{مازندران باستان کجاست؟۲}

@soltannasir 

           {مازندران باستان کجاست؟۲}

                        {مقدمه ۲}

ادامه..👇

نکته مهم: آنچه گفته شد مربوط به انجمن های مخفی در اویغورستان است نه عموم مردم اویغور بالشخصه با مردمان کشورهای مختلف دشمنی ندارم و این‌ نظر را دارم که خوب و بد در همه جا هست در جایی بیشتر در جایی کمتر و اگر روزی انجمن های مخفی در اویغورستان موفق شوند طلسم هفت شهر را بشکنند اولین قربانی این باز شدن بخشی از مردم عادی اویغور خواهند بود. چنانچه چنگیزخان مغول ابتدا با سرکوب و کشتار قبایل مغولی حرکت خویش را آغاز نمود و سپس حیطه این‌ تهاجمات را به سایر خانات ترک آسیای مرکزی رساند و تنها پس از کشته شدن فرستادگانش در ایران به آب و خاک ایران لشکرکشی نمود. 

فقیر در این درسواره با توجه به تحقیقات اساتید فن نشان‌ خواهم داد که‌ مازندران باستان که دیوهای آن در متون پهلوی و شاهنامه معروف است مناطق شمال اویغورستان و اطراف آن‌  است. (مطمئنا حدودش همان مناطق است شاید حداکثر با کمی تفاوت حتی مغولستان هم ممکن است جزو مازندران یا گرگساران بوده باشد) پیشتر گفته شد که فریدون با دیوان مازندران‌ جنگید و مردمان ایران به شاه فریدون افسانه ای پس از دربند کردن‌ ضحاک گفتند که ضحاک در برابر دیوان مازندران بسیار پادشاه نکویی بوده است! با توجه به اینکه پایتخت فریدون شهر آمل در تیپورستان یا طبرستان بوده است. دیوان‌ مازندر در این‌ روایت موجوداتی خارج از فلات ایران بوده اند که به مرزهای شرقی ایران (حدود افغانستان) حمله می کردند. بنابراین هدف از این درسواره نشان دادن حدود احتمالی جغرافیای مازندران باستان است.

شاید سوالی پیش بیاید که چرا طبرستان مازندران نامیده شده است ؟ نظر بنده این است که در طبرستان و حتی گیلان زمین دیو وجود دارد و دیوان طبرستانی و گیلانی و حتی قزوینی  با دیوان مازندران(حوالی اویغورستان) هم نژاد هستند. (تقریبا مطمئنم) در واقع مقر اصلی روسای خاندان های دیوان طبرستان و گیلان در مازندران باستان (شمال اویغورستان و شاید کشورهای اطراف آن) بوده است. بنابراین بین جغرافیای مازندران باستان و طبرستان ارتباط معنادار وجود دارد و شاید من باب مثال در طبرستان دروازه ای به عالم دیوان مازندران وجود داشته باشد که باعث ارتباط این جغرافیا با جغرافیای اویغورستان بشود و دروازه اصلی و شاهراه این موجودات در اویغورستان بوده باشد. 

در ادامه خواهیم دید که مازندران بر طبق یک بیت دیگر از شاهنامه ناحیه ای در غرب فلات ایران است و بر طبق داده بندهش هندی حتی می توان آن را ناحیه ای در قفقاز در نظر گرفت. تمام این داده های به ظاهر متناقض  باعث شده است که محققین در یافتن مکان‌ مازندران باستان دچار مشکل شوند. از نظر بنده چون مازندران مکان دیوان مازندر بوده است. احتمالا در حوالی اویغورستان و طبرستان و قفقاز و سوریه چهار دروازه ورودی به عالم دیوان مازندر وجود دارد و دروازه اصلی در منطقه شرق فلات ایران یعنی حدود اویغورستان و شاید قرقیزستان و حتی مغولستان قرار دارد و از آن ناحیه دیوان مازندر به عالم ما راه داشتند و در آن ناحیه کاملا مادی بودند و با مردم آن ناحیه و شاهانشان رابطه دوستی داشتند.  

اما در وجه تسمیه نام مازندران

اکثر محققین نام واژه مازندران را متشکل از دو کلمه ماز و اندرون می دانند. ماز به معنای شکاف و چین و شکنج را گویند. بنابراین ترکیب مازندران در چنین واژه ای به معنای اندرون شکاف و شکنج‌ معنی می دهد که این نامگذاری به نظر بخاطر این است که سرزمین مازندران‌ باستان اندرون شکنج و شکاف کوه ها قرار داشته است و این با جغرافیای اویغورستان هم خوانی دارد زیرا اگر شخصی بخواهد از سمت فلات ایران به اویغورستان برود باید از شکاف کوه های هندوکش و تیان شان  بگذرد. اویغورستان از سمت جنوب توسط کوه های قره قورم و از سمت شمال توسط کوه های تیان شان و از سمت غرب توسط کوه های پامیر و هندوکش محصور شده است. تنها از ناحیه شرق این منطقه محصور نیست. در ناحیه بین کوه های هندوکش و تیان شان شکاف باریکی قرار دارد. 

ادامه...👇

@soltannasir