظیر عراق دارد . 

می گفت در بسیاری از موارد از طرف ارگان های امنینی کشور و آستان قدس و غیره به دنبال ملاحسن می فرستند . و گاه با هلیکوپتر نفر بر,(شینوک)  وی را به تهران منتقل می نمایند . 😳

(این قضیه کاملا مورد تایید است نه تنها محلی ها بر آن صحه می گذارند , بلکه اساتید این وادی  و بچه های امنیتی نیز 😊 از این ماجرا اطلاع دارند )

در محیط نت مطالبی در مورد ایشان هست که عده ای از مراجعه کنندگان که ظاهرا با پسران شیاد وی برخورد نموده اند . بر علیه ایشان نوشته اند . 

گستره شهرت ملاحسن , باعث شده که نه تنها پسران وی بلکه عده اندکی از مردم روستا دم و دستگاه کلاه برداری راه بیندازند . 

در بسیاری از موارد که ملا حسن یک ماه , توسط ارگان های مختلف  برده می شود .تا در مسائل لازم کمک نماید . (در گذشته ایشان به طور متوسط سه الی چهار ماه در سال به طور منفصل , در روستا حضور نداشتند , زیرا توسط ارگان های مختلف احضار می شدند )  

فرزندان وی ملای تقلبی(یکی از محلی ها) را به جای پدر خویش برجای می نشانند . تا به مشکلات مردم رسیدگی نماید . و آنان نیز برای جلو انداختن نوبت مردم , به مانند گذشته مردم بیچاره را سرکیسه می نمایند . 😊

نکته : ملاحسن هم اکنون بیش از 90 سال سن دارد . و تا آنجا که فقیر اطلاع دارم بیمار است و مراجعه کننده نمی پذیرد مگر در بعضی موارد خاص یا در بعضی زمان های خاص . 

 

ادامه دارد .....

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #ملاحسن #آشخانه 

#هلی_کوپتر

@soltannasir 

🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 20)

 

    (استان همدان و علوم غریبه 4) 

 

نکته ای در باب موجودات دخانی : دوستان دشمن شناس و محقق در مورد مسائل آخرالزمان و ماورا , دخانی ها را همان  جنیان می دانند . که این تفکر اشتباه است . جنیان خلقتشان از آتش است . و دخانی ها خلقتشان از دخان (دود ) همان آتش می باشد . 

پس دخانی ها موجوداتی جدای از جنیان هستند . اینکه چرا در قرآن اشاره مستقیم به خلقت این موجودات نشده , دلیلی بر نبودشان نیست .

چنانچه اشاره مستقیم به خلقت بسیاری از موجودات دیگر نیز نشده است . 

توضیح بیشتر موکول به دروس آینده 😊

اما این که چرا فقیر از یک استاد منفی و سیاه کار تعریف نمودم چند دلیل دارد . 

دلیل اول : اگر دروس را از ابتدای کانال به  یاد داشته باشید , ما دروس را پس از مقدمه با تاویل آیات و اشاراتی در باب حضرت سلطان نصیر , شروع نمودیم . و از مقام فرقان و قرآن برایتان سخن گفتیم . و سپس از قدرت باطنی ادیان و جنگ باطنی برایتان سخن گفتیم . 

 دروس در ادامه همان روند است . سعی بر این است که به صورت اندک اندک نکاتی را که در ابتدا گفته شده , شواهد آن نکات آورده شود , قطعات پازل این معادله جنگ باطنی بین اسلام و جحودان  ذره ذره در اختیار خوانندگان قرار داده  شود . تا ماجرای جنگ باطنی و تقابلات را کامل تعریف نماییم .

(اساتید سیاه کار در حیطه علوم غریبه جهان اسلام یکی از مسائلی بوده که در ابتدای دروس بدان اشاره شده و ماجرای ایشان به عنوان شاهدی بر آن دروس بوده است) 

دلیل دوم : از آنجایی که عده ای  صحبت از علمای ما می نمایند و تصورشان بر این است که علمای ما که تربیت یافته حوزه ها هستند , همگی پاک و مقدس هستند و چون به مراحل بالا برسند , خطا نمی نمایند , ماجرای ایشان نمونه مناسبی است , از این که تربیت یافتگان حوزوی و مکتب بزرگانی چون حاج ملا آقا جان نیز خطا می نمایند و چگونه به بیراهه رفته اند , چنانچه ماجرای بلعم باعورا که صاحب اسم اعظم بوده و در قرآن و تورات و احادیث اسلامی  بدان اشاره رفته خود دلیلی بر این مدعاست که انسان در هر لباسی و مقامی  در معرض امتحان و خطر سقوط و تباهی  است . 

دلیل سوم : فقیر از این جهت ایشان را می ستایم . زیرا در راه خویش (راه جادوی سیاه و باطل ) مرد است و بسیار زحمت کشیده است  . ان شاالله ما شیعیان حضرت صاحب الامر (ع)  در راه حق به مانند ایشان در راه باطل عمل نماییم و در راه خویش مرد باشیم . 

ایشان به مانند خیلی از دراویش و صوفیه میراث خوار پدر و اجداد خویش نبودند . که این فرومایگان را از اجداد خویش به ارث ببرند . 

ایشان به مانند بعضی بزرگان در این وادی که از کودکی وارث هستند و با این فرومایگان مرتبطند نیز نبودند .

ایشان از صفر شروع نمودند . و تنها و مستقل پای در این وادی گذاشتن و موفق شدند . که به چنین مراتبی در حیطه امور منفی و سیاه برسند . 

اصولا در وادی تسخیر و مسخرات , که وادی قدرت است . چه بخش تسخیر روحانیات و چه تسخیر  فرومایگان و چه مثبت و چه منفی آن , موفقیت بسیار سخت است . بخصوص اگر شخص مستقل باشد . زیرا اگر اساتید این وادی از وجود  شخص مستعد آگاه شوند . سعی می نمایند که وی را در همان ابتدای امر نابود نمایند . 

یا اگر به مراحل میانی رسیده , و موفقیت هایی کسب کرده , سعی خواهند نمود که با گوش مالی دادن این شخص به وی درسی دهند که تا عمر دارد , فراموش ننماید . و دیگر گرد این وادی نگردد . 

خود ایشان به عنوان یک استاد منفی ده ها سالک مستعد را در این وادی نابود نموده اند . 

علت این نابودی ها توسط اساتید این وادی  از جمله ایشان این است که شخصی قدرتمند دیگری به وادی آقایان اضافه نشود . و قدرت همواره  در انحصار  عده محدودی باشد .

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #همدان #انحصار 

#قدرت #دخانی #دشمن_شناس 

@soltannasir 

🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑🔥🌑

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 19) 

 

    (استان همدان و علوم غریبه 3)

 

اما مهمترین تخصص عجیب ایشان احضارات و کار کردن  با موجودات دخانی می باشد  . 

موجوداتی که خلقتشان از ظلمت و تاریکی و دود هست .  و به هنگام احضار و حضور در نزد احضار کننده دود تاریک و ظلمت ایجاد می نمایند . 

ظلمتی که با چشم مسلح دیده نمی شود و باید با چشم باطن آن را مشاهده نمود . 

هر چند که حضور و فراخوانی موجودات دخانی به تعداد زیاد , می تواند باعث تاریکی ظاهری نیز بشود .

ایشان یکی از معدود اساتیدی در کشور هستند که در این حیطه ناشناخته و البته کاملا منفی و سیاه و تاریک , کار کرده اند و تخصص و تبحر لازم را در این وادی بدست آورده اند . 

در این حیطه عجیب و غریب  بیشتر جادوگران اروپایی اعم از قبالیست های مسیحی یهودی اروپایی و جادوگران لژها ماسونی و معابد ایلومیناتی  تخصص دارند . که البته اروپاییان اسرار  آن را  از جادوی سیاه تمدن های باستانی منطقه خاورمیانه (مصر و بابل و ایران وآشور و کلدان و هند ..) وام گرفته اند .

در لابه لای بعضی کتب و رسائل خطی  علوم غریبه در جهان اسلام بعضا اشاراتی در مورد این موجودات شده , منتهی اکثر افراد سیاه کاری که در حیطه ایران و عراق (از اساتید علوم غریبه )  سعی در ارتباط برقرار کردن با موجودات دخانی نموده اند , تلاششان به شکست منجر شده  .

این که ایشان چگونه در این وادی موفق شده اند بر فقیر پوشیده است . 

