loading...
سلطان نصیر

@soltannasir

    { مسبحات و چاکراها 136}

          { تعلیقات 46 }

{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 26}

ادامه ...👇

{ ...تیامت بی آنکه گردنش را برگرداند ، [ فریادی ] بر آورد ،
سبعانه سخن اعتراض بر لبانش جاری شد :
[ «تو ] برای سرور خدایان بیش از حد مهمی که علیه تو بر خیزم ،
آیا در محل او بود که آنها گرد آمدند ، ( یا ) در محل تو ? »
پس از آنکه سرور توفان باد ، سلاح نیرومند خویش را بر پا داشت ،
سخن زیر را [ برای ] تیامت [ خشمگین ] ارسال داشت :
« تو [ با اقتدار ] به پا خاسته ای ، تو مغرورانه تعالی یافته ای ،
[ تو ] قلب خویش را برای دامن زدن به ستیز تغییر داده [ ای ] ،
[ بنابراین ] ، پسران پدران خویش را انکار می کنند ،
[ و تو ] ، که آنها را هستی بخشیده ای ، ...تنفر داری ،
تو کینگو را بزرگ کردی تا همسر ( تو ) باشد ،
[ فرمانروایی ] ، که حق او نیست ، تو جایگزین فرمانروایی آنو کرده ای .
علیه انشر ، پادشاه خدایان ، تو به دنبال پلیدی هستی
[ علیه ] خدایان ، پدرانم ، شرارت را به اثبات رسانده ای .
[ گر چه ] نیرو هایت به پا خاسته با سلاح هایت مجهز شده اند ،
به پا خیز ، تا من و تو در جنگ تن به تن رو در رو شویم » .
هنگامی که تیامت این ( سخنان ) را شنید ،
مانند کسی بود که تسخیر شده است ، دیوانه شد .
تیامت در خشم فریاد بلندی کشید .
تا بن ساق های هر دو پایش به لرزه در آمد .
او سحر می خواند ، (و) بی وقفه افسون خود را می افشاند ،
همزمان ، خدایان جنگ سلاح هایشان را تیز کردند .
سپس تیامت و مردوک ، خردمند ترین خدایان توأمان خارج شدند .
آنها در نبردی تن به تن به این سو و آن سو شدند ، در جنگ به هم پیچیدند .
سرور برای به بند کشیدن او تور خویش را گسترد ،
باد پلید را ، که به دنبال می آمد ، رو به روی الهه آزاد کرد .
همین که تیامت برای از میان بردن آن دهان گشود ،
باد پلید را درون ( دهان ) پیش راند تا او دهان خود را نبندد .
همچنان که بادهای شرزه شکم او را پرکردند ، بدن او متورم شد و دهانش کاملاً باز ماند .
او ( مردوک ) تیر را رها ساخت ، تیر شکم وی را درید ،
تیر سر تاسر اعضای درون او را بریده ، قلبش را دو نیم کرد .
با مقهور ساختن وی بدین سان ، ( شمع ) زندگی او را خاموش ساخت .
لاشهٔ او را بر زمین افکند تا بر روی آن بایستد .
پس از آنکه تیامت ، رهبر ، را کشت ،
اتحاد او از هم پاشید ، گروه او متلاشی شد .
و خدایان ، یاری دهندگان ، که در کنار او حرکت می کردند ،
در حالی که از وحشت بر خود می لرزیدند ، پشت خویش را برگرداندند ،
برای آنکه زندگی خود را نجات داده ( آن را ) حفظ کنند .
تنگاتنگ حلقه زدند ، آنها قادر به فرار نبودند .
او آنها را به اسارت کشید ، سلاح هایشان را در هم کوبید .
با افتادن درون تور ، خویشتن را به دام افتاده یافتند
با افتادن به زندان ، انباشته از ماتم بودند
با تحمل خشم او ، در زندان باقی ماندند .
و یازده مخلوقی را که او ( تیامت ) با وحشت انباشته بود ،
گروه هیولاهایی که ...پیشاپیش او حرکت می کرد ،
در غل و زنجیر افکند ، دستهای آنها را ....
برای همهٔ مقاومتهایشان ، ( آنها ) را زیر پا لگد مال کرد .
و کینگو را ، که به ریاست در میان ایشان برگزیده شده بود ،
به بند کشید و او را به اوگائه تحویل داد .
الواح سرنوشت را که حق او نبود ، از وی گرفت ،
آنها را با مهری مهمور کرد و بر سینهٔ خویش بست .
هنگامی که او مخالفان خویش را مغلوب و مقهور ساخت ،
پیروزی انشر بر دشمنان را به طور کامل بر قرار کرد ،
دشمن گزافه گو را ...ساخت ،
آرزوی نود یمّود بر آورده شد ، مردوک دلاور ،
تسلط خویش را بر خدایان استحکام بخشید ،
و به تیامت بازگشت ، که او را به بند کشیده بود .
سرور بر ساقهای پای تیامت پای نهاد ،
با گرز بی امان خویش جمجمه او را در هم شکست .
هنگامی که شریانهای خون او را قطع کرد ،
باد شمال ( آن را ) به جاهای فاش ناشده حمل کرد .
با دیدن آن ، پدرانش خوشحال شدند و فریاد شادی بر آوردند ،
آنها برای وی هدایایی جهت بیعت آوردند .
سپس سرور برای دیدن بدن مرده او ( تیامت ) توقف کرد ،
اینکه شاید او هیولا ( جسد الهه ) را تقسیم کند ، و کارهای استادانه انجام دهد .
وی را همانند حلزونی صدف دار به دو نیم کرد :
نیمه از آن را به صورت آسمان بر پا داشت و آن را اندود ،
سد بند را پایین کشید و نگهبان را بر گمارد .
به آنها فرمان داد که به آبهای او اجازه گریز ندهند .
او سرتاسر آسمان را پیمود و مناطق ( آن را ) بررسی کرد .
اقامتگاه اپسو را مرتب کرد ، خانه نود یمّود را ، همچنان که سرور ابعاد اپسو را اندازه گرفت .
« خانه بزرگ » را ، شکل آن را همانند اشرّ بر پا داشت ،
« خانه بزرگ » را ، اشرّ را ، که او همچون گنبد آسمان کرد ،
آنو ، انلیل ، و إآ را به مکانهایشان باز گرداند . ...}
پایان لوح چهارم

