loading...
سلطان نصیر

 

             { درد و دل 49} 

 

 {انتقاد از وضعیت پژوهش در علوم انسانی در کشور 17} 

 

  

چون از  علامه آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی نام بردیم . 

توضیحی کوتاه در باب شخصیت علامه رفیعی و تبحرشان در فلسفه صدرایی از زبان استاد سید جلال الدین آشتیانی که بی شک یکی از متبحرترین اساتید حکمت و عرفان اسلامی در میان معاصرین ما بودند . می آوریم 👇👇

 

{ حکیم محقق و فیلسوف بارع , آقا میرزا ابوالحسن قزوینی «اطاب الله ثراه» استاد حقیر در حکمت متعالیه با آنکه قسمتی از فصوص را نزد آقا میرزا محمود قمی قرائت نموده بودند , هر چه در فلسفه و تدریس اسفار , کر فر داشت و واقعا ید و بیضا می نمود .

و بعبارت واضحتر در مقام بیان مقاصد ملاصدرا از ذکر دقیقه ای فروگذار نمی کرد . و بواسطه بیان زیبا و عذوبت تقریر و طلاقت لسان خاص خود , مستمع صاحب فهم را مجذوب می نمود و در مقام بیان مراد مولف نه یک کلمه زاید بر زبان او جاری میشد و نه یک کلمه کم .

از ایشان خواهش کردیم که مقدمه قیصری را برای ما تدریس کند , وقتی شروع به تقریر مطالب کرد, حقیر همان اوائل درس متوجه شد که این شخص , غیر آن استاد تحریر در اسفار است . 

در بیان مطالب عرفانی گنگ و در مبانی ملاصدرا افصح الحکما بود . 

از ذوق خاص بهره مند بود ولی در عرفان استاد ندیده بود , چون ایشان از اساتید معروف طهران همان آقا میرزا حسن کرمانشاهی را درک کرده بود و الاهیات شفا و سفر نفس اسفار را , نزد آن استاد نامدار قرائت کرده بود و همه اساتید عصر اقرار داشتند که معاصران مرحوم آقا میرزا حسن مباحث نفس اسفار و امور عامه این کتاب و کتب مشائیه را نمی توانند مانند وی تدریس کنند .

آقا حاج میرزا ابوالحسن قزوینی به آثار ملاصدرا علاقه خاصی داشت , کتاب اسفار از کتبی بود که استاد خود را ملزم می دانست این کتاب را همیشه مطالعه کند . واقعا مرد میدان اسفار بود . وقتی به ایشان عرض کردم شما حوالی 30 سال است که از قم به قزوین مراجعت کرده اید , تعجب دارم که تمام مشکلات کتاب و عبارات مشکل  آسان نمای  ملاصدرا را در حفظ دارید , فرمودند تا این ساعت که با شما صحبت می کنم , با دقت تمام این کتاب عظیم را من البد و الی الختم هفت بار مطالعه کرده ام . 

مرحوم قزوینی سفری به قم نمودند , نگارنده و مرحوم عزیز از دست رفته و برادر و دوست بسیار مهربانم شهید حاج آقا مصطفی «نصرالله وجهه» و برخی از دوستان نزد آنمرحوم سفر نفس اسفار , شروع کردیم . امام دام ظله فرمودند :اگر بتوانید لااقل , دو سال ایشان را در قم نگه دارید , بسیار غنیمت است . آنمرحوم در حضور امام فرمودند , سی سال قبل هم من در قم همین کار را انجام می دادم . هر چه خواستم به ایشان بفهمانم که مدرس حکمت متعالیه , بینه اعتقادات طلبه را پی ریزی می کند , کار شما مهم است , علوم (آلیه) را بقول حضرت عالی همه درس می دهند بخرج او نرفت .