نکته 1: بعضی اساتید علوم غریبه در پاکستان و هندوستان تا آنجا که فقیر اطلاع دارم در این حیطه تخصص دارند بعید نیست که ایشان مستقیم یا غیر مستقیم از آن اساتید استفاده نموده باشند . 

نکته2 : بسیاری از بزرگان و حتی اولیای الله , در مسیر سلوکی خویش با این موجودات دخانی برخورد ننموده اند . و توانایی شهود بعد این موجودات را آنچنان که باید و شاید نداشته اند . بدین خاطر وادی این موجودات بسیار مجهول و ناشناخته است و مطالب اندکی در مورد آنان وجود دارد . 

البته در چند سال اخیر در  این معادله تغییراتی رخ داده است . که ان شاالله در بین دروس بدان اشاره خواهیم نمود .

نکته 3:  این فرومایگان (شیاطین جنی و دیو ها و ..) برای ایشان آینه ای خاص ساخته اند . که به کمک این آینه ایشان توان دیدن افراد و نقاط مختلف جهان را دارند . (چیزی شبیه جام جهان بین ) برای ساختن چنین آینه ای و استفاده از آن از  ترکیب علم کیمیا و سیمیا استفاده شده . 

معمولا چنین وسیله هایی محدودیت هایی دارند و همیشه افراد و نقاط خاصی وجود دارند که با کمک چنین وسیله هایی توان دیدن آن افراد و نقاط ممکن نیست .

نکته 4: عده ای از قبالیست های جحود کشور به نزد ایشان رفتند و از ایشان دعوت به همکاری نمودند که تا آنجا که فقیر  اطلاع دارم ایشان نپذیرفت , زیرا دارای شخصیت مستقل و انفرادی می باشند . 

نکته 5: ایشان با وجود گمنام بودن , مورد رجوع بعضی از افراد داخلی می باشند و به جبهه قدس کمک می نمایند . 

 

 

#علوم_غریبه #جغرافیا #هند #همدان #پاکستان #دخانی #ظلمت #دود 

@soltannasir 

🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚🌚

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران 18) 

 

     (استان همدان و علوم غریبه 2)

 

در مورد استاد بزرگ مسخر کننده در استان همدان سوال شده بود ? 

عزیزان فقیر از بردن نامشان معذورم . ایشان در استان همدان در  شهری به غیر از شهر همدان زندگی می نمایند .  

ایشان همانگونه که گفته شد یکی از اعجوبه های وادی تسخیر و مسخرات در کشور و حتی جهان اسلام هستند .

ایشان پس از جناب ملاحسن  دومین فرد قدرتمند وادی تسخیر و مسخرات در کشورمان ایران هستند . البته حیطه فعالیت ایشان امور منفی و سیاه  می باشد  . 

ایشان در دوران جوانی از شاگردان و مراودین جناب آیت الله حاج ملا آقاجان زنجانی و جناب آیت الله شیخ تقی زرگر بودند . 

و طلبه حوزه و علاقه مند به علوم غریبه , پس از  وفات حاج ملا آقاجان زنجانی  , کتب علوم غریبه ایشان بر طبق وصیتشان به جناب زرگر و بعضی دیگر از شاگردان خاصشان  به ارث رسید . 

که ایشان بخشی از کتب خاص موجود در مجموعه کتب خطی علوم غریبه حاج ملا آقاجان  زنجانی را (که به حسب وصیت متعلق به اشخاص دیگری بود )  با خود به محل زندگیشان می برند . 

و زیر نظر اساتید ناشناسی که فقیر اسامیشان را نمی دانم شروع به ریاضت کشیدن و تسخیر نمودن می نمایند . 

تخصص اصلی ایشان تربیت و تسخیر دیو است . ایشان در حدود سی فامیل بزرگ و کوچک دیو را تحت تسخیر خویش دارد . (تقریبا تمامی دیوهای استان همدان و زنجان و قزوین و مرکزی و بخشی از اصفهان مسخر ایشان می باشند )

ایشان مزرعه ای دارند که دیو ها را در آن محل تربیت می نمایند . 

ایشان در وادی تسخیر جنیان (عمدتا شیاطین جنی )نیز متبحرند . (چند  فامیل از شیاطین جنی نیز تحت تسلط ایشان هستند ) 

بخشی از شیاطین جنی تحت تسلط ایشان تخصص در سحر و جادو بر روی استخوان دارند .  

ايشان در  وادی تسخیر همزاد نیز  کار کرده اند . 

و تبحر و تخصص لازم را در این وادی دارا می باشند , هر چند که وادی همزاد , وادی مورد علاقه ایشان نمی باشد .

ایشان در تسخیر موکلین نیز _به غیر از ملک الموکلین که در آن وادی تخصص ندارند _در سایر قسمت های آن تخصص لازم را دارا می باشند .

ایشان یک نژاد از موکلین جنگجو را مسخر خویش دارند . (موکلین بر حسب خلقتشان دارای نژاد هستند که نشانه نژاد موکلین در حروف اسامی آنان وجود دارد که برای اساتید فن مشخص می باشد   )

ایشان پس از سالها تلاش در وادی تسخیر و مسخرات و جادوی سیاه به یک وزنه بزرگ در این وادی تبدیل شدند .

هر چند که ایشان عمر خویش را در راه باطل و کسب قدرت باطل صرف نموده اند .

اما تلاش ایشان  در راه باطل , بسیار ستودنی و آموزنده است . 

اما مهمترین تخصص عجیب ایشان .... 

ادامه دارد 

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #همزاد #موکل 

#همدان 

@soltannasir 

🎃🎃🎃🎃🎃🎃🎃🎃🎃🎃🎃🎃🎃

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 17)

 

       (استان همدان و علوم غریبه )

 

         (جغرافیای قبالیست ها ) 

 

مرز جغرافیایی علوم غریبه در استان همدان , تمام مناطق این استان به غیر از جنوب و جنوب شرقی را در بر می گیرد . 

در استان همدان حداقل چهار  استاد بزرگ در علوم غریبه وجود دارد . 

که یکی از این اساتید از  بزرگترین اعجوبه های وادی تسخیر و مسخرات در کشور و حتی جهان اسلام می باشد  .

اما در پاسخ به  این سوال که چرا جنوب و جنوب شرق این استان از این محدوده خارج هستند ? 

 می توان  از خود  شهر همدان به سمت جنوب و جنوب شرق این استان را (تویسرکان و ملایر و نهاوند )در  جغرافیایی دیگری  تقسیم بندی نمود  . که ما از این جغرافیا  به جغرافیای خاص قبالیست ها در داخل کشور یاد می کنیم . 

این مرز جغرافیایی  وارد استان مرکزی می شود و از اراک می گذرد . و پس از گذشتن از حدود  دلیجان , وارد استان اصفهان می شود . و پس از رسیدن به منطقه ای در نزدیک کاشان (نرسیده به کاشان ) به سمت  مورچه خورت می رود و از آنجا در منطقه ای در شرق شهر اصفهان به پایان می رسد .(شهر اصفهان را نیز در بر می گیرد ) 

نکته : فقیر اطلاعی از این که مرز تقریبی گفته شده به هنگام برگشت از چه مناطقی در استان اصفهان می گذرد تا  به استان مرکزی و همدان باز گردد , ندارم . 

بیشترین محل تمرکز قدرت قبالیست های یهودی در کشور در این محدوده جغرافیایی می باشد.  

اگر از جنبه معادلات باطنی و قدرت انرژی ها نگاه نماییم . قدرت جحودان در این محدوده جغرافیایی کشورمان با مسلمین برابر و در بعضی نقاط قوی تر از مسلمین می باشد .

نکته : مردم این منطقه از کشور عزیزمان مذهبی هستند و طبیعتا با توجه به کثرت جمعیت مسلمین مومن و معتقد , در این منطقه ,  انوار حاصل از عبادات آنان بر انوار یهودیان غلبه کامل دارد  . 

منتهی برتری قبالیست های یهودی در این منطقه ناشی از تعداد زیاد افراد قدرتمند آنان و تمرکز نیروهایشان در این ناحیه می باشد . 

در استان همدان : مقبره استر و مردخای که  در مرکز شهر همدان واقع شده  و در شهر تویسرکان مقبره حبقوق نبی (ع) از اماکن مقدس کلیمیان کشور می باشد  که مورد توجه قبالیست های یهودی داخل کشور نیز می باشد . 

