{ درد و دل 43}
{انتقاد از وضعیت پژوهش در علوم انسانی در کشور11}
در باب دانش ژنتیک و ماوراء و آنچه که در آزمایشگاه های خصوصی غربی در حال انجام است . اندکی سخن گفتیم.
حال شما عزیزان دریابید که تحقیق در باب ژنتیک ماوراء و ژن های موجودات دورگه چه دانشی را می تواند در اختیار انجمن های مخفی گذاشته باشد و چه تحولی در این علم ایجاد نموده که این موسسات آن را مخفی می نمایند .
چون در چنین تحقیقاتی به ژنوم ماوراء دست یافته شده در نتیجه فاکتورهای بیشتری برای شناخت دانش ژن ها لحاظ می شود .
و این فاکتورهای بیشتر و متفاوت ممکن است کل محاسبات دانش عادی ژنتیک را زیر سوال ببرد . (البته ممکن است که تاثیر چندانی نداشته باشد .)
علی ای حال به وادی ژنتیک برای مثال زدن وارد شده بودیم . و سخن اصلی این بود که در غرب موسسات خصوصی در اکثر زمینه های علوم با رویکردی نسبتا آزاد و با نگاهی متفاوت از جامعه آکادمیک , در علوم مختلف تحقیق می نمایند .
حال سخن این است که اگر ما می خواهیم در حیطه های مختلف علوم , نظیر علوم انسانی , علوم پایه , علوم پزشکی , علوم مهندسی و ... پیشرفت نماییم و علی الخصوص در حیطه علوم انسانی کاخی رفیع برپایه قرآن و جهان بینی اسلامی بنا نماییم .
نیاز به موسسات خصوصی , نظیر موسسات خصوصی غربی داریم .
زیرا سیستم دانشگاهی و حوزوی کشور دارای محدودیت هایی می باشد . که از جریان آزاد فکر واندیشه جلوگیری می نماید .
در جامعه دانشگاهی کشور یک استاد آزاد اندیش در حیطه علوم انسانی , اگر فکر خویش را از قالب محدود این سیستم بیرون آورد . و شروع به نظریه پردازی نماید . متهم به تفکر ذوقی و غیر علمی و غیر مستند می شود . اگر وی جوان باشد . اساتید مسن تر از وی به عنوان جوانک جویای نام , یاد می نمایند .
اگر میانسال باشد و استاد مطرحی نباشد . از وی به عنوان شخصی بیسواد یاد می نمایند .
اما وای به روزی که وی استاد مطرحی باشد . آنگاه تک تک کلماتی که وی در سر کلاس ها و سمینار ها و سخنرانی ها و مصاحبه ها می گوید زیر ذره بین عده ای از همکاران وی قرار می گیرد . تا به مطالب و سخنان وی اعتراض نمایند .
متاسفانه افرادی از این دست, در جامعه دانشگاهی کشور میان اساتید رشته های علوم انسانی وجود دارند . که عرصه را بر اهل اندیشه تنگ می نمایند .
علی ای حال بسیاری از افراد در جامعه دانشگاهی کشور بنا به دلایل اینچنینی جرأت بروز نظرات جدید و متفاوت را در رشته تحصیلی خویش ندارند .
اگر در دانشگاه وضع چنین است ممکن است سوال پیش بیاید آیا در حوزه های علمیه اوضاع بهتر است ?
پاسخ : خیر 😊 درست است که نظام حوزه های علمیه بر اساس علوم دینی بنا شده است . و علی القاعده باید در چنین تشکیلاتی علوم انسانی دینی تولید شود . و مشکلی در این باب وجود نداشته باشد . زیرا در حوزه های علمیه بر خلاف دانشگاه ها تفکر دینی حاکم است .
اما ساختار نظام حوزه نیز دارای نقص هایی می باشد . در حوزه های علمیه چند نوع بینش رایج نسبت به مسائل مختلف اسلامی نظیر : توحید و نبوت و ولایت و معاد و جامعه شناسی و انسان شناسی و ... وجود دارد . و پذیرفته شده است . و سیستم حوزوی نظرات نو در باب علوم دینی را کمتر می پذیرد . مگر نظراتی که با چهار چوب تنگ نظرات از پیش پذیرفته شده همخوانی داشته باشد .
اگر در دانشگاه ها تفکر نو کمتر مجال بروز و ظهور پیدا می نماید و با انتقاد روبرو می شود . در حوزه های علمیه همین امروزه روز نیز سخن از تکفیر وجود دارد .
ما در حوزه های خویش شاهد رشد فزاینده جریان های مخالف فلسفه و عرفان هستیم . جریان هایی که دارای چهارچوب بسته ای در حیطه تفکر و تلقی از حقایق دینی و قرآنی می باشند .
اینکه شخصی نقد فلسفه بنویسد و یا با بعضی نظرات حکما و عرفا مخالف باشد . یک مسئله است .
و اینکه به هر نظر جدیدی در باب حقایق دینی حمله نماید . مسئله دیگری است .
عده ای از این آقایان (مخالف فلسفه و عرفان )می گویند که ما اکنون چند قرن است که در فلسفه صدرایی متوقف شده ایم . و نظرات نو در ساحت اندیشه کمتر ایجاد نموده ایم . این انتقاد بر جریان حاکم بر فلسفه اسلامی وارد است منتهی , این انتقاد دلیلی بر صحت مدعای آقایان نیست . زیرا اگر ما در فلسفه تا حدی متوقف شده ایم . و در ساحت تفکر فلسفی پیش نرفته ایم .
آقایان (مخالف فلسفه و عرفان ) هم در تفکرات علمای پیشین یعنی بزرگانی نظیر شیخ صدوق و یا شیخ طوسی و علامه مجلسی و امثالهم متوقف شده اند .
نکته :کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی , یکی از بهترین کتب در باب تطبیق فلسفه صدرایی با آرای جدید بود که متاسفانه این حرکت علمی عقلانی ایشان ناقص ماند و ایشان بنا به بعضی مشکلات و همچنین نیاز حوزه ,به نوشته شدن تفسیری جدید بر قرآن ....
ادامه 👇👇
#درد_و_دل #علوم_انسانی #حوزه
@soltannasir
💛💜❤️💛💜❤️