#تیامت #آنو #مردوک  #اسطوره_آفرینش

ادامه دارد ...
@soltannasir
🌊🌊🌊

@soltannasir

     { مسبحات و چاکراها 135 }

           { تعلیقات 45 }

 { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 25 }

ادامه ...👇

{ لوح چهارم : 👇

آنها برای وی اورنگی شاهانه بر پا داشتند .
او رو به روی پدرانش بر کرسی ریاست تکیه زد .
« تو با افتخار ترین خدایان بزرگی ،
فرمان تو بی همتاست ، فرمان تو فرمان آنو ست .
تو ، مردوک ، با افتخار ترین خدایان بزرگی ،
فرمان تو بی همتاست ، فرمان تو فرمان آنو ست .
از امروز رأی تو تغییر ناپذیر خواهد بود .
رفیع کردن یا تنزل دادن آنها [ در ] دست تو خواهد بود .
سخن تو حقیقت خواهد بود ، فرمان تو تردید ناپذیر خواهد بود :
هیچ کس در میان خدایان به مرزهای تو تجاوز نخواهد کرد ،
مسند خدایان نیاز به تزیین دارد ،
بگذار تا جای نماز خانه آنها همیشه در محل تو باشد .
ای مردوک ، تو در واقع انتقام گیرنده ما هستی .
ما پادشاهی بر تمام جهان را بر تو ارزانی داشته ایم .
هنگامی که در مجمع بنشینی ، کلام تو برترین خواهد بود .
سلاح هایت شکست نخواهد خورد ، آنها دشمنان را در هم خواهد شکست .
ای سرور ، به آنهایی که به تو اعتماد دارند زندگی عطا کن ،
اما ، زندگی خدایی را که به پلیدی گراییده است ، دور بریز ».
پس از آنکه تکه پارچه ای را در میان خویش قرار دادند ،
خطاب به مردوک ، نخستین فرزندشان ، گفتند :
« سرورا ، فرمانت در میان خدایان به درستی بالاترین است .
بگو ، جز خرابی یا آفرینش ، انجام خواهد گرفت .
دهان بگشای : پارچه نابود خواهد شد ،
دگر بار سخن بگو ، و پارچه به حال اول باز خواهد گشت ».
با آوردن کلام بر دهان پارچه نابود شد ؛
دگر بار سخن گفت ، و پارچه به حال اول بازگشت .
هنگامی که خدایان ،پدرانش ، ثمره کلام او را دیدند ،
شادمانه بیعت کردند : « مردوک پادشاه است » .
آنها عصای شاهی ، اورنگ ، و پلو را به وی اعطا کردند ،
آنها برای دفع دشمنان به وی سلاح هایی بی رقیب دادند :
« برو و زندگی تیامت را قطع کن .
باشد که بادها خون او را به جاهای فاش نشده حمل کند ».
پس سرنوشت بل تعیین شد ، خدایان ، پدرانش ،
باعث شدند که در راه موفقیت و حصول گام نهد .
او کمانی ساخت ، آن را چون سلاح خویش مشخص کرد ،
به آن تیر ضمیمه کرد ، زه آن را ثابت کرد .
گرز خویش را بالا برد ، آن را به دست راست گرفت ،
کمان و تیردان را به پهلوی خود آویخت .
آذرخش را در برابر خویش قرار داد ،
بدنش را با آتش سوزان انباشت .
سپس توری ساخت که تیامت را درون خویش قرار دهد .
👈چهار باد را مستقر ساخت تا برای هیچ بخشی از قدرت او راه گریزی نباشد ،
باد جنوب ، باد شمال ، باد شرق ، باد غرب
تور را به پهلوی خویش بست ، هدیه پدرش ، آنو .
او ایمهولّو ، « باد پلید » ، گرد باد ، تند باد را به وجود آورد ،
بادهای چهارگانه ، بادهای هفتگانه ، توفان موسمی ، باد بی رقیب ،
آنگاه هفت عدد از بادهایی را که ایجاد کرده بود ، پیش فرستاد .
برای تحریک درون تیامت آنها پشت سر او به پا خاستند .
سپس سرور توفان سیل ، سلاح نیرومندش را بر پا داشت .
بر ارابه مقاومت ناپذیر و وحشت آفرین توفان باد سوار شد .
دو جفت را دهانه زد (و) یوغ بست ،
کشنده ، بیرحم ، لگدمال کننده ، تیز چنگ .
دندانهایشان تیز بود ، زهر آگین بود .
در یغما گری زبر دست ، در ویرانگری ماهر .
آنها ... در هم کوبیدند ، آنها در جنگ ترس آفرین بودند .
آنها به چپ یا [ به راست ] ...آنها باز نخواهند شد .
به جای ردا در [ جوشنی ] از وحشت پیچیده شده بود .
سرور پیش رفت و راه خویش را پی گرفت ،
در برابر تیامت خشمگین رو در رو قرار گرفت .
بر لبان خویش خمیر سرخ ...نهاد .
گیاهی را برای دفع سم به دست گرفته بود .
آنگاه در اطراف او به گردش در آمدند ، خدایان در اطراف او به گردش در آمدند .
سرور نزدیک شد تا درون تیامت را بررسی کند ،
( و ) از طرح کینگو ، همنشین او ، آگاه شود .
همچنان که نگاه کرد ، مسیرش مختل شد ،
اراده اش پریشان شد ، کردارش مغشوش شد .
و هنگامی که خدایان ، یاری کنندگانش ، که درکنار او حرکت می کردند ،
پهلوان دلاور را مشاهده کردند ، دید آنها تیره شد . ... }

ادامه دارد ...

