تصویر سپاه میمون ها به ریاست میمون هانومان
ادامه.👇
{پس از آنکه سیتا توسط راونا (شیطانی جنی) اسیر شد. هانومان پیش از راما به لانکا رفت تا پیام راما را به سیتا برساند و از موقعیت دشمن آگاه شود و دیدیم که میمون ها و خرس های سیاه خود را در اختیار راما قرار دادند. هانومان برای راه یافتن به لانکا با مشکلات و خطرهای بسیاری روبرو شد: شامپاتی برادر جتایو شهریار کرکس ها هانومان را آگاه کرد که لانکا را تنگه ای به طول صد فرسنگ از بوملاد هند جدا میسازد. هانومان با دوستان خود به مشورت پرداخت و میمونی به نام اَنگد او را گفت که هانومان میتواند از این تنگه بگذرد اما نیروی او چنان تحلیل میرود که نمیتواند باز گردد و میمونی پیر، هانومان را گفت اگر به سرشت خدائی و نیروی خود متکی باشد در این راه موفق میشود.پس هانومان به قله کوه مَهِندر رفت تا درباره کاری که در پیش داشت به تأمل بنشیند هانومان بر قله مهندر به تأمل مشغول بود که تن او لرزید و چندان بالید که در عظمت با کوهی برابر شد.هانومان برای پرواز به لانکا خود را آماده یافت و درحالیکه از چشمانش آتش می بارید غرّش کنان به جانب لانکا به پرواز درآمد. }
ادامه.👇
@soltannasir
🐒