loading...
سلطان نصیر

@soltannasir

       { پاسخ به سوالات 111}

 { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 11}

ادامه ...👇

نکته 5: از استاد سلوکی خویش حضرت آیت الله شیخ محمد صابر ... نقل داریم که ایشان می فرمودند . دستورات مختلفی را که همه درست بوده است در مورد رزق و روزی ، بر روی شاگردان و مراجعه کنندگان استفاده نموده ام . اما این نکته را از بنده به یادگار داشته باشید . که هیچ دستوری به اندازه اربعین استغفار برای افزایش روزی موثر نیست .
به شرطی که شخص در هنگام این اربعین. یک به یک گناهان خویش را به یاد بیاورد و از اعماق قلب پشیمان شود و👈 اشک 👉 بریزد .


نکته 6: ممکن است سوال شود که در دروس گفته شد که زمان ترقی یک چهارم اول روز شرعی می باشد . و یک چهارم دوم روز برای ترفع مناسب است ?
اکنون گفته شده که نیمه اول روز بادی ( گرم و تر ) است . و نیمه دوم آتشی ( گرم و خشک ) است !!
در حالی که گفته شد که ترقی طبع باد دارد و ترفع طبع آتشی دارد ?!
آیا زمان ترقی در نیمه اول روز نیست ?
و ترفع در نیمه دوم روز ?!

پاسخ : تقسیم بندی پیشین دروس بر اساس افزایش و کاهش روز بود . در یک چهارم نخست روز ، اندک اندک بر روز افزوده می شود . (ترقی ) و در یک چهارم دوم این افزوده شدن وارد مرحله دوم خویش می شود که به اوج خویش می رسد . (ترفع )
و پس از اذان ظهر اندک اندک از روز کاسته می شود به طوریکه از اذان عصر به بعد این کاهش کاملا قابل لمس است . ( زمان تنزل )
به همین ترتیب با غروب آفتاب در یک چهارم اول شب اندک اندک بر شب افزوده می شود . (ترقی ) و در یک چهارم دوم این افزوده شدن بیشتر می شود . ( ترفع )
و پس از نیمه شب شرعی ، شب رو به کاهش می نهد . (تنزل )

نکته 1 از نکته 6 : بهترین زمان برای عمل تنزّل ، پس از گذشت 9 ساعت از شب می باشد . یعنی هنگامی که ساعت 10 شب شرعی  شروع می شود  که به این زمان سحر (sahar) نیز می گویند . که این ساعت  بهترین زمان برای «سحر =جادو sehr » نیز می باشد .
اساساً سحر (sehr) را با زمان سحر (sahar) ارتباطی تنگاتنگ می باشد .

نکته 2 از نکته 6 : در شب ،  زمانی که سحر و جادو و امور منفی نظیر تنزّل انجام می شود . مومن از بستر خواب بر می خیزد و نماز شب می خواند و در این نماز شب ، 👈سور فلق و ناس👉 را  می خواند . که این سور در دفع سحر(sehr) موثرند .

نکته 3 از نکته 6 : در این تقسیم بندی زمان مساوات با اذان ظهر و نیمه شب شرعی تقریباً یکسان است . و بدیهی است که چون زمان مساوات  تنها یک نقطه خاص از زمان است . بنابراین نمی توان عمل مساوات را در این زمان انجام داد .
بنابراین برای عمل مساوات در این تقسیم بندی زمان خاصی وجود دارد . چنانچه بسیاری از اذکار سلوکی با اعراب  مساوات(سکون انتها ) ، زمان مشخص و دقیقی ندارند .


اما دسته بندی دیگر ، را می توان بر اساس طبع اعمال ترقی و ترفع و تنزل و مساوات انجام داد . در تقسیم بندی دوم ، زمان ترقی نیمه اول روز شرعی که بادی است می باشد . و زمان ترفع ، نیمه دوم روز شرعی می باشد که آتشی است .  و زمان اعمال تنزّل نیمه اول شب می باشد . که سرد و خشک است و زمان مساوات ، در نیمه دوم شب است که سرد و تر می باشد .

نکته 4 از نکته 6: به نظر فقیر با توجه به شرایطی که در دروس نقل شده است . دسته بندی اول بر اساس کاهش و افزایش روز مناسب تر است .

نکته 5 از نکته 6: در دسته بندی اول ، بهتر است اعمال ترفع در حدود یک ساعت شرعی مانده به اذان ظهر انجام شود .