#تیامت #باد #توفان #مردوک #سیل #اسطوره_آفرینش 
@soltannasir
🌊🌊🌊

@soltannasir

       { مسبحات و چاکراها134 }

             { تعلیقات 44 }

 { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 24 }

ادامه ...👇

{ ... برای خدایان پسران او ، [ آنها تعیین سرنوشت کردند ] :
« کلام تو آتش را فرو خواهد نشاند ،
[«قدرت ] سلاح » را ، که آنچنان نیرومند در حرکت است ،
همین که کینگو ارتقا یافت ، [ مرتبه آنو را تصاحب کرد ] ،
[ پست و ناچیز خواهد کرد » ].
آنو را پیش فرستادم ، نتوانست [ با او رو به رو شود ] .
نود یمّود ترسید [ و بازگشت ].
مردوک پیش آمد ، داناترین [ خدایان فرزند تو ] ،
[ قلبش را بر انگیخته است ، رفته تا ] با تیامت رو در رو شود .
او دهان گشوده [ به من می گوید ] :
« اگر من در واقع ، [ به عنوان انتقام گیرندهٔ تو ]،
می روم که تیامت را مغلوب کنم [ و زندگی شما را برهانم ] ،
مجمع را تشکیل ده ، [ سرنوشت مرا برترین اعلام کن ] ،
هنگامی که در او بشوکینّ [ مشترکاً نشسته شادی می کنید ] ،
بگذار تا کلام من به جای تو [ سرنوشتها را رقم زند ] .
هر آنچه را که به وجود آور [م] تغییر ناپذیر خواهد بود
نه فرمان عزل نه تعویض از [ لبان من ] جاری نخواهد شد ».
اکنون در اینجا عجله کنید و به سرعت فرامین خویش را [ برای او تعیین کنید ] ،
که او ممکن است رفته با دشمن نیرومندترین رو به رو شود » .
هنگامی که لخمو و لخامو این را شنیدند ، فریاد بلندی بر آورند ،
همه ایگیگی ( ایگی گو یا ایگی گی در دوره بابلی به عنوان نام 10 «خدای کبیر » معرفی می شود . در دوره های بعدی به مجموعه خدایان آسمانی ایگی گی می گفتند و به خدایان زیر زمین انو نکو می گفتند )  در اندوه ماتم گرفتند :
« عجبا که آنها چنین تصمیمی را اتخاذ کرده اند ،
ما قادر به درک کردار تیامت نیستیم ».
آنها حاضر به سفر شدند ،
همهٔ خدایان بزرگ که سرنوشتها را رقم می زنند .
آنها در برابر انشر وارد شده [ اوبشو کینّ ] را پر کردند .
در مجمع یکدیگر را بوسیدند .
همین که به میگساری [ نشستند ] ، گفتگو را آغاز کردند .
آنها نان میهمانی را خوردند ، ( در نوشیدن ) [ شراب ] شرکت کردند ،
نیهای آشامیدن خویش را با شراب شیرین تر کردند .
چندان که مشروب قوی را نوشیدند ، بدنها [یشان ] انباشته از باد غرور شد .
آنها کاملا سرمست شدند ، اما روحیه هایشان بالا رفت .
برای مردوک ، انتقام گیرنده شان ، فرامین زیر را تعیین کردند .  ...}
پایان لوح سوم


ادامه دارد

#کینگو #تیامت #لخمو #مردوک
@soltannasir
🌊🌊🌊

@soltannasir

      { مسبحات و چاکراها 133 }

              { تعلیقات 43 }

  { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 23 }

ادامه ...👇

{ ... لوح سوم : 👇

انشر دهان گشود و
خطاب به گگ، وزیر خود ، گفت :
« ای گگ ، وزیر من ، که روح مرا شاد می سازد ،
ترا نزد لخمو و لخامو روانه خواهم ساخت ،
تو بصیرت داری ، در سخن نیکو گفتن زبر دستی
خدایان ، پدرانت ، ترا پیش از من به وجود آوردند ،
بگذار تا همه خدایان به اینجا بیایند ،
بگذار تا با یکدیگر صحبت کنند ، به ضیافتی بنشینند ،
بگذار تا آنها نان شادمانی بخورند ، از شراب بهره گیرند ؛
بگذار تا برای مردوک ، انتقام گیرنده شان ، فرامین را تعیین کنند .
حرکت کن گگ ، در برابر آنها بایست ،
« آنچه را که به تو خواهم گفت برای آنها بازگو کن :
« انشر ، فرزندتان ، مرا به اینجا فرستاده است ،
مرا مأمور کرده است تا با صدای رسا [ مکنونات ] دل او را بازگو کنم ،
[ بگویم ] : « تیامت ، که ما را هستی بخشید ، از ما متنفر است » ،
او[ مجمع ] را بر پا داشته و مالامال از خشم مفرط است .
همه خدایان پیرامون او گرد آمده اند ،
حتی آنهایی را که به ایشان هستی بخشیدی در کنار او حرکت می کنند .
آنها گرد می آیند و در کنار تیامت حرکت می کنند .
خشمگین ، شب و روز بی وقفه توطئه می چینند ،
آنها برای جنگ خرناس کشیدن ، خروشیدن آماده شده اند ،
آنها به منظور آماده شدن برای جنگ تشکیل شورا داده اند .
مادر خوبور که همه چیزها را می آفریند ،
سلاح های بی رقیب را افزایش داده است ، مار _هیولاها را هستی بخشیده است ،
( با ) دندانهای تیز ، دندانهای نیش بی دریغ .
بدن آن ها را [ با زهر ] برای خون پر کرده است .
اژدها های غران را جامه وحشت پوشانده است .
تاج هایی از هاله بر سر آنان نهاده است ، آنها را شبیه خدایان ساخته است ،
پس هر که بر آنها نظاره کند سر افکنده خواهد مرد ،
(و) اینکه ، با بدنهای پشت و رو شده شان ، هیچ قدرتی نمی تواند آنها را ( به حال اول ) باز گرداند .
او ( الهه ) افعی ، اژدها ، و اسفنکس را به کار انداخته است ،
شیر بزرگ ، سگ دیوانه ، و عقرب _ مرد ،
شیر _ هیولاهای نیرومند ، پرنده _ اژدها ، قنتورس
سلاح هایی را حمل می کنند که بی دریغ است ، در جنگ بی باک است .
فرامین او ( الهه ) راسخ است ، مقاومت ناپذیر است .
یازده نوع از آن را [ به وجود ] آورده است .
از میان خدایان ، نخستین فرزند او ، که مجمع وی را تشکیل داده است ،
کینگو را ترفیع داده ، او را میان آنها به ریاست گمارده است .
رهبر رده ها ، فرمانده مجمع ،
بالا برنده سلاح ها برای مصاف ، برای پیشروی در جنگ ، فرمانده کل در جنگ .
چندان که او را در مجمع نشاند ، اینها را به دستش سپرد :
« من افسون را برای تو طرح ریخته ام ، ترا در مجمع خدایان تعالی بخشیدم .
برای مشورت با همهٔ خدایان قدرت کامل ،قدرت کامل به تو اعطا کرده ام .
به درستی تو بزرگترینی ، تو تنها همنشین منی ،
سخن تو بر همه انو نّکی برتری خواهد داشت » .
او الواح سرنوشت را به وی سپرده است ، ( آنها را ) [ بر سینهٔ او بسته است ] :
« و تو ، فرمانت تغییر ناپذیر خواهد بود . کلامت پایدار خواهد بود » .
همین که کینگو ارتقا یافت ، [ مرتبه آنو را تصاحب کرد ] ، ...}

ادامه دارد ...