البته شهر ملایر و اطراف آن نیز مورد توجه این دوستان قرار دارد 😊

ان شاالله در آینده به فعالیت این دوستان در این حیطه جغرافیایی و سایر قسمت های کشور خواهیم پرداخت . و از اهمیت شهر همدان و کرج به عنوان دو نقطه کلیدی برای قبالیست های جحود داخل کشور خواهیم گفت . 

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #همدان #اصفهان #قبالیست #مورچه_خورت #کاشان 

@soltannasir 

🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 16 )

 

        (قزوین و علوم غریبه 13)

 

              (زرآباد 4) 

 

هر چند که تحقیقات آزمایشگاهی در مورد پدیده چنار خونبار زرآباد , نشان داد که ماده ترشح شده از درخت خون نیست و از جنس صمغ معمول درختان نیز نمی باشد  . 

اما ظاهرا وجود پدیده چنار خونبار تنها مختص به منطقه زرآباد نیست و در بعضی نقاط دیگر جهان از جمله قاره آفریقا یافت می شود . 👇👇👇👇

 

 پتروکارپوس آنگولنسیس، نام گونه ای از درخت ساج است که در کشورهای آفریقایی یافت می شود و نکته جالب در خصوص آن این است که شیره این درخت شباهت بسیاری به خون جانداران دارد، اما به دلیل مصارف دارویی از این شیره در جهت ساخت داروهای بسیاری استفاده می شود.

در پایین تصویر این درخت را مشاهده می نمایید .

همچنین در بعضی منابع از نوعی بیماری به نام bleeding tree یاد شده است . 

که شاید با پدیده چنار خونبار زرآباد مشابه باشد . 

یعنی درخت در اثر نوعی بیماری گیاهی که چندان معمول نیست چنین ماده ای از خود بیرون می دهد . 

البته ما صمغ به رنگ قرمز نیز داریم . که از آن کهربای قرمز ساخته می شود  و در صنایع جواهرسازی مورد استفاده  قرار می گیرد .

که البته جنس صمغ قرمزی که از بعضی درختان ترشح می شود با جنس ماده ترشح شده متفاوت است .

البته فقیر در مورد چنار زرآباد نظر خاصی دارم که ان شاالله پس از تحقیق میدانی و اطمینان از مسئله در دروس درخت و گیاهان از منظر ماورا و اسطوره ,  نظر آخر و قطعی خویش را بیان خواهم نمود . 

یک نکته دیگر در مورد استان قزوین اینکه در نقطه ای از این استان درختان سیبی با طعم و بویی کمی متفاوت وجود دارد . 

بر طبق شنیده ها از اساتید فن در آن نقطه نیز سرزمینی موازی وجود دارد . 😊

مبحث استان قزوین را در اینجا موقتا به پایان می بریم ان شاالله در آینده  در مورد بعضی مسائل دیگر این استان سخن خواهیم گفت .

 

 

#قزوین #علوم_غریبه #جغرافیا #زرآباد #چنار

 

@soltannasir 

 

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 14) 

 

    (قزوین و علوم غریبه 12) 

 

       (زر آباد 2) 

 

ادامه : 👇👇👇👇👇👇👇

 

تلنگر3: به محلی که بقعه امام زاده های مهم هست توجه نمایید . در اطراف زرآباد چندین روستا وجود دارد . چرا امام زاده علی اصغر در زرآباد ساکن شد ?!  و بقعه ایشان در این محل قرار دارد ? 

نکته : در دوران حکومت های ستمگر امویان و عباسیان بسیاری از امام زادگان یا فرزندان با واسطه ائمه برای فرار از به قتل رسیدن توسط حکومت های مرکزی به توصیه امامان و سایر بزرگان تشیع به ایران آمدند و سپس برای عدم شناسایی و تعقیب توسط حکومت های محلی بیش از همه به مناطق کوهستانی روی آوردند . 

(البته علل تاریخی هجرت سادات به ایران و وجود امام زادگان بسیار در کشورمان نیاز به تحقیق مفصل و همه جانبه و بی طرفانه دارد . )

از علت تاریخی این هجرت که بگذریم . 

به علت انتخاب محل اسکان امام زادگان می رسیم .

 در بسیاری موارد , علت اسکان این بزرگواران در یک منطقه هیچ دلیل خاصی ممکن است نداشته باشد . اما در بسیاری از موارد نیز این اسکان دلایلی متافیظیکی (ماورایی)  دارد . 

چند دلیل مهم اسکان این بزرگواران در یک محل 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

 

1: وجود فامیل هایی کوچک از جنیان (من باب مثال یک فامیل پنج هزارتایی در یک محل ) 

که این فامیل ها قصد مسلمان شدن داشته اند .

و این بزرگان در محل زندگی این موجودات زندگی نموده اند . و آنان را مسلمان نموده اند و این موجودات به نزد این بزرگان می آمدند و از ارشاداتشان برخوردار می شدند . 

مثال : { و گفت : وقتی بیمار بودم . مرا آرزو نیشابور بگرفت . به خواب دیدم که قایلی گفت : تو از این شهر نتوانی رفت که جماعتی از پریان را (اینجا به نظر فقیر منظور جنیان است ) سخن تو خوش آمده است و به مجلس تو هر روز حاضر باشند . تو از بهر ایشان باز داشته ای در این شهر . }(تذکره الاولیا عطار نیشابوری ذکر شیخ ابوعلی دقاق )

2: دلیل دوم کاملا برعکس دلیل اول است .

 یعنی یک امام زاده در محلی ساکن شده است که این فرومایگان بنا به دلیل خاص متافیظیکی توان حضور ندارند . 

مثال 1: خاک شهر قم علی الخصوص حرم حضرت فاطمه معصومه (س) که بنا به دلایل خاص و نامشخصی (البته برای فقیر نه اساتید بزرگ ) دیو ها (موجوداتی که خلقتشان از باد هست) را می راند . 

دیوها قابلیت حضور در این شهر بخصوص حرم حضرت فاطمه معصومه (س) را ندارند . 

البته از خود حضرت نیز می ترسند . 

یعنی علت آن دو گانه است بخشی جز اسرار خاک قم است و بخشی دیگر جز اسرار روح حضرت فاطمه معصومه (س) . که علت هر دو امر  بر فقیر پوشیده است . 

مثال2 :  امام زاده بیژن در روستای کپ در استان مازندران 👇👇👇👇👇?

{«بیژن» همان «سیدمحمد» است که در گذشته به‌دلیل وجود دو امامزاده به نام «سیدمحمد» در روستای «کُپ سفلی» از توابع استان مازندارن، نام یکی از آن‌ها، به انتخاب مردم محلی تغییر کرد. آن‌ها برای یکی از سیدمحمدها، «بی‌جِن» را انتخاب کردند، به این دلیل که آن مکان را بدون جن می‌دانستند و بعدها، «بی‌جن» در محاوره به «بیژن» تغییر کرد.}(خبرگزاری ایسنا)

3: دلیل سوم : و جود دریچه یا دریچه های عالم یا عوالم خاص مثالی و موازی در ابعاد دیگه خاک یک منطقه ,  علت دیگر متافیظیکی اسکان یک امام زاده در یک نقطه ممکن است باشد .

 

نکته : محل اسکان و دفن عده ای  از صوفیان و عرفای بزرگ  نیز  مانند امام زاده ها دارای مسائل و اسرار خاص می باشد   . 

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #قزوین #امام_زاده 

#بیژن #قم #فاطمه_معصومه

 

@soltannasir 

🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 11) 

 

   (قزوین و علوم غریبه 9)

 

از مقام و جایگاه مرحوم سید موسی زرآبادی سخن گفتیم ایشان یکی از سرحلقه های بزرگ علمای علوم غریبه کار قزوین می باشند . 

علمای علوم غریبه کار شهر قزوین را می توان به دو دسته بزرگ تقسیم نمود . 

1: تفکیکیان (که قائل به تمایز معارف وحیانی و فلسفه و عرفان هستند و البته بیش از آنکه چنین عقیده ای داشته باشند با نظرات صدرالمتالهین در فلسفه و با نظرات محی الدین ابن عربی در عرفان مشکل دارند  )

این دسته از علما علوم غریبه کار قزوینی نسبت اساتیدشان به آیت الله سید موسی زرآبادی می رسد . 

نکته : این تفکیکیان نیز خود به دو دسته تقسیم می شوند . گروهی معتدل هستند مانند سید ابوالحسن حافظیان که به گفته استاد محمدرضا حکیمی از سران مکتب تفکیک است  (ایشان علاقه به حافظ و مولوی داشتند و حتی در شعرشان از جنیدبغدادی نام بردند)  این گروه از اساتید از مراودین سید ابوالحسن حافظیان هستند و به بزرگان صوفیه وعرفان علی رغم انتقاداتی که دارند علاقه نیز دارند .  