نکته 6 از نکته 6: بخور اعمال ترقی بخورات سعد مشتری که بادی است می باشد . بخور اعمال ترفع بخورات سعد شمس که آتشی است می باشد . بخور اعمال تنزّل ، بخورات زحل که خاکی و سرد و خشک است می باشد . و بخور اعمال مساوات ، بخورات کوکب زهره می باشد . البته برای اذکار شرعی که به شیوه مساوات انجام می شود . بخور زهره توصیه نمی شود .

نکته 7 از نکته 6 : تقسیم بخورات به شیوه نامبرده شده در بالا ، کلی است . برای استفاده درست از دانش بخورات ، شخص باید فهم درستی نسبت به حکمت اعمال علوم غریبه و حکمت فرآیندهای طبیعت  به همراه ذوق و خوش فهم بودن و قدرت درک و تشخیص باطنی داشته باشد تا بتواند دریابد که برای هر عملی چه بخور یا بخوراتی را هر کدام به چه میزان استفاده نماید . 

نکته 8 از نکته 6: برای فهم چگونگی استفاده از بخورات در اعمال ، مطالعه رسائل علم کیمیا علی الخصوص کیمیای جابری و اندکی دانش موسیقی  توصیه می شود .

ادامه دارد ...

#ترفع #ترقی #تنزل #مساوات #ظهر
@soltannasir
💰💷

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 109}

 { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 9 }

اما ذکر آخرین نکته در باب رزق و روزی

الله تبارک تعالی در قرآن مجید و عزیز می فرماید : 👇

{ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا﴿۴۷﴾=و او كسى است كه شب را براى شما پرده  پوش و خواب را آرامبخش گردانید و روز را مایه جنب و جوش ساخت (۴۷) } (آیه 47 سوره مبارکه فرقان )

و

{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا ﴿۱۰﴾وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا ﴿۱۱﴾= و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم (۱۰) و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم (۱۰) } ( سوره مبارکه نبأ آیات 10 و 11)

در حدیثی از رسول الله (ص) آمده است:👈 صبح زود در طلب روزی و حاجتهای خود بروید ، زیرا صبح خیزی مایه برکت و رستگاریست .

همچنین از سلطان علی بن موسی الرضا(ع) نقل است که : رزق خاصی برای بندگان تقسیم می شود که زمان آن بین طلوعین است. یعنی بین طلوع فجر و طلوع خورشید و خواب در این ساعات مکروه است. زیرا انسان را از دریافت این رزق خاص محروم می کند.

 همچنین حضرتش  در جایی دیگر می فرمایند : الملائکه تقسم ارزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس فمن نام فیما بینها نام عن رزقه، یعنی: مابین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسان ها را سهمیه بندی می نمایند. هر کس در آن زمان بخوابد، غاقل و محروم خواهد شد.

 از مجموع این آیات و روایات در می یابیم که روز محل جنب و جوش و کسب و طلب معاش و روزی است . و شب هنگام استراحت می باشد .

در حدیث ذکر شد که روزی خاصی وجود دارد که آن را بین الطلوعین تقسیم می نمایند . و شخص باید پس از طلوع آفتاب در پی آن روزی به بیرون رود .
بنابراین روز هنگام کسب معاش است و شب هنگام استراحت می باشد .

می دانیم که روز گرم و شب سرد است . اگر از منظر کوکب حاکم نگاه نماییم ، کوکب حاکم بر روز کوکب شمس است که آتشی ( گرم و خشک)  می باشد و کوکب حاکم بر شب قمر است که آبی (سرد و تر ) است . بدین خاطر  عده ای از  حکما روز را گرم و خشک و شب را سرد و تر می دانند . عده ای دیگر  در یک تقسیم بندی کلی ، نیمه اول روز را ( از طلوع آفتاب تا اذان ظهر )  گرم و تر و نیمه دوم روز (از اذان ظهر تا غروب آفتاب )را گرم و خشک می دانند . و نیمه اول شب ( از اذان مغرب تا نیمه شب شرعی ) را سرد و خشک ، و نیمه دوم شب را ( از نیمه شب شرعی تا طلوع آفتاب ) را سرد و تر می دانند .