حضرت آیة الله علامه طباطبائی استاد دیگر حقیر «اعلی الله مقامه» نیز بعرفانیات و تصوف نظری وارد نبود . و اصلا خود به خود فکر او بطرف این مباحث نمی رفت , اثر فلسفی او بکلی فاقد مباحث ذوقیه است . (بدایه الحکمه و نهایه الحکمه ) آنمرحوم هنگامی که فصول عرفانیه اسفار را تدریس می کرد کانه کتاب رموز حمزه را درس می داد . و این امور مربوط می شود بساختمان فکر افراد و نقص بشمار نمیرد . میرفندرسکی که خود در عمل طریقه عرفان را می پیمود در حکمت بحثی مختصر تمایلی هم از او بعرفانیات دیده نمی شود . }

(کتاب شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم مقدمه چاپ دوم صفحات 36و37 پانویس )

نکته : عزیزان به توضیحات استاد سید جلال الدین آشتیانی دقت نمایند . هیچ کدام از معاصرین ما به اندازه ایشان در حکمت و تصوف اسلامی استاد ندیده بودند . وقتی ایشان می گوید که علامه رفیعی قزوینی در عرفان نظری استاد قابلی نبودند . این یک نظر کارشناسی است و این بدان معنا است که ایشان اساتید قابل تری دیده اند که تدریس علامه رفیعی قزوینی در نظر ایشان نمودی نداشته است . 

استاد آشتیانی در مصاحبه ای می گویند که شنیده ام در قم مصباح الانس تدریس می شود ! چطور چنین چیزی ممکن است ! 

آن زمان در قم علامه حسن زاده آملی مصباح الانس تدریس می نمودند . و نظر استاد آشتیانی این بود که علامه حسن زاده مصباح الانس را زیر نظر علامه رفیعی قزوینی قرائت نموده است و ایشان در عرفان نظری استاد نبودند ! چگونه علامه حسن زاده به عنوان شاگردشان مصباح الانس تدریس می نمایند ! 

قضاوت های ایشان از سر آشنایی است نه رقابت و کینه های شخصی , چنانچه ایشان در باره کتاب بینظیر خویش شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم می فرمایند . که این کتاب را به نزد یکی از اساتید عرفان خویش بردند . و استادشان فرمودند که با فلسفه به جان

عرفان افتادی .

یعنی شرح شما فلسفی بود نه عرفانی .😊

ادامه 👇

#درد_و_دل #علوم_انسانی #پژوهش 

#آشتیانی #اسفار #رفیعی_قزوینی 

@soltannasir 

👓👓👓👓👓👓

 

           { درد و دل 30} 

 

{ انتقاد از وضعیت پژوهش در علوم انسانی در کشور و تحلیلی بر داستان جمشید و آنچه تاکنون گفته شده است 5} 

 

{ .... در ایران ما چون حوزه های فلسفی استمرار داشت تا این اواخر نیز اساتید متبحر در عرفان نظری و عملی فلسفه و حکمت مشائی و اشراقی و حکمت متعالیه صدرالحکما وجود داشتند و در هر یک از این مشارب و شعب علمی , استاد خریط در مسند تدریس قرار داشت که بعد از ایجاد دانشگاه به سبک غرب , این علوم به تدریج رو به زوال رفت , با آن که ضرورت آن احساس می شد , ولی چون ما به طور کلی همه چیز را به جد نگرفتیم و حوزه های ما ضعیف و فاقد تحرک لازم بود , آنچه خود داشتیم از دست دادیم و در دانش غربی و علوم جدید نیز شق القمر ننمودیم و الآن با صرف هزینه سنگین آنچه که داریم شبیه مراکز علمی موجود در ممالک راقیه است ; نه استاد احساس مسئولیت می کند و نه شاگرد رغبت به تحصیل دارد . و هر دواز زیر بار کار شانه خالی می کنند . 

ذوق و شوق و نشاط علمی در مراکز تعلیماتی ما وجود ندارد , نهایت آرزوی شاگرد تحصیل مدرک جهت گذراندن معاش است از هر راه که به دست آید و لاغیر .

در مجامع علمی ما دانش مطلوبیت ذاتی ندارد و وسیله ای است برای جلب مادیات و نیل به مقامات , و هر گاه دانش مطلوبیت ذاتی خود را از دست بدهد , کسی سراغ تحقیق و تدقیق نمی رود . 

گویا ملت ما با آن توان و قدرت حیرت آور گذشته تبدیل شده است به ملت آسایش طلب و کم کار و تجمل پرست و عیاش و لاف زن و مقلد و سبک مغز که به فردای خود نمی اندیشد , اخلاق و سلامت نفس و متانت و تحمل و بردباری و روح سلیم و التزام به مبانی دینی در مردم ما بسیار ضعیف شده است .