و گروه دیگر  در مخالفت با تصوف و عرفان و فلسفه سرسخت می باشند .

 

2: گروه دوم علوم غریبه کاران قزوین تعدادی از خاندان های حکمای صدرایی هستند که سالهاست در شهر قزوین ساکن هستند . این دسته نسبت به دسته نخست در اقلیت هستند . 

 

البته دسته سومی نیز در شهر قزوین هستند که جز علمای علوم غریبه کار قزوین محسوب نمی شوند . ولی در بخش تسخیرات تا حدی متبحرند . و آن پیروان آیین یارسان و اهل حق در سمت قزوین می باشد . 

عزیزان به جغرافیای پراکندگی اهل حق در مناطقی نظیر قزوین و رودهن و بومهن و یا کلاردشت که جغرافیای غیر بومی آنان است دقت نمایید . (جغرافیای بومی آنان مناطق کورد نشین کشور علی الخصوص کرمانشاهان است )

 کمتر کسی به علت سکونت اهل حق در مناطقی نظیر قزوین و یا رودهن واقف است چنانچه خود جمعیت اهل حق ساکن این مناطق نیز از آن بی خبرند . 

علت سکونت اهل حق در این مناطق , کوچ جنیان است . 😊 

فامیل هایی از جنیان تحت تسلط بعضی از رهبران اهل حق چون به قزوین و رودهن و بومهن کوچ نمودند  .  آقایان  نیز به همراه تعداد زیادی از مریدان به آن منطقه کوچ نمودند . 😊

 

نکته : برای یافتن اساتید علوم غریبه در قزوین شخص باید به این شهر سفر نماید و مدتی در آن ساکن شود . و به حوزه علمیه قزوین رفت و آمد نماید و در آنجا از طلبه ها پرس و جو نماید  . 

و همچنین شخص هر روز به زیارت قبر مرحوم سید موسی زرآبادی برود . زیرا مزار ایشان مورد رجوع عام و خاص است (خواصی که شاید استاد علوم غریبه نباشند . اما بعضا اساتید این وادی را  می شناسند )

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #قزوین #اهل_حق

#رودهن 

@soltannasir 

🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران 10) 

 

   (قزوین و علوم غریبه 8) 

 

(کرامات سید موسی زرآبادی 3) 

 

پیکر ماندگار: 👇👇👇👇👇👇

 

یکی دیگر از کرامات باهره ی مرحوم سید موسی زرآبادی قزوینی، جسد پاک ومطهر وی می باشد که پس از 62 سال، تر وتازه کشف شد. داستان ازاین قرار است که:

هنگامی که می خواستند جسد پاک ومطهر مرحوم حاج سید جلیل زرآبادی، فرزند شایسته آیت الله سید موسی زرآبادی، را در جوار پدر بزرگوارش دفن کنند ناگهان روزنه ای به قبر شریف آن عالم بزرگوار باز می شود وجسد ایشان، تر وتازه پدیدار می گردد و کرامتی دیگر برکرامت های بی شمارش افزوده می شود.

شاعر شیدای اهل بیت، آقای علی اکبر ثقفی، که جسد تر وتازه مرحوم زرآبادی را با چشم خود دیده بود این گونه ماجرا را شرح می دهد:

هنگامی که پیکر پاک مرحوم حاج سید جلیل زرآبادی را به طرف آستان مقدس امام زاده حسین (ع) تشییع می کردند، من ازانبوه تشییع کنندگان پیشی گرفتم وبه صحن مطهر رفتم تا ببینم آیا لحد حاضر است یا نه ؟

وقتی به صحن مطهر رسیدم، دیدم مشهدی اکبر بنا - که بنای اختصاصی آستانه ی مقدسه بود- درکنار قبر شریف مرحوم زر آبادی، قبرکنده ولی به هنگام کندن قبر، به دیواره لحد فرو ریخته وجسد مطهر مرحوم زرآبادی پدیدار گشته است. مشهدی اکبر بنا ، که مشغول چیدن دیوار لحد بود تا مرا دید گفت: بیا، جسد پاک ومطهر آقا را ببین. من جلو رفتم وجسد مرحوم زرآبادی را مشاهده کردم که صحیح و سالم بود! گویی در بسترش آرمیده است. بدن مبارکش، سفید وشفاف مانند بلور بود. کفن، پوسیده بود ولی پیکر پاکش هیچ تغییری نکرده بود.

آقای ثقفی افزوده است که: مشهدی اکبر بنا که ازمدت ها پیش دچار پا درد بود، دستش را به بدن شریف مرحوم زرآبادی کشید. سپس آن را به زانوان خود مالید، از آن لحظه پا دردش برطرف شده ودیگر هیچ دردی احساس نمی کند! 

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #زرآبادی #کرامات #قزوین 

@soltannasir 

 

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران9 ) 

 

(قزوین و علوم غریبه 7)

 

(کرامات سید موسی زرآبادی 2) 

 

محرم اسرار: 👇👇👇👇👇👇👇👇

مرحوم سید موسی زرآبادی به شیخ علی اصغر شکرنابی خیلی عنایت داشتند. مرحوم زرآبادی با شیخ علی اصغر به یکی از روستاهای قزوین، که منطقه ای کوهستانی وصعب العبور بود می روند. وقتی وارد روستا می شوند، کسی آنان را بخانه خود دعوت نمی کند. شیخ علی اصغر می گوید: آقا من چند سال درویشی کرده ام، اگر اجازه می دهید من بساط درویشی را پهن کنم؟ آقا موسی می گویند: باشد، مدحی بخوان. شیخ شروع به مدح خواندن که می کند، مردم بیرون می ریزند وجمع می شوند. شیخ هم مدایح امیرالمؤمنین (ع) وائمه (ع) را می خواند ومی گوید: می خواهم اولین نفر چراغ را روشن کند. همه می گویند: ما حاضریم، شما چه می خواهید؟ شیخ می گوید: من از شما چیزی نمی خواهم، من واین آقا سید امشب دراین روستا میهمان شما هستیم ما را ببرید واز ما پذیرایی کنید. یکی بلند می شود و می گوید: آقا ! بفرمایید خانه ما. شیخ، درویشی را تمام می کند و می روند خانه آن حاجی! میزبان از آن ها پذیرایی خیلی گرمی می کند واحترامشان می نماید. صبح که می شود آقا موسی به شیخ علی اصغر می گویند: این حاجی از ما خوب پذیرایی کرد، یک چیزی به او بده! شیخ علی اصغر می گوید: چی بدهم؟ از روی زمین یا از زیر زمین بهش چیزی بدهم؟ آقا می گوید: نه، همین جا زیرزمین خیلی چیزهاست، چیزی به او بده! حاجی را صدا می زنند، سپس آقا موسی می گویند: با او شرط کن که یک حسینیه ویک مسجد بسازد، اینجا حسینیه ومسجد ندارد. شیخ علی اصغر رو می کند به صاحب خانه و می گوید: درعوض پذیرایی، یک گنجی به تونشان می دهیم به شرط آنکه یک حسینیه و یک مسجد بسیارخوب دراین روستا بسازی وبقیه آن هم مال خودت باشد! مرد تعجب می کند که آیا چنین چیزی ممکن است؟!

بالاخره جای گنج را به او نشان می دهد ومی گویند: اینجا را بکنی به گنج می رسی! آری! علمای ربانی وعارفان الهی که خدا ومحبوب خویش را شناخته اند وهیچ کالایی برایشان برابری با عشق ودوستی او نمی کند، اینگونه بوده اند که می دانستند در زیر زمین ودرچند متری خودشان چه خبراست ومی توانستند در رفاه وآسایش تام ومدام باشند، اما درعین حال با آن زهد وتقوا زندگی می کردند!

بنابه گفته مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی (رحمه الله) شیخ علی اصغر پس از دوازده سال، گذرش به آن روستا می افتد ومی بیند که یک مسجد بسیار زیبا ویک حسینیه ی عالی آنجا هست، می پرسد: این حسینیه و مسجد را که ساخته است؟ می گویند: یک حاجی اینجا بود، اوساخته است. شیخ می پرسد: آیا زنده است؟ جواب می شنود: خیر! شیخ می گوید:

بچه هایش هستند؟ می گویند: بله! پسرانش زنده هستند. شیخ می گوید: آیا می شود مرا راهنمایی کنید تا پسرش را ببینم؟ آن ها می گویند: بله! ومنزل پسرش را به اونشان می دهند. شیخ وارد منزل می شود، و فرزندان حاجی جمع  می شوند. شیخ می پرسد: پدر شما از کجا پول آورده که این مسجد و حسینیه را ساخته است؟ آن ها می گویند: درویشی و سیدی دوازده سال قبل به اینجا آمدند ومهمان بابای ما شدند. بابای ما از آن ها پذیرایی کرد، آن ها هم درمقابل، یک گنجی به او نشان دادند وشرط کردند که یک مسجد وحسینیه بسازد. پدر ما هم به قولش عمل کرد!