اکنون می دانیم که روز گرم و شب سرد است همچنین می دانیم که از منظر تنجیم روز گرم و خشک و شب سرد و تر است . همچنین می دانیم که  در اسحار و بین الطلوعین و اوایل طلوع آفتاب تری در اوج خویش می باشد که خود را به شکل ژاله بر روی گیاهان نشان می دهد .
با طلوع آفتاب رفته رفته گرما بیشتر می شود هر اندازه که بر گرما افزوده شود ، رطوبت کاهش می یابد و خشکی افزایش می یابد . بنابراین در نیمه اول روز (6 ساعت اول روز شرعی ) به تدریج بر گرما افزوده و از تری کاسته می شود .
در نیمه دوم روز (6ساعت دوم ) از گرما اندک اندک کاسته می شود و بر خشکی همچنان افزوده می شود . زیرا از تری کاسته می شود .
بر این اساس است که عده ای ، نیمه اول روز را گرم و تر و نیمه دوم را گرم و خشک می دانند .
 حال اگر به آیات قرآن نگاه نماییم حق تبارک تعالی روز را که گرم است برای کسب معاش مناسب می داند . در جوامع اسلامی در گذشته های دور ، از طلوع آفتاب ، تا نماز ظهر ، پیشه وران به کسب در آمد مشغول بودند . چرا ? زیرا گرم و تر (بادی ) بود .
شب برای استراحت و خواب مناسب است ! چرا ? زیرا جنس خواب ، سرد و تر است .

ادامه دارد ...

#شب #روز #قمر #شمس #روزی #ترقی #ترفع
@soltannasir
💶💷💰

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 108}

  { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 8}

  ادامه ...👇

اما هدف از نقل آنچه تا کنون در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات در اذکار گفته شد . ذکر این نکته بود ، که بگوییم . 
در ازمنه پیشین که از طلا در معاملات استفاده میشده با توجه به آنکه ظاهر طلا بادی( گرم و تر  ) است  ،  اذکار ترقی  تاثیر بیشتری داشته تا امروزه که از  اسکناس در معاملات استفاده می شود .
یکی از عواملی که دستورات و اذکار و طلسمات جلب رزق و روزی به مانند گذشته های دور  موثر نیست . حاکم بودن اسکناس بر معاملات بشری می باشد .
زیرا همانگونه که ملاحظه نمودید اسکناس دوامی ندارد . و طبیعت آن با باد ناسازگار است .

 نکته مهم : یکی از نکات مهم که باید در باب تأثیرات اذکار و دستوراتی که برای کسب ثروت ، استفاده می شود . بخاطر داشت این است که بسیاری از اذکار سلوکی نظیر «لااله الا الله » و «الله» و «لاهو الاهو » یا سوره توحید و ...علاوه بر معانی توحیدی و نفی مادون حق ، از نظر طبعی نیز آتشی می باشند .
پیشتر در دروس ، گفته شد که برای ارتقا روحی ، روح باید ترفع پیدا نماید و طبیعت ترفع ، آتشی می باشد .
با توجه به دروس ، اذکار سلوکی و توحیدی علاوه بر مغایرت معنایی با ترقیات دنیایی ، از نظر طبعی نیز با توجه به آتشی بودن ، با ترقی مادی ، مغایرت دارد .
سالکی که قصد عروج روحی و رسیدن به مراتب بالای معنوی را دارد . ناگزیر است که به اذکار توحیدی و آتشی مبادرت ورزد . زیرا وی خواسته ای جز حق تعالی ندارد . و قصد دارد که روح را به عوالم رفیع تر ترفع دهد . و طبیعت ترفع آتشی است .
سالک طریق توحیدی ، کلمه طیبه لااله الا الله را به طریق نفی و اثبات ضرب می نماید .
و در قسمت لا اله محبت هر چه غیر الله است را نفی می نماید . و ریشه آن را از دل می کند . و به اصطلاح هر الهی ( ثروت و مقام و همسر و فرزندان و شخصیت اجتماعی و فردی و ...) را غیر از الله نفی می نماید . و در طرف دوم اثبات محبت الله می نماید . بدیهی است که ذکر لااله الا الله اگر به درستی و به میزان زیاد ضرب شود . می تواند برای سالک الی الله امتحانات و ابتلائاتی را مثل از دست دادن فرزند و یا همسر و یا مال و منال و جاه و مقام و ... به وجود آورد .
بخشی از ابتلائات به دلیل معانی توحیدی و نفی اغیار در این اذکار است و بخشی نیز ناشی از خاصیت 👈 آتشی این اذکار است .
استفاده 👈زیاد از اذکار آتشی که مضامین توحیدی و جلالی دارند . می تواند  باعث آتش زدن بر جسم و جان و مال و منال و خانه و کاشانه و همسر و فرزند و جاه و مقام و ... سالک شود . زیرا خاصیت آتش سوزندگی می باشد .

