{پیوند اسطوره با دین 216}

@soltannasir 

      {پیوند اسطوره با دین 216} 

 { پیوند فتوت و خاکساری با آیین مهری 138} 

ادامه...👇

نکته 1: مُهر استوانه های یافت شده از تمدن های شهداد و شوش، تاریخی بودن شخصیت آژی دهاک را ثابت می نماید. و اینکه آژی دهاک بر تخت شاهی نشسته بود خود دلیل آن است که وی دم و دستگاه شاهی یا نوعی حکومت داشته است. در مُهر استوانه شهداد ما به وضوح درباریان آژی دهاک را نیز ملاحظه می نماییم که در کنار هم ایستاده اند. همهٔ این داده ها نشان می دهد که آژی دهاک شخصیتی بوده که وجود داشته است و درباری شاهانه نیز داشته است.  

نکته 2 : در متن با توجه به متون پهلوی اشاره به کوهیاران شده بود که تعدادشان هفت نفر بود و با زیاد شدن تعدادشان اقدام به ساختن شهرهایی در کوه نمودند. بر طبق شاهنامه نسل کُردها از این جوانان کوهنشین و کوهیار به وجود آمده است 👇

{ ازین گونه هر ماهیان سی‌جوان

از ایشان همی یافتندی روان

چو گرد آمدی مرد ازیشان دویست

بر آن سان که نشناختندی که کیست

خورشگر بدیشان بُزی چند و میش

سپردی و صحرا نهادند پیش

کنون کُرد از آن تخمه دارد نژاد

که زآباد ناید به دل برش یاد }

نکته 3: در مقاله استاد پورداود آمده بود که بیوراسب یا ضحاک بابلی است و مملکت بوری همان بابل است و با توجه به اینکه در متون پهلوی و شاهنامه ضحاک تازی و در اصل از سامی زبانان می باشد. به احتمال زیاد دوره ای که ضحاک در عرصه تاریخ ظاهر می شود. با دوره ای از تاریخ میان رودان که حضور اقوام سامی زبان اکدی در این منطقه پُر رنگ می شود یعنی در حدود پنج هزار سال پیش تطابق دارد. مُهر استوانه های بدست آمده از تمدن شهداد و شوش این نظر را تایید می نماید. البته به شرطی که این مُهر استوانه ها را مربوط به دوره سلطنت ضحاک و نه پس از آن بدانیم. 

نکته 4: هزاره هوشیدرماه یا اوشیدر ماه در سنت دینی مزدیسنایی، مربوط به دومین موعود دینی زرتشتیان می باشد. 

هزاره های موعودهای مزدیسنایی به ترتیب اینگونه است : 👇

هزاره اول هوشیدر یا اوشیدر

هزاره دوم هوشیدرماه یا اوشیدرماه 

هزاره سوم «استوت ارت» است.

باید توجه داشت نام هر کدام از این هزاره ها با نام موعودی که در آن هزاره خواهد آمد یکسان است.

از مجموعه اعتقادات زرتشتیان می توان اینگونه نتیجه گرفت که در نظر آنان ضحاک در دوره دوم از بند رهایی می یابد و توسط سام گرشاسب کشته خواهد شد. 

نکته 5: در مقاله آمده بود که چون فریدون خواست ضحاک را بکشد. پیک خداوندی فریدون را از این امر باز داشت زیرا کشتن وی باعث می شد که زمین پُر از جانورهای موذی و مضر نظیر مار شود. ضحاک بنا بر متون پهلوی و سنت شفاهی مغان ایرانی تا به امروز زنده و در بند است. اگر زنده بودن وی درست باشد که فقیر بدان معتقدم آنگاه باید بگوییم که اگر ضحاک از آدمیان و فرزند مرداس بوده است. احتمالاً در دوران زندگی خویش از آب حیات نوشیده است. وگرنه عمر طولانی وی با قوانین طبیعت سازگار نیست. یا اینکه ضحاک همانگونه که در اوستا آمده موجودی اهریمنی است زیرا دهاک در ادبیات پهلوی ما معنی دیو و موجود اهریمنی می دهد. 

نکته 6 : نکته دیگری که باید بدان توجه نمود این است که در بازهٔ زمانی 5000 الی 4000 سال پیش یعنی همان دوره ای که مُهر استوانه های داستان ضحاک مربوط به آن (دوره) است. ما شاهد حکومت هزار ساله پادشاهی بر بابل و ایران نبوده ایم. در برخورد با این حقیقت تاریخی که از گل نوشته های میان رودانی به دست آمده است ما می توانیم چند نظریه را دنبال نماییم. 

نظریه اول : اینکه بگوییم تاریخ هزار ساله سلطنت ضحاک بر ایران زمین که حکیم ابوالقاسم فردوسی از آن سخن می گوید اشتباه بوده و دوره حکومت ضحاک کوتاه تر از آن بوده است. 

نظریه دوم : اینکه آژی دهاک انسان نبوده بلکه موجودی اهریمنی و ماردوش بوده که در زمین مادی ما حضور داشته و پادشاهان بابلی وی را می پرستیدند و از وی اطاعت می نمودند. بنا به این نظریه اسامی حاکمان متعدد بابلی مغایرتی با سلطنت هزار ساله آژی دهاک ندارد. 

ادامه..👇

@soltannasir

🇮🇷🗡🐍👹🐍