#تیامت #مردوک #کینگو #انشر
@soltannasir
🌊🌊🌊

@soltannasir

       { مسبحات و چاکراها 132 }

            { تعلیقات 42 }

{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 22 }

ادامه ...👇

{ ...هنگامی که با انشر رو به رو می شوی ، چانکه گویی در جنگی ، به او نزدیک شو ؛
هنگام سخن گفتن بر پا بایست ، او با دیدن تو پر آسایش خواهد شد » .
سرور با سخن پدرش شاد شد ؛
وی نزدیک شد و رو در روی انشر ایستاد .
هنگامی که انشر او را دید قلبش مملو از شادی شد .
بر لبهای او بوسه زد ، افسردگیش بر طرف شد .
[ « انشر ] ، صامت مباش ، لبانت را فراخ بگشای .
من خواهم رفت و آرزوی دلت را بر خواهم آورد .
[ انشر ] ، صامت مباش ، لبانت را فراخ بگشای .
من خواهم رفت و آرزوی دلت را بر خواهم آورد .
( 2 بار تکرار شده است )
کدام مردی است که جنگ را علیه تو تحمیل کرده است ?
[ او کسی جز تیامت ] نیست ، زنی که با سلاح با تو ضدیت می ورزد ،
[ ای پدر ] آفریدگارم ، خوشحال باش و شادمان
به زودی پای بر گردن تیامت خواهی نهاد ،
[ ای پدر ] آفریدگارم ، خوشحال باش و شادمان
به زودی پای بر [ گردن ] تیامت خواهی نهاد » .
« پسرم ، ( تو ) که همه حکمتها را می شناسی ،
[ تیامت ] را با افسون مقدست آرام کن .
بر [ ارابه ] توفانت با همه سرعت حرکت کن .
در [ حضور ] او ( الهه ) آنها ترا حمل نخواهند کرد . [ آنها را ] باز گردان » .
سرور از سخن پدرش [ شادمان شد ] .
قلبش به وجد آمد ، به پدرش گفت :
« ( ای ) آفریننده خدایان ، سرنوشت خدایان بزرگ،
اگر من در واقع ، به عنوان انتقام گیرنده تو ،
می روم که تیامت را مغلوب کنم و زندگی شما را برهانم ،
مجمع را تشکیل ده ، سرنوشت مرا برترین اعلام کن ،
هنگامی که مشترکاً در اوبشوکینّ نشسته شادی می کنید ،
بگذار تا کلام من ، به جای تو سرنوشتها را رقم زند .
هر آنچه را که به وجود آورم تغییر ناپذیر خواهد بود ،
نه فرمان عزل نه تعویض از لبان من جاری نخواهد شد » . ... }
پایان لوح دوم .

ادامه دارد ...

#تیامت #انشر #اسطوره_آفرینش #سومر #مردوک
@soltannasir
🌊🌊🌊

@soltannasir

      { مسبحات و چاکراها 130 }

              { تعلیقات 40 }

 { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 20 }

ادامه ...👇

{ ...[ بگذار تا ] بجنگیم و علیه خدایان ...! » ...
آنها گرد آمدند و در کنار تیامت حرکت می کنند .
خشمگین ، شب و روز بی وقفه توطئه چیدند ،
خود را برای جنگ ، خرناس کشیدن ، خروشیدن آماده کردند ،
آنها به منظور آماده شدن برای جنگ تشکیل شورا داده اند .
مادر خوبور( الهه همتای  مونث إآ ، نظر دکتر یوسف مجید زاده مترجم )  ، که همه چیز ها را می آفریند ،
سلاح های بی رقیب را افزایش داد ، مار _ هیولاها را هستی بخشید ،
( با ) دندانهای تیز ، دندانهای نیش بی دریغ .
بدن آنها را [ با زهر ] برای خون پر کرد .
اژدهاهای غران را جامه وحشت پوشاند .
تاج هایی از هاله بر سر آنان نهاد ، آنها را شبیه خدایان ساخت ،
پس ، هر که بر آنها نظاره کند سر افکنده خواهد مرد ،
( و ) اینکه ، با بدنهای پشت و رو شده شان ، هیچ قدرتی نمی تواند آنها را [ به حال اول ] باز گرداند .
او ( الهه ) افعی ، اژدها ، و اسفنکس را به کار. انداخت ، شیر بزرگ ، سگ دیوانه ، و عقرب _ مرد ، شیر _ هیولاهای نیرومند ، پرنده _ اژدها ، قنتورس سلاح هایی حمل می کنند که بی دریغ است ، در جنگ بی باک است .
فرامین او ( الهه ) راسخ بود ، مقاومت ناپذیر بود .
یازده نوع از آن را [ به وجود ] آورد .
از میان خدایان ، نخستین فرزند او ، که [مجمع وی ] را تشکیل داد ،
کینگو را ترفیع داده او را میان آنها به ریاست گمارد .
رهبر رده ها ، فرمانده مجمع ،
بالا برنده سلاحهای برای مصاف ، برای پیشروی در جنگ ، فرمانده کل در جنگ .
چندان که او را در مجمع نشاند ، اینها را به دستش سپرد : « من افسون را برای تو طرح ریخته ام ،ترا در مجمع خدایان تعالی بخشیدم .
برای مشورت با همه خدایان قدرت کامل ، قدرت کامل به تو اعطا کرده ام .
به درستی تو بزرگترینی ، تو تنها همنشین منی !
سخن تو برای همه انو نکی برتری خواهد داشت ! »
او👈 الواح سرنوشت را به وی سپرد ، ( آنها را ) بر 👈سینه او بست : « تو ، فرمانت تغییر ناپذیر خواهد بود [ کلامت ] پایدار خواهد بود ، »
همین که کینگو ارتقا یافت ، [ مرتبه آنو را ] تصاحب کردند ،
برای خدایان ، پسران او ، [ تعیین ] سرنوشت کرد : « کلام تو آتش را فرو خواهد نشاند ،
« قدرت سلاح » را ، که آنچنان نیرومند ( در ) حرکت است ، پست و ناچیز خواهد کرد ! » .