نکته2 : باید در نظر داشت معنی لا اله الا الله ، در شکل اولیه خود بسیار ساده است و آن نفی الوهیت( خدایان اسطوره ای و جنیان و شیاطین و فرشتگان و ...) غیر الله است .
اما در هنگام ذکر ، ابتدا سالک در قسمت نفی ( لا اله )محبت غیر الله را نفی می نماید و پس از گذراندن مراحلی در سلوک الی الله هر آنچه در 👈 دایره وجود غیر الله تبارک تعالی است را نفی می نماید. . تا به این حقیقت برسد که غیری از ابتدا وجود نداشته و تمام عالم مظاهر مختلف  الله تبارک تعالی می باشد .

نکته 3: باید توجه داشت که استفاده از اذکاری با مضامین توحیدی و آتشی به میزان 100 عدد به صورت ورد که از معصوم روایت شده است . نه تنها اشکالی ندارد بلکه مستحب نیز می باشد. 
آنچه که می تواند . مشکل ایجاد نماید . بیش از حد لازم به  اذکار آتشی مبادرت ورزیدن است . آن هم به گونه ضرب و نفی و اثبات صوفیانه که چنین حالتی حرارت زیادی تولید می نماید .
در ازمنه قدیم ، صوفیان هنگام توبه نمودن بر دست پیر ، مدت چند سالی در خانقاه زندگی می نمودند . که در سال اول به خدمت مشغول می شدند و اندک اندک توسط پیر به عزلت و سپس به خلوت وارد می شدند و ذکر سالک در  هنگام خلوت ، کلمه طیبه لااله الا الله می بوده .که به صورت نفی و اثبات و عمدتا به شکل دو ضربی یا چهار ضربی (روش های دیگری نیز وجود داشته ) ، توسط سالک ضرب می شده است  .
سالک پس از گذراندن مراحل ابتدایی و متوسط سلوک ، چون به حد ارشاد می رسیده توسط پیر اجازه نامه ای برای وی نوشته می شده و سپس  به شهر خویش باز می گشته و اهل شهر را به سوی حق ارشاد می نموده است .
از این دوران به بعد سالک اقدام به تشکیل زندگی مشترک و خانوادگی می نموده است .
استفاده از چنین روشی ، سبب می شده که تاثیر اذکار سلوکی جلالی آتشی  ، بر زندگی خانوادگی سالک  تأثیر کمتری بگذارد .
البته چنین روشی نیز  دارای اشکالات و آسیب های اجتماعی می بوده است .


ادامه دارد ...

#اذکار #ترقی #ترفع #باد #طلا #سالک
@soltannasir
💶💷💰

@soltannasir

      { پاسخ به سوالات 106 }

    { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزّل ومساوات 6 }

ادامه ...👇

بنابراین خاصیت نظام اقتصادی  که معاملات  آن بر پایه اسکناس ، بنا شده است . انباشت سرمایه است . و چنین نظامی بدون محل انباشت یعنی بانک ها  نمی تواند به حیات خویش ادامه دهد .
این از آن جهت حائز اهمیت است که امروزه ، سخن از اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی می شود .
اقتصادی که پایه پولی آن اسکناس باشد . اسلامی نخواهد شد و در واقع شبه اسلامی خواهد بود .
اقتصاد اسلامی تنها با پایه پولی طلا ممکن می شود . که چنین مسئله ای با توجه به حاکمیت اسکناس در سیستم اقتصاد بین المللی شاید ممکن نباشد  .

اما با شروع دوره آخرالزمان در سال های آینده ، که با نابودی ها و زلزله ها و آتشفشان ها و طوفان ها و سیل ها و جنگ های گسترده که نابودی دو سوم مردم زمین را در پی دارد . و  سپس  گشوده شدن مرز عوالم را به همراه خواهد داشت .در آن دوران اقتصاد جهانی بر پایه طلا خواهد بود . در آن هنگام است که گنج های عظیم آخرالزمانی توسط زمینه سازان ظهور استخراج خواهد شد و علم کیمیا نیز ،نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای  خواهد داشت  .
و پس از آشفتگی های آن دوره که در نهایت منجر به ظهور حضرت صاحب الامر و صاحب الزمان ( عجل الله ) خواهد انجامید . در دولت جهانی حضرت نیز بنا بر بعضی روایات سخن از طلا و نقره در معاملات است.


