{ درد و دل 30}
{ انتقاد از وضعیت پژوهش در علوم انسانی در کشور و تحلیلی بر داستان جمشید و آنچه تاکنون گفته شده است 5}
{ .... در ایران ما چون حوزه های فلسفی استمرار داشت تا این اواخر نیز اساتید متبحر در عرفان نظری و عملی فلسفه و حکمت مشائی و اشراقی و حکمت متعالیه صدرالحکما وجود داشتند و در هر یک از این مشارب و شعب علمی , استاد خریط در مسند تدریس قرار داشت که بعد از ایجاد دانشگاه به سبک غرب , این علوم به تدریج رو به زوال رفت , با آن که ضرورت آن احساس می شد , ولی چون ما به طور کلی همه چیز را به جد نگرفتیم و حوزه های ما ضعیف و فاقد تحرک لازم بود , آنچه خود داشتیم از دست دادیم و در دانش غربی و علوم جدید نیز شق القمر ننمودیم و الآن با صرف هزینه سنگین آنچه که داریم شبیه مراکز علمی موجود در ممالک راقیه است ; نه استاد احساس مسئولیت می کند و نه شاگرد رغبت به تحصیل دارد . و هر دواز زیر بار کار شانه خالی می کنند .
ذوق و شوق و نشاط علمی در مراکز تعلیماتی ما وجود ندارد , نهایت آرزوی شاگرد تحصیل مدرک جهت گذراندن معاش است از هر راه که به دست آید و لاغیر .
در مجامع علمی ما دانش مطلوبیت ذاتی ندارد و وسیله ای است برای جلب مادیات و نیل به مقامات , و هر گاه دانش مطلوبیت ذاتی خود را از دست بدهد , کسی سراغ تحقیق و تدقیق نمی رود .
گویا ملت ما با آن توان و قدرت حیرت آور گذشته تبدیل شده است به ملت آسایش طلب و کم کار و تجمل پرست و عیاش و لاف زن و مقلد و سبک مغز که به فردای خود نمی اندیشد , اخلاق و سلامت نفس و متانت و تحمل و بردباری و روح سلیم و التزام به مبانی دینی در مردم ما بسیار ضعیف شده است .
ایادی و عمال اجانب جوهر تقوا و پرهیزکاری و حیا و نجابت و فتوت و روح قناعت را از مردم گرفتند . و عوامل فساد , فزون طلبی در شهوات , رشوه و ارتشا و نادرستی و اخاذی چنان رواج دارد که آدمی حیران می ماند . جمعی به تاراج ثروت مردم اشتغال دارند و کثیری از آنها ثروت خود را به خارج منتقل می نمایند و جمع زیادی که از سلامت نفس بی بهره نیستند , مأیوس و بی تفاوت زندگی می کنند.
اگر وضع مجامع علمی ما عوض نشود , دراسارت کشورهای صاحب صنایع واقعی خواهیم ماند .
و هرگز کمر راست نخواهیم نمود .
گویا ممالک استعماری با ما و امثال ما کج دار و مریز رفتار می نمایند تا منابع باد آورده , که به طور تصادف نصیب ما شده است , و بعد از تمام شدن این ثروت عظیم که چیزی باقی نمانده معلوم نیست به چه روزی بیفتیم . 😔}
(کتاب مشارق الدراری مقدمه صفحه 30و31)
«تاریخ نوشتار 6شوال 1397»
همچنین استاد آشتیانی در مقدمه کتاب شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم می نویسد👇
{ ... جوانان مستعدی که با مشکلات فراوان و زحمات طاقت فرسا در ممالک مترقی تحصیل نموده اند و موفق بکسب فضائل و تحصیلات عالیه شده اند . بعد از مراجعت بکشور خود اگر خیال ورود به مراکز آموزشی را داشته باشند , مواجه با صدها موانع می شوند .
بهمین جهات در محیط علمی ما اشخاصی صاحب نظر و محقق پرورش نمی یابند . وروح ابتکار و تحقیق در این محیط ضعیف است .
اساتیدی در محیط علمی ما موجودند که یک جزوه چهل یا پنجاه صفحه ای را یک قرن تدریس می کنند .😃 و شاید این جزوه را خود تهیه ننموده باشند . اگر این قبیل از استادان , نوشته خود را گم کنند , قادر به برگزار نمودن یک جلسه تدریس نیستتد . گمان نشود ما مدعی هستیم که استاد محقق نداریم , استادان و دانشیاران متضلع در جمیع شعب علمی داریم که دائما به معلومات خود می افزایند و منشأ خدمات ارزنده ای هستند و محصلین جدی و ساعی بوجود آنها دلگرمند , ولی این استادان در اقلیت واقع شده اند . محیط علمی وقتی بوجود می آید که اکثریت با محققان و دانشمندان متضلع باشد و محیط , خود بخود اشخاص نالایق را از خود دور کند . به این نکته نیز اعتراف داریم که بحمدالله تعالی و منه , جنبش و تحرک قهری بتدریج در مراکز علمی ما نیز شروع شده است . کم و بیش , کتب تحقیقی در رشته های مختلف بچشم می خورد و عشق و علاقه کامل در برخی از دانشمندان دیده می شود }
(شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم مقدمه ص69 و 70)
«نوشته شده در تاریخ بهمن 1343»
#مشارق_الدراری #آشتیانی #حوزه #دانشگاه
@soltannasir
🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