#جغرافیا #علوم_غریبه #قزوین #زرآبادی 

#گنج 

@soltannasir 

🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾

 

   (جغرافیای علوم غریبه و ایران8 ) 

 

      (قزوین و علوم غریبه 6) 

 

      (کرامات سید موسی زر آبادی )     

  

نگران نباش آب جلو نمی آید : 👇👇

یک شب، شیخ علی اصغر شکرنابی، که از شاگردان مرحوم زرآبادی قزوینی بود، به منزل استاد خویش می رود تا شاید بتواند یک قاعده جفری را که به «مالون اللبن» معروف است از ایشان بگیرد. آن شب، باران می آمد وسقف اطاق هم سوراخ بود، واز آن آب می چکید. دراتاق آقا فقط یک نمد وجود داشت که نصف اتاق را فرش کرده بود، نصف دیگر اتاق هم خاکی بود. خلاصه، آب از سقف می چکیده ودریک گوشه جمع می شده است. کم کم آب راه می افتد وخاک ها خیس می شود وبه نزدیک نمد می رسد. شیخ می گوید: من، خودم وعبایم را جمع وجور کردم که خیس نشوم! چه کنم، آقا هم که قاعده جفر را نمی دهد! هر کاری کردم نشد که نشد! تا اینکه آب رسید به نزدیک نمد! آقا سید موسی فرمودند: غصه نخور، آب جلو نمی آید! ومن دیدم که آب، همان جلوی نمد روی هم جمع شد ولی جلونیامد وبه نمد هم اصابت نکرد...!

تصرف در مکان و زمان : 👇👇👇

از مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی (رحمه الله) نقل شده است که:

روزی مرحوم زرآبادی علمای شهر قزوین را به نهار دعوت کردند. بعد از نماز ظهر وعصر، و پس از آنکه علما و پیش نمازها آمدند، سفره را انداختند تا از مهمان ها پذیرایی کنند. دراین هنگام صدای کوبیدن در منزل به گوش رسید. در را باز کردند، دیدند یکی ازاهالی روستای زرآباد قزوین با الاغ آمده وسراغ مرحوم آقا موسی زرآبادی را می گیرد.

مرحوم زرآبادی رفتند درمنزل. آن شخص گفت: آقا! یک نفر از اهالی روستا فوت کرده ومرا فرستادند تا شما را ببرم برای خواندن نماز میت ! ایشان گفتند: بسیار خوب! ورو کردند به اطرافیان وگفتند : تا شما سفره را بچینید وغذا را

آماده کنید می آیم! و با آن مرد روانه شدند. طولی نکشید که دیدند مرحوم آقا موسی نفس نفس زنان آمدند. پرسیدند : آقا شما رفتید ؟ گفتند: بله، رفتم نماز خواندم وآمدم! واین درحالی بود که هنوز سفره آماده نشده بود! بعد که سؤال کردند چرا این قدر نفس نفس می زنید وعرق می ریزید؟ ایشان گفته بودند: هرکار غیرعادی مشکلاتی هم دارد!

 

طی الارض : 👇👇👇👇👇

مرحوم شیخ مجتبی قزوینی (رحمه الله) نقل کرده اند که:

در روز تشییع جنازه مرحوم زرآبادی یکی ازارادتمندان ایشان (به نام مشهدی اکبر نعل بر که درخیابان مولوی قزوین مغازه داشت) خیلی بی تابی می کرد وبه سر وصورت خود می زد. بعدها که مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی سبب بی تابی او را پرسیده بودند، ایشان گفته بود:

یک روز من خدمت آقای زرآبادی عرض کردم: آقا! دعا بفرمایید خداوند زیارت جد بزرگوارت امام حسین (ع) را قسمت من کند .روز بعد که نماز صبح را در محضر ایشان خواندیم، هنگامی که می خواستم از مسجد بیرون بروم، به من اشاره کردند که بنشین. تعقیبات ایشان تمام شد و درخدمتشان از مسجد بیرون آمدیم. ایشان به من فرمودند: مایل هستید به زیارت جدم مشرف شویم؟!

گفتم: نهایت آرزوی من است که باید کارهایم را ردیف کنم. و وصیتنامه ام را بنویسم. ایشان فرمودند: نیازی به این کارها نیست، بیا برویم. آنگاه قدم زنان به یکی از نقاط دور افتاده ی قزوین رفتیم. مرحوم زرآبادی در آنجا چیزهایی را زیر لب خواند، سپس به من فرمود: چشم هایت را ببند! وقتی چشم هایم را باز کردم خودم را درصحن مطهر امام حسین (ع) دیدم! هنگامی که از زیارت سید الشهداء (ع) و قمر بنی هاشم (ع) و حضرت علی اکبر (ع) وسایر شهداء (ع) فارغ شدیم، درصحن مطهرامام حسین(ع) به من فرمود: مایل هستید به زیارت جدم امیرمؤمنان (ع) مشرف شویم؟ اظهاراشتیاق نمودم، بازهم فرمود: چشم هایت را ببند! هنگامی که چشم هایم را گشودم، خود را در صحن مولای متقیان علی (ع) یافتم! پس از زیارت، آیت الله زرآبادی دست مرا گرفت وفرمود: چشم هایت را ببند! وقتی چشم هایم را باز کردم، دیدم درهمان نقطه از قزوین که ساعتی قبل درمحضر ایشان قدم زنان به آنجا رفته بودیم، هستم!

باید اضافه کرد که:

هنگامی که مشهدی اکبر وارد حرم مطهر حضرت سید الشهداء (ع) می شود با خانواده ی قندچی ملاقات می کند که ازیک هفته پیش به کربلا مشرف شده بودند. آقای قندچی ازمشهدی اکبر می پرسد: شما کی مشرف شدید؟ او می گوید: ما همین الان مشرف شدیم!

درمورد مشهدی اکبر نعل برهم ذکر این مطلب ضروری است که : او درمجالس سوگواری سید الشهداء (ع) شرکت می کرد وبه عشق زیارت سالار شهیدان کفش ها را جفت می نمود. نظر به اینکه سنش بالا رفته بود ودیگرامید نداشت که زیارت عتبات عالیات نصیبش شود، هر وقت کفش های عزاداران را جفت می کرد در دلش خطاب به امام حسین (ع) می گفت: یا حسین (ع) چه شد؟ مشهدی اکبر می گوید: هنگامی که از عتبات عالیات برگشتیم وخود را در دو راهی رشت همدان در مدخل قزوین دیدیم، مرحوم زرآبادی به من فرمود: مشهدی اکبر دیگر نگو یا حسین (ع) چه شد؟!

#جغرافیا #علوم_غریبه #زرآبادی #طی_الارض

@soltannasir

 

   (جغرافیای علوم غریبه در ایران 7) 

 

                (قزوین و علوم غریبه 5)     

  

 

مرحوم علامه حاج سید ابوالحسن حافظیان، شرح این ماجرای شگرف و اثر گذار را در یک مثنوی زیبا به بند کلمات کشیده است که بدان اشاره می گردد:👇👇👇👇👇👇👇

 