لوح دوم : 👇

پس ، هنگامی که تیامت به ساخته های دست خویش اهمیت بخشید ، فرزندان خویش را برای جنگ علیه خدایان آماده کرد .
برای گرفتن انتقام اپسو ، تیامت به 👈پلیدی بدل شد .
اینکه او ( تیامت ) آماده جنگ می شد ، برای  إآ  آشکار شد .
به محض اینکه إآ این موضوع را شنید ،
به سکوت تیره فرو رفت و در خاموشی نشست .
پس از تفکر بیشتر ، خشم او فرو نشست ، نزد انشر ، پدر بزرگ خویش رفت ، همه توطئه ای را که تیامت برای او چیده بود ،برایش گزارش کرد : « پدرم ، تیامّت که ما را هستی بخشید ، از ما متنفر است .
او مجمع را بر پا داشته و آکنده از خشم مفرط است .
همه خدایان پیرامون او گرد آمده اند حتی آنهایی را که به ایشان که هستی بخشیدی در کنار او حرکت می کنند .
خشمگین ، شب و روز بی وقفه توطئه می چینند ، آنها برای جنگ ، خرناس کشیدن ، خروشیدن آماده شده اند ،
آنها به منظور آماده شدن برای جنگ تشکیل شورا داده اند .
مادر خوبور ، که همه چیز را می آفریند ،
سلاح های بی رقیب را افزایش داده است ، مار _ هیولاها را هستی بخشیده است ،
( با ) دندان های تیز ، دندان های نیش بی دریغ .
بدن آن ها را با زهر برای خون پر کرده است .
اژدها های غران را جامه وحشت پوشانده است .
تاجهایی از هاله بر سر آنان نهاده است ، آنها را شبیه خدایان ساخته است ،
پس ، هر که بر آنها نظاره کند سر افکنده خواهد مرد ،
( و ) اینکه ، با بدن های پشت و رو شده شان ، هیچ قدرتی نمی تواند آنها را ( به حال اول ) باز گرداند .
او ( الهه ) افعی ، اژدها ، و اسفنکس(موجودی با تنه شیر و سر انسان و بال )  را به کار انداخته است ،
شیر بزرگ ، سگ دیوانه ، و عقرب _ مرد ،
شیر _ هیولاهای نیرومند ، پرنده _ اژدها ، قنتورس ( نیم اسب )
سلاح هایی را حمل می کنند که بی دریغ است ،  در جنگ بی باک است .
فرامین او ( الهه ) راسخ است ، مقاومت ناپذیر است .
یازده نوع از آن را  [ به وجود ] آورده است .  ...}

ادامه دارد ...

#تیامت #إآ #اژدها #قنتورس #خروش

@soltannasir
🌊🌊

@soltannasir

       { مسبحات و چاکراها 129 }

          { تعلیقات 39 }

{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 19 }

ادامه ...👇

{ ...خشمگین شد و بر شوهرش فریاد بر آورد .
همچنان که در تنهایی خشمگین بود ، فریاد غم بر آورد ، خُلق او را اندوهگین کرد : « چه ( گفتی ) ? آیا باید آنچه را که بنا کرده ایم نابود سازیم ?
روش آنها به درستی ناپسند ترین است ، اما بگذار با مهربانی رسیدگی کنیم » .
آنگاه مومّو در ارائه پند به اپسو پاسخ داد : پند مومّو [ بدخواهانه ] و ناخوشایند بود .
«ویران کن ، پدرم ، راههای فتنه را .
 آنگاه در روز آرامش خواهی داشت و در شب آسایش » .
هنگامی که اپسو این را شنید چهره اش تابناک شد ؛ برای ( نقشهٔ) پلیدی که او علیه خدایان ، فرزندان خویش کشیده بود .
در مورد مومّو ، او را از گردن در آغوش گرفت ، همین که ( او ) بر زمین نشست تا او را ببوسد .
( پس ) آنچه را که آنها میان خود طرح ریزی کرده بودند ، برای خدایان ، نخستین فرزندانشان ، تکرار کردند .
هنگامی که خدایان ( آن را ) شنیدند چشمانشان گریان شد ، ( آنگاه ) در سکوت فرو رفتند و صامت باقی ماندند .
برتر در خرد ، فاضل ، کارگران « إآ » ، عقل کل ، به نقشه آنها پی برد .
نقشه ای استادانه علیه آن طرح کرد و به کار بست ، افسون برتر و مقدسش را ماهرانه علیه آن به کار بست .
آن را خواند و باعث شد در ( آبهای ) ژرف بماند ، همچنان که خواب را بر او فرو ریخت ، بر زمین دراز کشیده به خواب رفت ، مومّوی مشاور ، ناتوان از حرکت بود .
بند او را شل کرد ، تاج او را درید ، هاله او را برداشت ( و ) آن را بر خود نهاد .
پس از آنکه اپسو را به غل و زنجیر کشید ، او را کشت .
مومّو را به بند کشید و او را محبوس کرد .
پس از آنچه که بر سر اپسو آورد ، اسکان گاه خویش را بنیان نهاد ، مومّو را گرفت ، او را با ریسمان بینی گرفت .
پس از آنکه دشمنان خویش را مغلوب و لگد مال کرد ، «إآ » پیروزیش بر دشمنان تأمین شد ، در اتاق مقدس خویش در آرامش ژرف آرامید .
آن را برای معابدی اختصاص داد ، (آن را) « اپسو» نامید .
درست در همان محل ، کلبه نیایش خویش را بنیان نهاد ، اآ و همسرش دمکین ( آنجا ) در شکوه سکنی گزیدند . در اتاق تقدیر ،خانه سرنوشتها ، خدایی متولد شد ، نیرومند ترین و عاقلترین خدایان .
در قلب اپسو مردوک آفریده شد ، در قلب اپسوی مقدس مردوک آفریده شد . آنکه او را هستی بخشید ، پدرش ، اآ بود . آنکه او را در شکم خود پرورد ، مادرش ، دمکین بود . او پستان الهه ها را مکید .
دایه ای که از وی پرستاری کرد ، او را با وحشت آفرینی انباشت .
چهره او جذاب بود ، از چشمانش زندگی می درخشید .
گامهایش شاهانه بود ، از ( زمانهای ) گذشته فرمان می داد .
هنگامی که إآ او را دید ، پدری که او را هستی بخشیده بود ، به وجد آمد ، در تب و تاب افتاد ، قلبش از شادی پر شد ،
پرداخت او را کامل کرد و او را سر توأمان خدایی بخشید .
به مقدار زیاد بلند تر از آنها بود ، به مقدار بسیار زیاد ، اعضاء (بدن ) او فراسوی قوه ادراک کامل بود ،نا مناسب برای درک کردن ، مشکل برای دیدن. .
چشمان او چهار بودند ، گوشهای او چهار بودند هنگامی که لبانش را تکان می داد ، آتش مشتعل بر می آمد .
هر چهار عضو شنوایی او بزرگ بود ، و چشمها ، به همان تعداد ، همه چیزها را بررسی می کرد .
بلندترین خدایان بود ، قامت او از همه خدایان برتر بود  اعضای او عظیم بود ، او بسیار بلند قامت بود .
« پسر کوچکم ، پسر کوچکم ، پسرم خورشید ، خورشید آسمانها » .
پوشیده با 👈هاله ده خدا 👉، او به منتها درجه نیرومند بود ، همچنان که برق وحشتزای آنها [ هاله ها ] بر او انباشته شده بود .
👈چهار باد را که آنو به وجود آورد
برای مهار کردن شیر _ اژدها ، رهبر گروه .
...، ... 👈آشفتن تیامت .
تیامت آشفته بود ، روز و شب بیرون از بستر بود .
[ خدایان ] از روی بدخواهی به 👈توفان کمک کردند .
 آنها که در درون خود توطئه ای پلید چیده بودند ، این برادران به تیامت گفتند : « هنگامی که آنها همسرت اپسو را کشتند تو او را یاری نکردی ، خاموش ماندی .
گر چه او ارّه وحشتزا را آفرید .
باطن تو رقیق شده است و بنابراین ما نمی توانیم بیارامیم .
بگذار تا همسرت اپسو در ذهن تو باشد ، و مومّو که شکست خورده است ، تو تنها مانده ای ،... تو عجولانه به هر سو گام بر می داری ،
....بدون توقف . تو ما را دوست نداری .
 ...چشمان ما تیره و گرفته است ،
...بدون توقف . بگذار تا بیارامیم ،
...بجنگ . از آنها انتقام بگیر ،
...و (آنها را ) به شکل 👈 باد در آور !»
[ هنگامی ] که تیامت ( این ) سخنان را [ شنید ] خشنود شد : « ... تو داده ای . بگذار تا هیولاها را بسازیم ،
... و خدایان در میان ...
...[ بگذار تا ] بجنگیم و علیه خدایان ...!» ...}