ایادی و عمال اجانب جوهر تقوا و پرهیزکاری و حیا و نجابت و فتوت و روح قناعت را از مردم گرفتند . و عوامل فساد , فزون طلبی در شهوات , رشوه و ارتشا و نادرستی و اخاذی چنان رواج دارد که آدمی حیران می ماند . جمعی به تاراج ثروت مردم اشتغال دارند و کثیری از آنها ثروت خود را به خارج منتقل می نمایند و جمع زیادی که از سلامت نفس بی بهره نیستند , مأیوس و بی تفاوت زندگی می کنند. 

اگر وضع مجامع علمی ما عوض نشود , دراسارت کشورهای صاحب صنایع واقعی خواهیم ماند . 

و هرگز کمر راست نخواهیم نمود . 

گویا ممالک استعماری با ما و امثال ما کج دار و مریز رفتار می نمایند تا منابع باد آورده , که به طور تصادف نصیب ما شده است , و بعد از تمام شدن این ثروت عظیم که چیزی باقی نمانده معلوم نیست به چه روزی بیفتیم . 😔} 

 

(کتاب مشارق الدراری مقدمه صفحه 30و31) 

«تاریخ نوشتار  6شوال 1397»

همچنین استاد آشتیانی در مقدمه کتاب شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم می نویسد👇

 

{ ... جوانان مستعدی که با مشکلات فراوان و زحمات طاقت فرسا در ممالک مترقی تحصیل نموده اند و موفق بکسب فضائل و تحصیلات عالیه شده اند . بعد از مراجعت بکشور خود اگر خیال ورود به مراکز آموزشی را داشته باشند , مواجه با صدها موانع می شوند . 

بهمین جهات در محیط علمی ما اشخاصی صاحب نظر و محقق پرورش نمی یابند . وروح ابتکار و تحقیق در این محیط ضعیف است . 

اساتیدی در محیط علمی ما موجودند که یک جزوه چهل یا پنجاه صفحه ای را یک قرن تدریس می کنند .😃 و شاید این جزوه را خود تهیه ننموده باشند . اگر این قبیل از استادان , نوشته خود را گم کنند , قادر به برگزار نمودن یک جلسه تدریس نیستتد . گمان نشود ما مدعی هستیم که استاد محقق نداریم , استادان و دانشیاران متضلع در جمیع شعب علمی داریم که دائما به معلومات خود می افزایند و منشأ خدمات ارزنده ای هستند و محصلین جدی و ساعی بوجود آنها دلگرمند , ولی این استادان در اقلیت واقع شده اند . محیط علمی وقتی بوجود می آید که اکثریت با محققان و دانشمندان متضلع باشد و محیط , خود بخود اشخاص نالایق را از خود دور کند . به این نکته نیز اعتراف داریم که بحمدالله تعالی و منه , جنبش و تحرک قهری بتدریج در مراکز علمی ما نیز شروع شده است . کم و بیش , کتب تحقیقی در رشته های مختلف بچشم می خورد و عشق و علاقه کامل در برخی از دانشمندان دیده می شود }

 

(شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم مقدمه ص69 و 70) 

 

«نوشته شده در تاریخ بهمن 1343» 

 

#مشارق_الدراری #آشتیانی #حوزه #دانشگاه 

 

@soltannasir 

🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓

 

              {درد و دل29}

 

  { انتقاد از وضعیت پژوهش در علوم انسانی در کشور و تحلیلی بر داستان جمشید و آنچه تا کنون گفته شده است 4} 

 

مرحوم آیت الله  سید جلال الدین آشتیانی که بدون شک یکی از متبحرترین اساتید معاصر در حکمت متعالیه صدرایی و عرفان نظری ابن عربی بوده اند . 

  در مقدمه ارزشمندی که بر کتاب مشارق الدراری نوشته اند . در باب وضعیت جامعه دانشگاهی شروع به شکوه و گلایه می نماید البته ایشان چون طلبه حوزه های قدیم بودند و سپس از حوزه بیرون آمدند و به تدریس در دانشگاه پرداختند . 

و چون مقدمه ایشان قدیمی است به شرایطی که حوزه ها در بعد از انقلاب دچار آن شدند  نپرداختند وگرنه به نظر فقیر وضعیت حوزه های علمیه نیز وضعیت چندان مناسبی نیست . که ان شاء الله بدان خواهیم پرداخت . 