بعد حمد خدا و نعت رسول

یا درود و سلام های قبول

از بزرگان دین نمایم یاد

حق کند روح آن بزرگان شاد

ای جوان خدمت بزرگان کن

نفس اماره را به فرمان کن

بهر خدمت همیشه حاضر باش

گر قبولت کنند شاکر باش

این نخود خود به خود نخود نشده 

تا نه بی خود شده است خود نشده 

گوش بگشا روایتی گویم

روح افزا حکایتی گویم

مجتبی شیخ عالم و استاد

صاحب معرفت قرین سداد

اگه از حکمت ائمه دین

واقف رازهای شرع مبین

واجدسر حکمت ایمان

اوستاد معارف قرآن

در جوار رضا به فیض خفی

گشته آگه زحکمت رضوی

برگذشت از علوم عرفانی

وز رسوم و فنون یونانی

جان سوی مطلع حقایق داشت

سر به درگاه علم صادق داشت

از خراسان چو خور فروزان گشت

چون فروزان زعلم قرآن گشت

بد مربی به جمع اهل صفا

راه اموز سر ملک بقا

روزگاری که یار من بودی

متوجه به کار من بودی

روزی از روی لطف و مرحمتی

بعد شرحی و مدح و منقبتی

گفتی از گفته های گاه و گهی

که نگویند کسی به سال و مهی

دادی از جان ودل جوانی را

حضرت شیخ اصفهانی را

خدمتش کردی از دل و از جان

پنج سالت گشت قدر بدان

هر چه باید از او رسد برسید

دهمت از صمیم قلب نوید

حالیا یک سفر به قزوین کن

قلب پاکیزه را تو تزیین کن

یک تن از اولیاء بیا و ببین

اوستادی بزرگ و پیر مبین

بین چه دریای علم و فضل و کمال

واقف رازها زقبل سؤال

متخلق به خلق و خوی نبی(ص)

هر چه خواهد دلی از او شنوی

اولین، نیت زیارت کن

پس به شاگردیش اطاعت کن

نه سری و جُنید بغدادی

سیّد موسی که بود زرآبادی

راد مردی بزرگوار و علیم

صاحب نفس مطمئن و حکیم

متّحد، متّفق، شدیم روان

تا رسد دستمان بر آن دامان

سال هجرت رسیده به چهل و هشت

که چنین روز آمد و بگذشت

چون رسیدم به خدمتش حیران

شدم از آن فرشته انسان

نور از صورتش بدی ساطع

لمعاتٌ لوامعٌ لامع

خُلق او خِلقتی زخُلق عظیم

نفس او بهجتی ز نفس کریم

در حقیقت نمونه ای ز امام

گه رکوع و سجود و گه به قیام

گه به درد عوام همدرد او

گه به هر جمع همچو یک فرد او

بگرفته است ز سر تعظیم

از خدای علیم او تعلیم

موسوی دست و عیسوی مسند

به شریعت، شریعت احمد(ص)

حامی علم و عدل و رفق و داد

ما حی ظلم و جور و استبداد

علم او را چنان کنم تعریف

که نگردد حقیقتی تحریف

من زعلمش کجا توانم گفت

خاصه زان علم ها که بود نهفت

من زخور آفتاب می دیدم

در حقیقت حجاب می دیدم

بگذرم از بیان حال او

ندرم پرده مقال او

من و سلوی ز سفره اش خوردم

ظرف خود را پرنمودم و بردم

لوح «صد در صد» از یکی وردش

بردم از یک نظر ز شاگردش

یک نگه او نمود و گفت بگو

وحده لا اله الا هو

 

#قزوین #زرآبادی #حافظیان #جغرافیا 

#علوم_غریبه #نخودکی 

 

@soltannasir 

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران 6)

 

     (قزوین و علوم غریبه 4) 

 

عالم ربّانی حضرت حاج سید ابوالحسن حافظیان به سال ۱۳۴۸ هـ به همراه مرحوم آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی به محضر سیّد عالی تبار مرحوم آیت الله العظمی حاج سیّد موسی زرآبادی قزوینی مُشرّف شد.

استاد محمد رضا حکیمی در این باره می نویسد:👇👇👇👇👇👇👇

 

«… آقای حاج سیّد ابوالحسن حافظیان مشهدی، از انسان های ممتاز و بسیار کم مانند روزگار، و از اساتید مسلم انواع «علوم غریبه»، و صاحب تصرّفات مهمّه و طیّ الارض قطعی، و مقامات روحی عالیه بود.

شیخ استاد (مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی) می فرمود: چون در مشهد مقدس، با آقای حافظیان آشنا شدم، دیدم سیدی شریف و ریاضت کشی بسیار کوشا و زحمتکش است. و حیف است که چنین استعدادی، محضر آقا سید موسی زرآبادی را درک نکند. از این رو، با ذکر مقامات و علوم و اسرار مرحوم آقا، ایشان را متوجه آن قبله معنویت و کرامت کردم، و واداشتم که سفری به قزوین کنند و به حضور آقا برسند. و آقای حافظیان پذیرفتند.

می دانیم که آقای حافظیان بجز استادانی چند، سالها خدمت استاد بزرگی، مانند حاج شیخ حسنعلی نخودکی را درک و استفاده بسسیار کرده بودند، اما در سفر قزوین و مدت کوتاهی که در خدمت مرحوم آقا سید موسی بودند به مراحلی نایل می گردند که خود در این باره – در نوشته ای مختصر که شرح حال خود را برای مؤلف فاضل و پرکار حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عزیز الله عطاردی قوچانی می نویسد – چنین می گوید:

در سال ۱۳۴۸ قمری به اتفاق مرد بزرگ، حاج شیخ مجتبی مدرس قزوینی – طاب ثراه – برای ملاقات و زیارت استاد بزرگ و سید جلیل، حضرت سید موسی زرآبادی – طلب ثراه – به قزوین مسافرت نمود… آنچه در مدت گذشته به آن موفق شده بود،(یعنی در اثر شاگردی شیخ حسنعلی نخودکی ) گویا مقدمه بود از برای رسیدن به آن سید بزرگوار.

بعد از آن به شرف یابی کاملی موفق گشت، صاحب مکاشفات و ضمیری روشن شد، و قوه ارادی او قوی گردید، که آثار و علائمش بر همه ظاهر گشت؟ سالی یک مرتبه به سفر قزوین موفق می شد.

این پگاه روحانی و معنوی، اثری عجیب بر روح و روان سیّد مشهدی گذاشت. 

 

سرمایه عمر ادمی همین یک نفس است   آن یک نفس از برای یک هم نفس است

 

با هم نفســــی گر نفســــی بنشینی مجموع حیات عمر آن یک نفس است

 

خانم سیّده قدسیه (فیروزه) حافظیان نقل می‌نمودند: «علّامه حافظیان بعد از رحلت سیّدموسی سالی یک بار به قزوین آمده و مشرف به زیارت قبرعلّامه زرآبادی می‌شدند. یک سال ایشان همراه با دایی‌ام سیّدابوالقاسم شریفی برای زیارت قبرسیّدموسی زرآبادی به قزوین آمده بودند. هنگام ورود به صحن امامزاده، جمعی در حال تشییع جنازۀ پیرزنی بودند، دایی‌ام به دلیل حضور در کنار پدرم لحظه‌ای پرده‌ها کنار رفته، مشاهده می‌کنند که پیرزن در حال عذاب کشیدن و فریاد زدن است همین که از کنار مزارعلّامه زرآبادی می‌گذرند، ناگهان آرامشی بر وی غالب می‌شود. دایی بی‌اختیار چندبار تکرار می‌کنند: آقا! آقا! پدرم به ایشان می‌فرمایند: «آرام باش! آنچه تو می‌بینی من نیز می‌بینم! آرامشی که حاصل شد، به برکت حضور روح طیّبۀ آقاسیّدموسی زرآبادی است.» خانم حافظیان نقل می‌کردند بعد از این حادثه بود که دایی‌ام منقلب شده، گوشۀ عزلت اختیار نموده و از دنیا دست کشیدند که البته با نصایح پدر دوباره زندگی خود را از پیش گرفتند.

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #قزوین #زرآبادی #حافظیان

@soltannasir

🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳

 

 ( جغرافیای علوم غریبه در ایران 5) 

 

       (قزوین و علوم غریبه 3) 

 

داستانی از مکاشفه ای آیت الله زر آبادی 👇👇

 

استاد علی اکبر مهدی‌پور در کتاب «اجساد جاویدان» به نقل از آیت‌الله زرآبادی می‌نویسد: در روزهایی که در قزوین امام جماعت بودم مدتی به سیر و سلوک پرداختم، و به قدری پیش رفتم که پرده‌ها از جلو چشمم برداشته شد، دیوارها در برابر من حائل نبود، وقتی که در خانه نشسته بودم، رهگذرها را در کوچه و خیابان می‌دیدم. روزی به من گفته شد: حال که به این مقام رسیده‌ای، اگر بخواهی به مدارج بالاتر و مقامات والاتر برسی، فقط یک راه دارد، و آن ترک اعمال ظاهری است.

آیت‌الله زرآبادی گفت: این اعمال ظاهری با دلایل قطعی و براهین مسلّم شرعی به ما ثابت شده است، من هرگز تا زنده‌ام آنها را ترک نخواهم کرد.