ادامه دارد ...

#اسطوره_آفرینش #تیامت #اپسو #إآ #دریا

ادامه دارد ...

@soltannasir
🌊🌊🌊

@soltannasir

       { مسبحات و چاکراها 128 }

              { تعلیقات 38 }

  { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 18 }

ادامه ...👇

نکته 1: عزیزان به یاد بیاورید که ابتدا آیات30 الی 33 سوره انبیاء و سپس احادیث مربوط به آن آیات را از تفسیر روایی البرهان نقل نمودیم . و سپس خطبه آفرینش حضرت امیرالمومنین (ع) را تا پس از نقل روایت اسطوره خلقت شباهت ها و اختلاف ها را نشان دهیم .

نکته 2 : در روایت نخستین مخلوق الله تبارک تعالی ، آب دانسته شده است . و همه چیز از آب خلق شده است . در  اساطیر ملل مختلف نظیر ، اساطیر بین النهرین و مصر و سایر اساطیر ملل ، داستان خلقت از اقیانوس اولیه و آب شروع می شود . اما  به روایت خلقت از 👈دریچه ای دیگر نگریسته شده . در اساطیر ملل عمدتا توضیحی برای آنکه این اقیانوس اولیه را 👈چه کسی خلق نموده وجود ندارد ?! بلکه ماجرای خلقت از این زاویه مطرح شده که این اقیانوس اولیه ، دارای نفس و رب النوع است  و این اقیانوس اولیه دو آب شیرین (مذکر ) و تلخ ( مونث ) است . و از آمیختن این دو آب ، دو موجود مذکر و مونث دیگر به نام لخمو و لخامو شکل می گیرند و سپس انشر و کیشر ، و از این انشر و کیشر ، خدایان _مورد پرستش در تمدن های باستان _خلق می شوند  . موجوداتی که مخلوق هستند . و ماجرای خلقت از دریچه این موجودات نگریسته شده است و طبیعی است که این داستان هم  دارای تحریفاتی باشد . تفاوت داستان آفرینش در اساطیر ملل مختلف خود می تواند نشان دهنده تحریف در اصل ماجرا  باشد .

اما علی ای حال ، این بدان معنا نیست که اسطوره ، کاملا با دین در همه موارد  پیوند دارد !  شاید در بعضی موارد بتوان ، دست به  تطبیق و تفسیر نمود . اما تطبیق در همه جا ممکن نیست در بعضی موارد به جای تطبیق ، تقابل وجود دارد . البته باید به این مسئله نیز اشاره نمود که ممکن است عده ای ، تحت هیچ عنوان تطبیق را نپذیرند . اینکه فقیر  ممکن است در بعضی موارد ، تطبیقی را نشان دهم . بدین معنا نیست که آن را پذیرفته ام و یا برعکس . بلکه تلاشی است برای کشف حقیقت .

