{ پاسخ به سوالات 50}
{ مسبحات و چاکراها 47}
{ شباهت صور فلکی به اندام های بدن 8}
ادامه ...👇
نکته : ماجرای شکار میترا با تیرو کمان می تواند نشانه ای از گذر خورشید از صورت فلکی قوس نیز باشد .
حال به تطبیق شکلی صورت فلکی قوس با اندام های بدن می پردازیم : 👇
با نگاه به اندام های بدن ، در نگاه اول شکل👈 لگن بیش از همه شبیه به ساختار قوس ( کمان ) می باشد .
البته این شباهت نسبی است . اگر صورت فلکی قوس را آنگونه که دانشمندان نجوم جدید رسم می نمایند و تنها کواکب روشن این صورت فلکی را به یکدیگر متصل می نمایند . تصویری که به وجود می آید بی شباهت به ساختار قوسی شکل لگن نیست ! ( در ادامه درتصاویر این تطابق را ملاحظه خواهید نمود )
اما اگر صورت فلکی قوس را به شکل قدما (نیماسب یا قنطورس ) رسم نماییم . در نگاه اول این صورت فلکی شباهت به ساختار لگن ندارد .
اما با اینحال اگر به استخوان لگن از زاویه خارجی نگاه نماییم . شکل این استخوان تا حدودی به شکل نیماسب با کمان می باشد .
استخوان نشیمنگاهی با حفره حقه در استخوان لگن سوراخ سدادی را تشکیل می دهد که این سوراخ سدادی بسیار به کمان شباهت دارد .
اگر در تصویر استخوان لگن به محلی که با نام برجستگی عانه مشخص شده دقت نمایید . شبیه به پای نیماسب می باشد که بالا آمده و کنار کمان است .
و قسمت برجستگی استخوان نشمینگاهی در سمت مقابل به سر نیماسب تا حدی شباهت دارد .
( در ادامه در تصاویر این تطابق را مشاهده می نمایید )
نکته : فقیر از بین این دو تطابق ، تطبیق دومی را بیشتر می پسندم .
اما بعد : 👈 پیشتر در بحث مربوط به صورت فلکی جبار گفته شد که صورت فلکی مار افسای یا حوا نیز سابقا در برج قوس بوده و هم اکنون نیز در آذر ماه رویت می شود .
اما توضیح صورت فلکی مارافسای یا حوا : 👇
{ صورت فلکی حوا و حیه سیزدهمین و چهاردهمین صورت از صورتهای فلکی شمالی است که آن را مار و مار افسای نیز گفته اند . منجمان آن را به صورت مردی تصور کرده اند که با دو دست ماری را گرفته و سر مار بالاتر از مار افسای واقع شده است .
اختر شماران برای مار افسای بیست و چهار کوکب در نفس صورت و پنج کوکب در خارج صورت و برای مار هجده ستاره در نفس صورت رصد کرده اند .
سر حیه به سوی اکلیل شمالی مایل شده است و الجاثی علی رکبتیه نزدیک ترین صورت فلکی به حواست و در👈 غرب آن در منطقه البروج صورت فلکی عقرب واقع است و عقاب نزدیک ترین صورت فلکی به دم مار است .
کوکب سر حوا که به نام راعی (شبان ) خوانده می شود با دو کوکب نسر طایر و نسر واقع مثلثی نزدیک به مثلث متساوی الساقین را به وجود می آورند .
کوکب راعی را کوکب👈 رأس الحوا نیز می خوانند و آن را بر اسطرلاب ها نیز نقش می کنند . ستاره ای را که بر پیچ خوردگی گردن حیه است «عنق الحیه » خوانند و بر اسطرلاب ها نیز نقش می کنند . عرب ستارگانی را که از نزدیک بن گردن حیه آغاز می شود و بر دست چپ و عضد و مرفق و هر دو منکب صورت فلکی الجاثی علی رکبتیه می گذرد و تا دو ستاره روشن جنوبی صورت شلیاق می رسد نسق شامی گویند و پنج ستاره موجود در پیچیدگی گردن مار و دو ستاره دست حوا که مار را گرفته و ستاره کناری آن از حیه و دو ستاره دو زانوی حوا و چهار ستاره مجتمع در پای راست مارافسای را نسق یمانی گویند و آن قسمت از آسمان را که میان نسق شامی و نسق یمانی جای دارد روضه یا مرغزار می گویند . } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 96)
همچنین در کتاب «اساطیر یونانی و صور فلکی» در صفحات 79 و 80 در باب صورت فلکی مار افسای و مار آمده است : 👇
{ یونانیان باستان مارافسای را ایزد باهر طب و سلامتی می دانستند که ماری در دست داشت و حتی تا به امروز هم مار و مارافسای در کنار یکدیگر سمبل علم پزشکی باقی مانده اند .
در میان نقوش آسمانی ، مار از این رو که به دو بخش کاملا مجزا تقسیم می شود منحصر به فرد است . سر مار در سمت غرب و دم مار در شرق قرار گرفته ، در میان این دو قسمت جداگانه صورت فلکی مار ،صورت فلکی مارافسای قرار دارد .