گفته شد: در این صورت همه آنچه به شما داده شده، از شما سلب خواهد شد.

پاسخ داده شد: به جهنّم!

آیت‏الله زرآبادی می‌گوید: از همان لحظه آن حالت از من سلب شد و یک فرد عادی شدم، دیگر از آن کشف و شهود خبری نبود. در آن هنگام متوجه شدم که شیطان از این اعمال ظاهری ما با آن همه نقصی که دارد، شدیداً در رنج و عذاب است. بنابراین تصمیم گرفتم که با تمام قدرت به اعمال مستحبی روی بیاورم و در حدّ توان چیزی از مستحبات را ترک نکنم. از فضل پروردگار در پرتو التزام به شرع مبین حالاتی به من دست داد، که حالات پیشین در برابر آن ناچیز بود.

 

نوشتاری از آیت الله سید موسی زر آبادی پیرامون سلوک قرآنی به نقل از علامه محمدرضا حکیمی 👇👇👇👇👇👇👇👇👇

 

نمونه ای از دستخط مرحوم سید ( آیت الله سید موسی زرآبادی) را به نظر خوانندگان می رسانم .  تا اگر کسانی از  ترجمه بهره ای یافتند ، و به نکته ای برخوردند(که نمیشود نوشته های اینگونه بزرگان از نکته ای و نکته هایی خالی باشد) و فیض بردند ، برای علو درجات آن مرد خدا دعا کنند و این شرمنده محتاج را نیز از طلب مغفرتی محروم ندارند. در همین نوشته کوتاه و اختصاری و پر محتوی توجه تام ایشان به ارزشهای سلوکی قرآنی و شرعی بخوبی نمایان است :

بدانکه دعا به چیزی می گویند که در آن طلبی و درخواستی باشد، مثل اللهم صل علی محمد و آل محمد و ذکر به چیزی می گویند که در آن طلب و درخواستی نباشد مثل سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر . و ورد چنانکه نقل شده است به چیزی می گویند که انسان بسیار بگوید و با آن انس بگیرد ، هر دعایی و ذکری که باشد . سپس بدانکه افضل اعمال بنابرآنچه رسول خدا (ص) در جواب سوال علی (ع) فرمود – پرهیز از حرامهای خدایی است(هرچه در دین حرام شده از کردار و رفتار و گفتار) و افضل عبادت ها چنانکه در روایت آمده است سخت ترین و دشوارترین آنهاست . ممکن است بگوییم اخلاص در نیت اینچنین است ( پس باید دراین باره کوشش بیشتری کرد) بعد از نیت خالص ، افضل عبادتها ، نماز است و روزه و پرداخت زکات و انجام دادن فریضه حج . جهاد در راه خدا و امر به معروف و نهی از منکر و قبول ولایت . و ولایت کاملترین و تمامترین همه آنهاست( که کامل شدن و تمامیت یافتن آنها نیز به آن است).

و از میان دعاها، افضل از همه ، صلوات است و سلام کردن بر محمد و آل محمد (ص) ، سپس دعای کمیل و دعای سحر و دعای افتتاح و دعای سمات .

و از میان ذکرها ، افضل از همه خواندن قرآن است و تسبیحات اربعه و تسبیحی که در صحیفه سجادیه آمده است (دعای دوم و ظاهرا سوم و چهارم) و امثال آنها مانند ذکر رکوع و ذکر سجده و کلمات فرج و زیارتها به ویژه زیارت عاشورا و سجده مطلقا ( یعنی در همه احوال به ویژه سجده طولانی که در روایات تاکید شده است ، در نماز و بعد از نماز و در سحرها و بین الطلوعین و اوقات و احوال دیگر و با ذکرهای خاص یا هر ذکری که بداند . و اگر بشود بر روی خاک تمیز یا تربت حسینی) ، و ذکر تشهد و سلامهای نماز.

و از سوره های قرآن ، از همه افضل ، سوره یس است و سوره تبارک و سوره طه و سوره نور و سوره توحید و سوره فلق  و سوره ناس  و سوره قدر.

و از میان آیات قرآن آیه آمن الرسول… و آیة الکرسی و آیه قل اللهم مالک الملک و آیه سلام قولا من رب الرحیم و آیات آخر سوره حشر و ایاک نعبد و ایاک نستعین ( و به خصوص در نماز از توجه قلبی به هنگام گفتن این آیه غفلت نکند) و سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین و سوره فاتحه که همان سبع المثانی است و احتمال دارد که قرآن نام بقیه سوره ها باشد . و اذن و اجازه ( از عالمان معنی گرای عامل و عابد و زاهد و مجاز ، و اهل ذکر استاد دیده متشرع متعبد صحیح العقیده و صحیح العمل ، نه هر مدعی و مجیز…) در همه ( و در تاثیر کامل آنها) شرط است چنانکه مخفی نیست – با استناد به آیه : فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه .... 

 

#زرآبادی #حکیمی #علوم_غریبه #قزوین 

#جغرافیا 

@soltannasir 

☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران 3)    

 

          (قزوین و علوم غریبه ) 

 

      (سید موسی زرآبادی دانای اسرار )

 

عالم ربّانی،جامع معقول ومنقول،علّامه سیّدموسی بن سیّدعلی بن سیّدمهدی بن میربزرگ بن میرفاضل زرآبادی قزوینی(1294ق _1353ق) ونوه دختری مرحوم حاج شیخ عبدالکریم روغنی که ازاعاظم وعالمان بزرگ اسلام درسده چهاردهم هجری واز«نوادرروزگار» است و او نمونه کامل یک تربیت یافتۀبرجستۀ قرآنی است که در«علم وعمل»ووصول به«روحانیّت تام»وتحقّق یافتن به«حقایق قرآنی خالص»واستضائه از«مشکات ولایت»ازسرآمدان قرن خویش به شمارمی رود .

 

سیّددرسال 1294ه.ق ازمادری صالحه،بانورقیّه خانم(دخترعالم فاضل،ملّاعبدالکریم روغنی قزوینی_جدخاندان ارجمندی_ که خودازعالمان محترم قزوین بوده است)به جهان  آمد .

از دوران کودکی استعدادی شگرف ازاومشاهده گشت وبدین سان پدررابه خودمتوجّه داشت وبه تربیت خویش راغب ساخت .

پدروی،آقاسیّدعلی زرآبادی قزوینی(م:1318 ق)ازعالمان وارسته وفاضل واهل معانی‏ وحقایق بود .ایشان اهل باطن بودند،دارای روانی مصفّابوده،جانش آیینه ای بودکه جلوات الهی درآن به ظهورمی رسیدوازاین حیث می توانست درنقش یک معلّم اخلاق برای سیّدموسی ایفای نقش نمایند .  بنابراین اوّلین معلّم اخلاق ایشان محسوب می شدند .نسب سیّدبه شهیداهل بیت،زیدبن‏ علیّ بن الحسین_ علیهم السّلام_ میرسد .  به این گونه‏ سیّدموسی زرآبادی،از«سادات حسینی»است،چنان که‏ نقش مهرایشان نیز،«موسی الحسینی»بوده است .

اجدادایشان همگى ازعلماومروّجان دین مبین بوده‏اندکه به بعضى ازآنان اشاره می شود:

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

_ میرفاضل حسینى زرآبادى(م: 1195 ق)

 

_ حاج میربابا،فرزندمیرفاضل حسینى(م: 1212ق)

 

_ سیّدمیربزرگ،فرزندمیربابا(م: 1230 ق)

 

_ سیّدمهدى،فرزندمیربزرگ(م: 1270 ق)

 

_ سیّدعلى،فرزندسیّدمهدى(م: 1318 ق)

 

ازمرحوم سیّدموسى زرآبادى سه فرزندبه یادگارماندند:👇👇👇👇👇👇👇👇

 

1) عالم ربّانى وصمدانى آیت اللَّه حاج سیّدجلیل زرآبادى قزوینى است که درسال1336 ه‍.ق درقزوین دیده به جهان گشود.

 

2) جناب آقاى حاج سیّدخلیل زرآبادى که ازبزرگان و صُلحاو اَخیار قزوین میباشند.

 

 3) دخترمُکرّمۀ ایشان(که همگى تربیت شدۀ آن عالم ربّانیند ).بعضی از فرزندان ایشان،ازشاگردان وی به شمارمی آیند .