حال  اسطوره آفرینش را  از کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم نقل می نماییم  : 👇

{ لوح اول

هنگامی که در آن بالا آسمان هنوز نام نگرفته بود ، زمین سخت در پایین با نام خوانده نمی شد ، هیچ مگر «اپسو» ( آب شیرین و مذکر ) ، عنصر نخستین هستی بخش آنها ، (و ) «مومو تیامت» ( آب تلخ و شور و مونث ) ، که همه آنها را هستی بخشید ، آبهای آنها همچون 👈جسمی واحد به هم آمیخت ، نه کلبه ای از نی بافته شده بود ، نه زمین مردابی پدیدار شده بود ،  👈هنگامی که هیچ 👈خدایی به وجود نیامده بود ، به نام خوانده نشده ، سرنوشتشان قطعی نشده بود . پس همان بود که خدایان درون خود شکل گرفتند . «لخمو» و «لخامو»( اژدر مار های مذکر و مونث)  هستی یافتند ، با نام خوانده شدند .
برای قرنهای بی پایان سن و قد و قامت آنها رشد کرد . «انشر»( مذکر ) و «کیشر»(مونث) آفریده شده ، از دیگران پیشی گرفتند .
آنها روزها را طولانی کردند ، به سالها افزودند . «آنو»( به معنای آسمان و خدای متعال یا برتر که ایزدان به او  همچون پدر و رئیس خویش افتخار می نمودند )  فرزند آنها بود ، رقیب پدران خویش ؛ آنو در تصویر (خیال ) خویش «نود یمّود»(ایزد انکی یا ائا خداوند زمین که ایزد خرد برتر می باشد . و مسکن وی آب های تازه ای است که گرد زمین را فرا می گیرد و زمین بر روی آن شناور است ) را هستی بخشید . این نود یمّود مرشد پدران خویش بود ؛ (دارای ) خرد وسیع ، باهوش ، نیرومند در قدرت ، بس نیرومند تر از پدر بزرگ خویش انشر
در میان خدایان ، (و) برادرانش همتایی نداشت ، برادران الهی با یکدیگر متحد بودند ، آنها 👈 «تیامت»( آب تلخ )  را با حرکت دادن به پیش و پس بر آشفتند ، آری ، آنها خلق (kholgh) تیامت را بر آشفتند . با شور و شعف خویش در خانه آسمان . اپسو قادر به کاستن غوغای آنها نبود و تیامت در [ طریق ] آنها صامت بود ، اعمال آنها در ...نفرت انگیز بود . روش آنها ناپسند بود ، آنها زیاده روی می کردند .
آنگاه «اپسو»  ، هستی بخش خدایان بزرگ ، خطاب به وزیر خویش «مومّو » فریاد بر آورد : « ای مومّو ، وزیر من که روح مرا شاد می کنی ، به اینجا بیا و بگذار تا ( نزد ) تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت نشستند ، به مشاوره درباره خدایان ، نخستین فرزندانشان پرداختند .
اپسو دهان می گشاید ، به تیامت پر شکوه می گوید : روش آنها در مورد من به راستی ناپسند است . نه در روز آرامش دارم و نه در شب آسایش .
ویران خواهم کرد ، روش آنها را متلاشی خواهم ساخت ، شاید که آرامش اعاده شود . بگذار تا آسایش داشته باشیم . همین که تیامت این ( سخنان ) شنید ،خشمگین شد و بر شوهرش فریاد بر آورد . ...}

ادامه دارد ...


#آفرینش #قرآن #الواح #اپسو #تیامت
@soltannasir
🌊

@soltannasir

      { مسبحات و چاکراها 119 }

            { تعلیقات 29}

  { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 9 }

ادامه ...👇

در اساطیر بین النهرین به خلقت انسان  از گل های آب های ژرف  توسط انکی ( ائا ) خدای آب ها اشاره شده است  : 👇

{ منظومه آفرینش انسان با توصیف مشکلات خدایان در فراهم ساختن نان خویش ، به ویژه پس از پیدایش خدایان زنان ، آغاز می شود . خدایان شکایت می کنند ، اما انکی ، خدای حکمت و👈 آبها، که انتظار می رفت به یاری آنها بیاید ، در آبهای  ژرف خوابیده و صدای آنها را نمی شنود . از این روی ، مادرش ، دریای اولیه ، « مادری که همه خدایان را به دنیا آورد » ، اشک خدایان را برای انکی برده به او چنین می گوید: « ای فرزندم ، از رختخواب خویش برخیز ،از ... خویش آنچه را که معقول است عمل کن ، خدمتگزاران خدایان بسرشت ، باشد که آنها جفت خویش را تولید کنند » . انکی درباره موضوع اندیشیده ، سپس گروهی از قالب پردازان شایسته و خوب را نزد مادرش نمّو ، دریای اولیه ، هدایت می کند و به او می گوید : « ای مادرم ، مخلوقی که نامش را بر زبان راندی ، وجود دارد ، تصویر خدایان را بر آن نقش کن ، 👈 قلب گل را که از 👈آبهای ژرف است ،مخلوط کن ، قالب پردازان شایسته و خوب گل را ورز خواهند داد ، تو ، تو اعضای بدن را به وجود آر . نین مخ بالای سر تو کار خواهد کرد ، الهه های (تولد ) ...هنگام سرشتن آنها در کنار تو خواهند ایستاد . ای مادرم سرنوشت آن (نوزاد ) را رقم زن ، نین مخ تصویر خدایان را بر آن نقش خواهد کرد . آن (موجود ) انسان است ...» . ...} ( کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم صفحه 257)

حال عزیزان بار دیگر به آیات 53 الی 55 سوره مبارکه فرقان دقت نمایید . در آیه 53 به دو دریای شیرین و تلخ اشاره شده که توسط 👈 الله تبارک تعالی موج زنان به سوی هم روان می شوند  .
در آیه 54 به خلقت انسان از 👈 آب اشاره شده است و این در حالی است که در سایر آیات به خلقت انسان از گل اشاره شده است . و در آیه 55 اشاره به پرستش غیر الله شده است که هیچ سود و زیانی برای مشرکین ندارد !