سخنان استاد آشتیانی    : 👇👇👇👇👇👇

 

{ سال 1339 شمسی که حقیر در دانشگاه  مشهد به شغل شریف معلمی اشتغال ورزید , مشاهده نمود که اگر به تدریس تنها با وضع موجود در مدارس عالیه مملکت اکتفا نماید , آنچه را که فراگرفته است , فراموش خواهد نمود . محیط چیزی که مطالبه نمی کند تحقیق در مباحث علمی است از طریق زحمت توأم با استعداد ذاتی , خودی نشان دهد , او را دست به سر  نمایند ; چون از اول تأسیس مدارس عالیه , در امر تربیت معلم مستعد برای پیشرفت و ترقی علمی مسامحه شد , و جماعتی راه به دانشگاه ها پیدا نمودند که صلاحیت علمی درست نداشتند و با تجربه ثابت شده است کسی که صلاحیت علمی ندارد , برای حفظ خود صلاحیت اخلاقی را هم از دست می دهد . (این درد و دل استاد آشتیانی در باره عده ای از مسئولین کشور نیز صدق می نماید که بدون داشتن تخصص لازم پست هایی را در اقصی نقاط کشور عهده دار شده اند 😔)

چون نزد این جماعت ترجیح مرجوح بر راجح باطل یا قبیح است . و نه تقدیم مفضول بر فاضل و جاهل بر عالم , و اینان باید فطرتا پیروان شیخ اشعری (بنیانگذار مکتب کلام اشعری که مهم ترین مکتب کلامی اهل سنت است )به تمام معنای کلمه محسوب شوند و اصل ادعا نیز میدان وسیعی در این قبیل مراکز دارد برخی که در دوران تحصیل در مراکز علمی صحیح درس خوانده اند , چون محیط علم بالطبع علم پسند نیست , تدریجا با کتاب وداع می کنند و جمعی نیز که ذاتا علم دوست اند , به مطالعات خود ادامه می دهند . 

نگارنده با صراحت می گویم اگر روزی بنا شود ما محیط علمی و دانشگاهی صحیحی داشته باشیم , باید محیط را در درجه اول از سلطه اشخاص کم سواد و فاقد معلومات لازم و کافی و در درجه دوم از مردم فاقد حیثیت اخلاقی خارج نمود . 

نالایقان مدارس عالیه را به نکبت و فلاکت مبتلا کرده اند .

در حوزه های تعلیماتی قدیم _که طلبه و دانشجو برای 👈به دست آوردن مدرک علمی👉 جهت ارتزاق و استخدام در ادارات درس نمی خواند _ معلم و استاد ناوارد در هیچ فنی از معقول و منقول وجود نداشت . ما زمانی که به طلبگی اشتغال داشتیم , اگر استاد محقق قدری احیانا کم مطالعه می کرد , عرصه را بر خود تنگ می دید . و استاد و معلم و جزوه ای وجود نداشت که اگر احیانا نوشته اش را از او بگیرند , در مخمصه واقع شود . 

شاگرد عاشق علم و معرفت , معلم را سر شوق می آورد و او را به کار وا می دارد . اساتید بزرگ علوم و فنون از برکت طلاب مستعد و پرکار ورزیده شده و استعداد خویش را ظاهر ساخته اند و در کثیری از افکار خود تجدید نظر نموده و عالی ترین آثار جاودانی خود را , هنگام تدریس به وجود آورده اند و بهترین اثر علمی , اثری است که در حوزه تدریس مورد تحقیق و انتقاد علمی و نقد فنی قرار گیرد .} 

 

(مقدمه کتاب مشارق الدراری صفحات 13و14) 

 

#درد_و_دل #دانشگاه #آشتیانی #پژوهش 

 #مشارق_الدراری 

@soltannasir 

💘💘💘💘💘💘💘💘💘💘💘💘💘💘

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 38
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 202
  • آی پی دیروز : 152
  • بازدید امروز : 276
  • باردید دیروز : 293
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 44
  • بازدید هفته : 4,306
  • بازدید ماه : 4,306
  • بازدید سال : 102,844
  • بازدید کلی : 1,171,282