علامه محمد رضا حکیمی در کتاب مکتب تفکیک می نویسد 👇👇👇👇👇👇

{ سيّد موسي زرآبادي، در قزوين و تهران به تحصيل علوم معقول و منقول پرداخت و به مراتب عالي اين علوم دست يافت. از جمله استادان وي در فقه و اصول، در قزوين، فقيه محقق آيت الله حاج ملاعلي اكبر ايزدي سيادهني تاكستاني (م:1340 ق) است كه سيّد تقريرات درس فقه و اصول ايشان را نوشته است . استادان  وي در تهران – از جمله – اينانند:

 

فيلسوف فاضل ميرزاحسن كرمانشاهي (م: ۱۳۳۶ق)،فيلسوف و عارف ديگر، سيّد شهاب‌الدين شيرازي (م:ح ۱۳۲۰ق)،فيلسوف و عارف ديگر، شيخ علي نوري حكمي (م:ح ۱۳۳۵ق) وعالم معروف، حاج شيخ فضل‌الله نوري (شهيد: ۱۳۲۷ق).

گفته‌اند وي در كار تحصيل علم همتّي والا و تلاشي بسيار داشت. برخي از همدرسان وي ابراز داشته‌اند كه هر موقع شب كه بيدار مي‌شديم چراغ اطاق سيّد موسي روشن بود. سيّد در علوم غريبه و فنون محتجبه نيز يكي از استادان مسلم و كاملان متبحّر بوده است، ليكن استادان وي در اين علوم شناخته نيستند.

 

#زرآبادی #جغرافیا #قزوین #حکیمی 

#علوم_غریبه

@soltannasir 

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃🍂🍂

 

   (جغرافیای علوم غریبه در ایران 2)

 

 (پراکندگی اساتید در این حیطه جغرافیایی  )

 

استان البرز : 👇👇👇👇👇

 

شهر طالقان و حومه : حداقل 2 استاد 

 

اساتید آن در علوم متوسط رو به بالا و در تسخیرات نیز متوسط رو به بالا هستند 

استان قزوین : 👇👇👇👇👇

 

معلم کلایه وحومه که شامل الموت هم می شود 

حداقل 3 استاد 

اساتید آن سفید و خاکستری و سیاه می باشند که سالهاست دو تن از این اساتید با یکدیگر اختلاف دارند 

 

شهر قزوین  و حومه حداقل 11 استاد 

تاکستان و حومه حداقل 2 استاد 

اساتید آن با اساتید قزوین در یک طبقه بندی قرار می گیرند 

مناطق جنوب استان قزوین حداقل 2 استاد 

اساتید آن مجهول الحال هستند . 

 

 

 

این منطقه جغرافیایی بخصوص حیطه شهر قزوین و حومه اطراف آن تا تاکستان منطقه بسیار خاصی است . 

 

از شهر قزوین می توان با عنوان پایتخت علوم غریبه جهان اسلام یاد کرد . 

 در هیچ کدام از  شهرهای کشور عزیزمان ایران سنت علوم غریبه به اندازه شهر قزوین زنده نیست . 

در شهر قزوین و حوزه علمیه آن همچنان بصورت خصوصی و پنهانی علوم غریبه تدریس می شود . و این سنت که در حوزه های علمیه ما سالهاست فراموش شده , در قزوین همچنان زنده است . 

( فقیر چندی پیش از عزیزی شنیدم که در مقبره حمد الله مستوفی در قزوین به شکل عمومی تدریس علوم غریبه می شد که به علت اعتراض و مخالفت جلوی تدریس عمومی و علنی این علوم را گرفتند . و کلاس مربوطه در منزل شخصی در همان حوالی بر گزار می شود ) 

در این شهر و حومه آن حدود 11 استاد بزرگ در علوم غریبه  و بیش از 30  استاد متوسط زندگی می نمایند . اکثر این اساتید حوزوی و معمم هستند , گروهی که غیر معمم می باشند نیز با علمای حوزوی این وادی مرتبطند و حتی خود دروس حوزه را کامل و یا نصفه و نیمه گذرانده  اند .

هر کدام از این 11 استاد علوم غریبه علی رغم اینکه در اکثر  شاخه های این علوم استادند . 

اما در یک شاخه تبحر بیشتر دارند و استاد مسلم هستند . 

من باب مثال استادی در علم کیمیا استاد مسلم است استادی دیگر در علم سیمیا استادی دیگر در علم هیئت و نجوم و استادی دیگر در علم جفر و حروف و استادی دیگر در علم رمل و استادی دیگر در علم اوفاق و استاد دیگری در فن طلسمات و استاد دیگری در علم تسخیر و مسخرات روحانیات و استادی دیگر در تسخیر و مسخرات فرومایگان  تخصص دارد .

نکته جالب این است که در شهر قزوین محافل و جلسات  خصوصی نیز برای هر یک از این علوم  بر گزار می شود . نظیر محفل علم جفر یا رمل و.نجوم که اساتید بزرگ این علوم و بعضی اساتید متوسط و شاگردان خاص حضور دارند و از دست آوردها و استخراجات خویش با یکدیگر سخن می گویند .

عزیزانی که در جستجوی  اساتید وادی های مختلف این علوم می باشند . به جای  این که به کشور پاکستان و هندوستان سفر  نمایند . 

کافی است به شهر قزوین در کشور خودمان  سفر نمایند . و در جستجوی اساتید این علم بر آیند . زیرا در هر کدام از وادی های این علوم در این شهر اساتیدی وجود دارند که بتوانند از شما دستگیری نمایند .

 

 

#علوم_غریبه 

#جغرافیا

#قزوین 

#کیمیا 

#سیمیا 

#جفر 

#رمل 

@soltannasir 

💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران )

 

سوال در مورد  ویژگی مناطق کورد نشین کشور در علوم غریبه داشتیم ? 

 

پاسخ : پیشتر از مرکزیت کشور پاکستان در علوم غریبه و خفیه برایتان گفتیم . 

که چندان مسئله غریبی نبود . 

در داستان اروپا و ایران اشاره نمودیم که در مناطق اطراف رشته کوه های البرز و زاگرس بیشترین تجمع زندگی این فرومایگان است .

بنابراین این مناطق محل زندگی بیشترین اساتید این فن نیز می باشد . 

اما در همین حیطه جغرافیایی نیز منطقه ای کوچکتر و جود دارد که بسیار مهم است . 

این منطقه از ناحیه  طالقان و معلم کلایه در استان قزوین شروع می شود و کل استان قزوین و زنجان و کردستان و کرمانشاه را در بر می گیرد  . از استان مرکزی حدود منطقه غربی این استان رازقان و نوبران و کمیجان . از استان همدان به غیر از منطقه جنوب و جنوب شرقی تمامی مناطق و از استان لرستان منطقه هفت چشمه و نور آباد و درب گنبد (منطقه شمال غرب و غرب استان لرستان ) و از ایلام منطقه شمال استان ایلام . 

و از گیلان منطقه ماسال و کوه های طوالش 

ازاستان  اردبیل تا خود شهر اردبیل 

از استان آذرباییجان شرقی تا منطقه موازات شهر تبریز 

از استان آذرباییجان غربی تا حدود شهر ارومیه

را در بر می گیرد .

این حیطه جغرافیایی که در ازمنه گذشته محل سکونت قوم ماد نیز بوده است .

جغرافیای خاصی از فلات ایران است که بیشترین اساتید این وادی (علوم غریبه و خفیه ) در آن زندگی می نمایند . 

نکته : مناطق کورد نشین این جغرافیا یعنی کردستان و کرمانشاه و بخشی از آذربایبجان غربی , محل تجمع اساتید وادی تسخیر و مسخرات است . 

و منطقه استان قزوین و زنجان تا شهر تبریز در آذرباییجان شرقی بیشترین محل تجمع اساتید وادی علمی علوم غریبه و خفیه می باشد .

(علم اساتید این مناطق بر علم اساتید مناطق کورد نشین کشور غلبه دارد . 

و توانایی و قدرت اساتید مناطق کورد نشین که ناشی از تعداد زیاد فرومایگان مسخر شده توسط آنان  است . بر توانایی اساتید مناطق قزوین و زنجان و آذرباییجان شرقی غلبه دارد )

 

#اساتید 

#کورد_نشین 

#جغرافیا

#علوم_غریبه 

#رازقان 

#لرستان 

@soltannasir 

 

💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 172
  • آی پی دیروز : 209
  • بازدید امروز : 244
  • باردید دیروز : 391
  • گوگل امروز : 28
  • گوگل دیروز : 79
  • بازدید هفته : 244
  • بازدید ماه : 244
  • بازدید سال : 98,782
  • بازدید کلی : 1,167,220