علی الظاهر این سه آیه هیج ارتباطی با یکدیگر ندارند . اما حال که بخشی از  اسطوره آفرینش را مطالعه نمودید . این آیات در کنار هم معنا پیدا می نمایند . در اسطوره های بین النهرینی ، از به هم پیوستن آپسو ( آب شیرین ) و تیامت ( آب تلخ ) آفرینش انجام می شود . منتهی با این تفاوت که در این اسطوره ها سخن از این نیست که خالق اپسو و تیامت کیست ? اسطوره از آنجا شروع می شود که یک اقیانوس بزرگ کیهانی اولیه وجود دارد .
در ادامه در اسطوره های بین النهرینی روایتی تحریف شده را از خلقت انسان توسط خدای انکی که خدای آب های شیرین است از گل های آب های ژرف می خوانیم . اینجا ارتباط بین آیه 53 و 54 تا حدودی مشخص می شود و در ادامه در آیه 55 الله تبارک تعالی ، مشرکین را نکوهش می نماید که غیر الله را می پرستند که هیچ سود و زیانی برایشان ندارد . موجوداتی که خود بنا به اسطوره مخلوق اقیانوس اولیه می باشند . و انسان به جای پرستش خالق این موجودات و خالق اقیانوس اولیه و خالق کل جهان مادی و معنوی ، مخلوقات الله را می پرستد .
موجوداتی که از شنیدن دعاها و خواسته های همنوعان خویش ناتوان هستند .
موجوداتی که زاده شده اند و می زایند . موجوداتی که بی نیاز نیستند و نیاز به خدمتگزار دارند . موجودات فرومایه ای که قس علی هذا دارای اشکالات هستند  . و بشر در ادوار گذشته به جای پرستش خداوند یکتا ، آنان را می پرستیده . در جای جای قرآن تقابل بین خداوند و این موجودات اسطوره ای وجود دارد .


 ادامه دارد ... .


#اسطوره #اقیانوس_بزرگ_کیهانی #بین_النهرین #آپسو #تیامت #انکی
@soltannasir
🌊🌊🌊

نویسنده مقالات کانال تلگرام سلطان نصیر بازدید : 100 چهارشنبه 22 شهریور 1396 نظرات (0)

@soltannasir

      { مسبحات و چاکراها 119 }

            { تعلیقات 29}

  { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 9 }

ادامه ...👇

در اساطیر بین النهرین به خلقت انسان  از گل های آب های ژرف  توسط انکی ( ائا ) خدای آب ها اشاره شده است  : 👇

{ منظومه آفرینش انسان با توصیف مشکلات خدایان در فراهم ساختن نان خویش ، به ویژه پس از پیدایش خدایان زنان ، آغاز می شود . خدایان شکایت می کنند ، اما انکی ، خدای حکمت و👈 آبها، که انتظار می رفت به یاری آنها بیاید ، در آبهای  ژرف خوابیده و صدای آنها را نمی شنود . از این روی ، مادرش ، دریای اولیه ، « مادری که همه خدایان را به دنیا آورد » ، اشک خدایان را برای انکی برده به او چنین می گوید: « ای فرزندم ، از رختخواب خویش برخیز ،از ... خویش آنچه را که معقول است عمل کن ، خدمتگزاران خدایان بسرشت ، باشد که آنها جفت خویش را تولید کنند » . انکی درباره موضوع اندیشیده ، سپس گروهی از قالب پردازان شایسته و خوب را نزد مادرش نمّو ، دریای اولیه ، هدایت می کند و به او می گوید : « ای مادرم ، مخلوقی که نامش را بر زبان راندی ، وجود دارد ، تصویر خدایان را بر آن نقش کن ، 👈 قلب گل را که از 👈آبهای ژرف است ،مخلوط کن ، قالب پردازان شایسته و خوب گل را ورز خواهند داد ، تو ، تو اعضای بدن را به وجود آر . نین مخ بالای سر تو کار خواهد کرد ، الهه های (تولد ) ...هنگام سرشتن آنها در کنار تو خواهند ایستاد . ای مادرم سرنوشت آن (نوزاد ) را رقم زن ، نین مخ تصویر خدایان را بر آن نقش خواهد کرد . آن (موجود ) انسان است ...» . ...} ( کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم صفحه 257)

حال عزیزان بار دیگر به آیات 53 الی 55 سوره مبارکه فرقان دقت نمایید . در آیه 53 به دو دریای شیرین و تلخ اشاره شده که توسط 👈 الله تبارک تعالی موج زنان به سوی هم روان می شوند  .
در آیه 54 به خلقت انسان از 👈 آب اشاره شده است و این در حالی است که در سایر آیات به خلقت انسان از گل اشاره شده است . و در آیه 55 اشاره به پرستش غیر الله شده است که هیچ سود و زیانی برای مشرکین ندارد !

علی الظاهر این سه آیه هیج ارتباطی با یکدیگر ندارند . اما حال که بخشی از  اسطوره آفرینش را مطالعه نمودید . این آیات در کنار هم معنا پیدا می نمایند . در اسطوره های بین النهرینی ، از به هم پیوستن آپسو ( آب شیرین ) و تیامت ( آب تلخ ) آفرینش انجام می شود . منتهی با این تفاوت که در این اسطوره ها سخن از این نیست که خالق اپسو و تیامت کیست ? اسطوره از آنجا شروع می شود که یک اقیانوس بزرگ کیهانی اولیه وجود دارد .
در ادامه در اسطوره های بین النهرینی روایتی تحریف شده را از خلقت انسان توسط خدای انکی که خدای آب های شیرین است از گل های آب های ژرف می خوانیم . اینجا ارتباط بین آیه 53 و 54 تا حدودی مشخص می شود و در ادامه در آیه 55 الله تبارک تعالی ، مشرکین را نکوهش می نماید که غیر الله را می پرستند که هیچ سود و زیانی برایشان ندارد . موجوداتی که خود بنا به اسطوره مخلوق اقیانوس اولیه می باشند . و انسان به جای پرستش خالق این موجودات و خالق اقیانوس اولیه و خالق کل جهان مادی و معنوی ، مخلوقات الله را می پرستد .
موجوداتی که از شنیدن دعاها و خواسته های همنوعان خویش ناتوان هستند .
موجوداتی که زاده شده اند و می زایند . موجوداتی که بی نیاز نیستند و نیاز به خدمتگزار دارند . موجودات فرومایه ای که قس علی هذا دارای اشکالات هستند  . و بشر در ادوار گذشته به جای پرستش خداوند یکتا ، آنان را می پرستیده . در جای جای قرآن تقابل بین خداوند و این موجودات اسطوره ای وجود دارد .


 ادامه دارد ... .


#اسطوره #اقیانوس_بزرگ_کیهانی #بین_النهرین #آپسو #تیامت #انکی
@soltannasir
🌊🌊🌊

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 127
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 474
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 1,255
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,686
  • بازدید ماه : 2,686
  • بازدید سال : 101,224
  • بازدید کلی : 1,169,662