گفته شد که طبیعت اسکناس خاکی است . خاک با باد ناسازگار است و همچنین تا حدودی با آتش ، اما با آب سازگار است .

نکته : بخش اعظم اقتصاد معاملات جهان توسط کشتی ها و از طریق آب انجام می شود .

اما خود اسکناس به عنوان یک شئ به سرعت آتش می گیرد و می سوزد و توسط باد به سرعت پراکنده می شود و در آب نیز  از بین می رود . حتی درون خاک نیز از بین می رود .
در نتیجه از نظر معنوی ، اسکناس بقایی ندارد و همچنین برکت نیز ندارد .

اما گفته شد که اسکناس جنس زمین دارد و سرد و خشک است . می دانیم که در نجوم احکامی سرد و خشک صفت کوکب زحل است و اسکناس صفت زحل دارد .
حال  بعضی احکام کوکب زحل را از کتاب التفهیم بررسی می نماییم : 👇

{ دلالت کوکب زحل بر خلق و خوی های مردم : 👈ترسنده . شکوهنده . با اندیشه . 👈بددل .👈 بخیل . به کینه وری با مکر و ....}
و

{ دلالت کوکب زحل بر احوال ها و کردارها :
 👈 غریبی دور و دراز و 👈درویشی سخت و 👈 توانگری با بخیلی هم بر خویشتن و هم بر کسان 👉و 👈عسری و بستگی کارها و شدتها و متحیری و تنهایی جستن و مردمان را بنده کردن به ستم و بر چیزها . و اندوه های کهن و غش و حیلت به کار داشتن و گریستن و یتیمی و نوحه کردن . }

و

{ دلالت کوکب زحل بر پیشه ها : 👈 بناها و بقعات و کشاورزی و آبادان کردن زمینها و چشمه و آب و بخشیدنش و کارهاء تر و پیراستن و تقدیر کردن چیزها و میراث ها و گور کندن و فروختن هر چه از آهن کنند وز سرب و استخوان و موی و 👈 نخّاسی (برده داری ) بندگان سیاه . و از علمها آنچه به بدی رساند و از  عمل سلطان آنچه بشرّ بود و قهر و غضب کردن و بستن و بند کردن و شکنجه }

به دلالتهای کوکب زحل بر بعضی خصوصیات  نظیر بخیل بودن و درویشی که در معاملات خود را نشان می دهد و همچنین ساختن بناها و فروختن اشیاء فلزی و حتی 👈 برده داری سیاه پوستان  توجه نمایید !
با وجود رشد مدنیت در چند قرن اخیر از دورانی که اسکناس در بازار مبادلات پولی جهان حاکم شده می توانیم این خصوصیات را در جامعه جهانی مشاهده نماییم .

ادامه دارد ...

#اسکناس #طلا #زحل #ترقی #ترفع

@soltannasir
💶💷💰

@soltannasir

        { پاسخ به سوالات 101}

   { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات }

طبیعت قواعد : 👇

می دانیم که در نظام فلکیات قدیم ( فلکیات بطلمیوسی ) ، ابتدا زمین کره قرار دارد و بر روی آن آب کره و بر روی آب کره ،  هوا کره قرار دارد و بر روی هوا کره ، کره آتش یا اثیر (اتر) قرار دارد .
بنابراین علی القاعده باید ،  ترفع و ترقی و مساوات و تنزّل نیز به ترتیب با نظم فلکیات قدیم ارتباط داشته باشد . یعنی تنزل با خاک و مساوات با آب و ترقی با باد و ترفع با آتش .

هنگامی که از قاعده تنزل استفاده می نماییم . و صفتی را در شخصی کاهش می دهیم . به واقع وی را به زمین می زنیم . در میان عناصر خاک پایین ترین عنصر است .
هنگامی که شخص می میرد . وی را در خاک دفن می نمایند . البته خاک خاصیت حفظ و نگه دارندگی نیز دارد . بنابراین طبیعت تنزّل خاکی است .
ما  👈بر روی 👈خاک زندگی می نماییم . از طرفی می دانیم که آب نیز بر روی زمین قرار دارد ( در ترتیب عناصر ) و همچنین می دانیم که نطفه ای که  ما از آن خلق شده ایم جنسش از آب است . بنابراین آب با قاعده مساوات تطابق دارد .

