loading...
سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 322}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?84} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب45}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 37}

 

                 { نیبیرو 5} 

      

              { مردوخ کیست } 

 

ادامه...👇

 

اگر نیبیرو جایگاه میخگاه یا همان جایگاه ستاره قطبی در آسمان شب باشد. آنگاه باید مردوخ صورت فلکی بنات النعش یا هفت اورنگ باشد. 

اینجا اشکالی وجود دارد. و آن این است که می دانیم که در مراسم جشن اکتیو در بابل پیش از نوروز مردوخ بر طبق نظر بابلیان در عالم زیرین به سر میبرده است. و سپس در ایام جشن اکتیو که تقریبا معادل نوروز امروزی ما ایرانیان است. مردوخ از عالم زیرین پای به عالم بالا می گذاشته است !!! و این با قرار گرفتن احتمالی مردوخ در جایگاه ستاره قطبی همخوانی ندارد  زیرا که ستاره قطبی تقریبا در هر حالی ثابت و قابل رویت است. همچنین این با نظر اسطوره شناسانی که مردوخ را ایزد کوکب مشتری می دانند نیز همخوانی ندارد.

زیرا مشتری بروج 12 گانه را در آسمان شب در بازه زمانی حدود یازده سال و نیم طی می نماید. به عبارتی دیگر بر اساس فلکیات جدید، مدت زمان حرکت مشتری در مدار گردش خویش به دور خورشید حدود 11 و سال نیم  زمینی می باشد. (

۴۳۳۱٫۵۷۲ روز یا ۱۱٫۸۵۹۲۰ سال ) و بدیهی است که مشتری با چنین مداری نمی تواند در حدود هزار قبل از میلاد هر ساله  در حدود زمان جشن اکیتو (تقریبا معادل فروردین ماه)از عالم زیرین به بالا بیاید.

خب این اشکالات نیز در نوع خود جدی است و باید برای آن پاسخی مناسب یافت.  

برای یافتن پاسخ از طریق اسطوره های موازی در تمدن های دیگر باید کمک گرفت. می دانیم که سامیان کوچنده به میان رودان، مردوخ را بعل مردوخ نیز می نامیدند. چنانچه در متن استوانه کوروش کبیر از مردوخ گاه با عنوان بعل یاد شده است. {به طور خاص در بند 22 متن استوانه کوروش کبیر که پرفسور عبدالمجید ارفعی آن را به خداوند ترجمه نموده است و ایشان در صفحه 55 کتاب فرمان کوروش بزرگ، در تعلیقات خویش می آورند : 👈 [واژهٔ EN=bel به معنی مطلق «خداوند» در این زمان در بابل تنها برای خداوند مردوک به کار برده می شده است. ]} یعنی در نظر آنان مردوخ همتای بعل اوگاریتی فینیقی کنعانی بوده است. به عبارتی دیگر هم بعل هم مردوخ هر دو رب النوع یک صورت فلکی بوده اند.  بعل فرزند ال אל خدای بزرگ کنعانی ها بوده است که بتدریج با کنار زدن ال אל (el) خود بر تخت ریاست خدایان کنعانی اوگاریتی می نشیند. بر اساس اسطوره های اوگاریتی بعل نیز به عالم زیرین سفر می نموده است. و بعل نیز  بر مار لویتان غلبه می نماید چنانچه مردوخ بر هیولای ماده تیامات غلبه می نماید. 

به فقرات زیر از اسطورهٔ ایزد بعل فرومایه و ایزد موت توجه فرمایید : 👇

 

{ در توجه به ستیز باروری و سترونی در سال کشاورزی موت (ایزد مرگ معادل عربی کلمه موت= مرگ و عبری מות=ماوت=مرگ)  فرستادگان بعل [جاپن Gapan و اوجار ugar ] را با پیامی هراس انگیز نزد بعل باز می گرداند: 

آری تو لوتان Lotan اژدرمار پیچندهٔ آغازین را تباه کردی اژدرمار بزرگ را نابود کردی. مار چنبرزدهٔ هفت سر را من اما تو را تباه می کنم، من لاشه های عفن را نابود می سازم؛ و تو ساقط می شوی به کام خدوندگار موت به کام محبوب ایل (ال אל el) } (کتاب اساطیر خاورنزدیک جان گری صفحات 146 و 147) 

 

ادامه...👇

 

@soltannasir

🌞🌛

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 94
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 320
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 585
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,016
  • بازدید ماه : 2,016
  • بازدید سال : 100,554
  • بازدید کلی : 1,168,992