{ پیوند اسطوره با دین 164}

@soltannasir 

     { پیوند اسطوره با دین 164} 

  { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 87} 

ادامه...👇

نکته ای دیگری که باید بدان توجه داشته باشیم این است که هر چند این مکاشفه درون مایه ای کاملا مرتبط با اسطوره های ملل دارد اما تجربه ای واحد است و نمی توان آن را به راحتی رد نمود و نمی توان آن را کامل قبول نمود. بهتر است که به عنوان یک تجربه معنوی ارزشمند از یک سالک مسلمان شیعی بدان نگریست نه بیشتر نه کمتر.

 زیرا تا آنجا که فقیر با متون صوفیه اعم از پیشینیان و معاصرینشان و مکتب علمای ربانی شیعه اعم از حکما و طریقه معرفت نفس آخوند ملاحسینقلی همدانی و مکتب تفکیک آشنایی دارم چنین تجربه ای را از سالکین این طریقه ها در لابه لای متون عرفانی و زندگینامه هایشان ندیده ام.

اما آن دسته از خوانندگانی که از مدتها پیش با دروس کانال همراه بوده اند و دروس مسبحات و بخش تطابق عالم کبیر با جسم انسان (عالم صغیر) را خوانده اند. این نگرش را که هم در احادیث شیعه بدان اشاراتی شده و هم در مکتب کیمیاگران و حکمای هرمسی وجود دارد را در جهان بینی فقیر مشاهده نموده اند.

اما حال با توجه به چنین نگرشی نسبت به عالم، کوه میانی در اساطیر ملل جایگاهش در بدن انسان کجاست ?!

چرا اساساً چنین کوهی در عالم واقع وجود ندارد ?

آیا این کوه در بُعد اثیری عالم است یا در بُعد مادی ظاهری بوده و از بین رفته است ?

پاسخ به این سوالات بسیار مهم است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.

اما برای پاسخ به این سوالات ابتدا نگاهی خلاصه وار به دروس گذشته بیندازیم و یک  تطابق جدید را نیز نشان دهیم.

پیشتر در تطابق ها گفتیم که قلب در بدن انسان به مثابه عرش الرحمن است و حدیثی را نیز به عنوان دلیل نقل نمودیم و گفتیم که از طرفی دیگر چون قرآن مجید بر قلب رسول الله صلوات الله علیه نازل شده است. قلب به مثابه قرآنی است که در لوح محفوظ (ریه ها) قرار دارد. «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ ﴿۲۱﴾فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ ﴿۲۲﴾=آرى آن قرآنى ارجمند است (۲۱)که در لوحى محفوظ است (۲۲) » (سوره بروج) و لوح محفوظ به مثابه ریه ها می باشد که شبیه به لوح و کتاب است و در متون دینی و روایی و عرفانی ما سینه محرم اسرار است که علت این امر خاصیت لوح بودن ریه ها می باشد. هر چند که علم جدید هنوز بدان دست نیافته است.

در دروس پیشین گفته شد که جایگاه قلم در بدن انسان استخوان جناغ است و جایگاه نهر نون دنده ها می باشد. همچنین گفته شد که جایگاه شجره طوبی و سدرة المنتهی شبیه به نای و نایژه ها و نایژک ها می باشد که در بهشت _درون_ ریه ها در خانه هر مومنی شاخه ای از این درخت وارد شده است.

و این شاخه و خانه های مومنین در بهشت شبیه به کیسه های هوایی در بدن انسان است.

همچنین گفته شد که سر انسان به مثابه دو قوس قوسین است و نقطه تلاقی این دو قوس قاب قوسین است و مقام اوادنی مقام بالاتر از بدن و سر انسان است.

همچنین گفته شد که روده بزرگ در بدن انسان شبیه به کوه قاف است که زمین را در بر گرفته است. پاها به مثابه عالم زیرین می باشد. کلیه ها شباهت به ترازو دارند و جایگاه قضاوت می باشند. در اساطیر ایرانی دیدیم که ترازوی ایزدی بر بالای کوه البرز بود و پایه اش در پایین البرز کوه قرار داشت و این کاملاً شبیه به جایگاه کلیه ها و مثانه ها در بدن انسان در ارتباط با کوه البرز یا قاف بدن یعنی روده های بزرگ بود. 

اما حال پیش از آنکه به سراغ کوه مرو در قطب برویم یک تطابق دیگر را در بدن با عالم کبیر نشان دهیم.

در منابع دینی نظیر قرآن مجید و عزیز و منابع روایی ما از یک حقیقت دیگر نیز یاد شده و آن سقف آسمان است. 

به آیات زیر توجه فرمایید : 👇

{وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿۳۲﴾=و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه‏ هاى آن اعراض مى كنند (۳۲) } (آیه 32 سوره مبارکه انبیا) 

و در آیه 5 سوره مبارکه طور آمده : 👇

{وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿۵﴾=سوگند به بام بلند [آسمان] (۵)}

ادامه...👇

@soltannasir

🌈🌅🌄