اما حال ترقی از نظر مادی ، علی القاعده باید طبع آن بادی باشد ! امّا چرا ?

ترقی از نظر مادی در زمین ما ، عمدتا با علو مکانی و ثروت مادی مرتبط است .

می دانیم که عالم ، دارای علو مکانتی است . هنگامی که عالم در مسجد خطبه می خواند . بر فراز منبر می رود . منبر کجاست ? مکانی بلند تر از مستمعین .
بنابراین علوّ مکانتی عالم ، در علو مکانی خویش را آشکار می نماید .
عرش و کرسی  پادشاهان نیز کمابیش اینگونه بوده است .
حال مکان بلند کجاست ? در هوا ، یعنی همنجا که مکان  باد است ! بنابراین علو مکانی با باد ارتباط دارد .

اما روزی و رزق نیز که ترقی مادی است با باد ارتباط دارد ! اما چگونه ?
روزی چگونه بدست می آید ? با 👈دست رنج .
کسب روزی و درآمد در ازمنه پیشین با رنج دستان  بدست می آمده ، بدین خاطر به آن دسترنج می گفتند . مشاغلی همچون کشاورزی و دامداری و صنعتگری و مشاغل  بازاری(خیاطی و بزازی و قصابی و خبازی و..) و مشاغل لشکری و دیوانی و ... عمدتاً با رنج دست همراه بوده .

همچنین دریافت مزد در قبال انجام کار از طریق 👈دستان بوده است . یعنی با دستان مزد عمل را به دست شخص می دادند . به همین دلیل بدان دست مزد می گفتند .

الله تبارک تعالی در آیات 26 الی 30 سوره مبارکه الاسراء می فرماید : 👇

{ وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا ﴿۲۶﴾إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ﴿۲۷﴾وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا﴿۲۸﴾وَلَا تَجْعَل👈 يدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا👈 تبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا ﴿۲۹﴾إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا ﴿۳۰﴾ = و حق خويشاوند را به او 👈بده و مستمند و در راه ‏مانده را [ 👈دستگيرى كن ] و ولخرجى و اسراف مكن (۲۶)چرا كه اسرافكاران برادران شيطانهايند و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است (۲۷)و اگر به اميد رحمتى كه از پروردگارت جوياى آنى از ايشان روى مى‏ گردانى پس با آنان سخنى نرم بگوى (۲۸)و👈 دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار [هم] 👈گشاده‏ دستى منما تا ملامت‏ شده و حسرت ‏زده بر جاى مانى (۲۹)بى‏ گمان پروردگار تو براى هر كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مى‏ گرداند در حقيقت او به [حال] بندگانش آگاه بيناست (۳۰) }

نکته : به آیه 26 دقت نمایید . حق خویشاوند و ...را به او بده با چه باید داد ? با دستان
به  آیه 29 نیز دقت نمایید « دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار هم باز نکن» . در اینجا نیز از دست سخن گفته شده است.  زیرا دست دهنده و گیرنده روزی است .
اما دست چیست ? می دانیم که دست در نجوم احکامی منسوب به برج جوزا است . و برج جوزا از بروج 👈بادی است .
از سوی دیگر می دانیم که دست به موازات بدن قرار گرفته است و  در هوا آویزان است . پس ترقی مادی با دست و هوا ارتباط دارد .

حال چون طبیعت  تنزل و مساوات و ترقی ذکر شد . تنها ترفع مانده و یک طبیعت نیز مانده و آن آتش است .
می دانیم که آتش خاصیت سوزندگی دارد . و شعله آن میل به صعود و 👈ترفع دارد .
بنابراین طبیعت ترفع ، آتشی است .

ادامه دارد ...

#دست #ترقی #ترفع #تنزل #مساوات
 
@soltannasir
👐🙌👏🙏🤝👍👎👊👈🤜🤛✊️

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 23
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 503
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 1,766
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 3,197
  • بازدید ماه : 3,197
  • بازدید سال : 101,735
  • بازدید کلی : 1,170,173