«سرپرنس» ماری است که مار افسای ، رام کننده مارها آن را به چنگ آورده است . او که ابتدا قصد کشتن مار را داشت ، بعدها شدیدا به او وابسته شد . در واقع دو صورت فلکی مار و مارگیر در شکل یک صورت فلکی ، یعنی مار _ مارگیر به حساب می آیند . بنا به افسانه ها 👈 اسکلپیوس ایزد طب ، راز بزرگ 👈حیات و بقا را از یک👈 مار آموخت که به وسیله شاخ و برگ و بوته ها شفا می داد ، پیش از این ها اسکلپیوس قصد کشتن مار را داشت . البته در برخی نسخ آمده که شارون دانشمند اسب پیکر به اسکلپیوس رازهای علم پزشکی را آموخته بود . اسکلپیوس یا اسکولاپ _نام امروزی آن _ حتی قادر بود مردگان را زندگی ببخشد . }
ادامه دارد ...
#مسبحات #چاکرا #قوس #کمان #مار_افسای
@soltannasir
🏹🏹🏹🏹🏹
{ پاسخ به سوالات 49 }
{مسبحات و چاکراها 46 }
{ شباهت صور فلکی به اندام های بدن 7}
ادامه ...👇
همانگونه که پیشتر گفته شد در کتاب التفهیم آمده برج عقرب دلالت بر 👈عورتها👉 دارد .
با توجه به شباهت نسبی صور فلکی به اندام های بدن صورت فلکی عقرب همانگونه که منجمین احکامی گفته اند تا حدی به عورتهای مذکر و مونث شبیه است .
الف : اگر به ساختمان عورت مردانه دقت شود . ساختار بیضه ها تا حدی شبیه به دستان عقرب و آلت مردانه تا حدی شبیه به بدن عقرب می باشد .
ب : اگر به ساختمان عورت زنانه دقت شود . تخمدان ها شبیه به دستان عقرب . و رحم شبیه به سر و نیم تنه جلویی عقرب . و واژن شبیه بدن و دم عقرب می باشد .
9: صورت فلکی قوس : 👇
{ صورت فلکی قوس نهمین صورت از صورتهای فلکی دوازده گانه منطقة البروج یا صورت استوایی است . برج قوس میان دو صورت فلکی عقرب و جدی واقع است و آفتاب در آذرماه به این برج می رسد . این برج نیمی از پیکر اسبی که در قسمت سر شبیه آدمی است با گیسوان فروهشته و تیری در کمان گذاشته و آماده رها کردن است . برج قوس با نامهای رامی و 👈کمان و حتی نیم اسب نیز شناخته می شود . اختر شماران در این صورت سی و یک کوکب در نفس صورت رصد کرده اند و👈 خارج از صورت کوکبی مرصود نیست . } ( نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 196)
منجمین احکامی ران ها را به برج قوس و زانوان را به برج جدی که صورت فلکی بعدی است منسوب می نمایند .
اما نگاه به این صورت فلکی نشان می دهد شکلی که در اساطیر یونانی برای این صورت فلکی (قوس ) رسم شده است شباهتی به ران ها ندارد .
و به سایر اندام های حیطه عورت و ران ها نیز شباهت چندانی ندارد .
نتیجه می گیریم که شاید شکلی که یونانیان برای این صورت فلکی رسم نموده اند درست نباشد .
بنابراین به جستجو شکل این صورت فلکی در اساطیر سایر ملل می پردازیم .
در کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی در باب این صورت فلکی اینگونه آمده است : 👇
{ این صورت آسمانی از ابتدایی ترین نقوش شناخته شده برای بشر است . در اساطیر سومری و پس آن سمبلی از ایزد جنگ با تیر و کمان بوده است .
صورت فلکی قوس منظره عظیمی از کمانداری با بالاتنه انسان و پایین تنه اسب است که کمانی در دست دارد .
در حالی که اسطوره شناسان یونانی این حیوان افسانه ای عظیم را در این شمایل می شناختند ، تمدن های جدید تر مثل👈 بابلیان (بابل تمدنی کهن تر و یا قدمت همسان با یونان دارد ) آن را ایزدی با 👈دو بال و 👈سر شیر فرض می کردند .
در افسانه های یونانی ، اغلب اوقات او را در جایگاه شارون یعنی عاقل ترین «قنطورس» (نام موجود اسب انسان ) می شناختند .
به باور آن ها او کمانش را به طرف 👈عقرب هدف گیری کرده است . البته این تفکر افسانه ای به دوره سومریان باز می گردد .
با وجود این توصیف ، آن چیزی که بیشترین مقبولیت را دارد ، تعیین هویت شارون با صورت فلکی نیمه انسان و نیمه اسب است .
شارون محترم ترین معلم و آموزگار برای ایزدان بزرگی چون خدای طب و قهرمانان و فاتحان یونانی از جمله تسیوس ، آشیل ، جیسون و هرکول بود .
البته شایان ذکر است که برخی دیگر ، این صورت فلکی را مانند یک 👈قوری عظیم می پنداشتند که بر 👈دم عقرب آب جوش می ریزد و راه شیری همچون بخاری از لوله قوری خارج می گردد . }
(کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی صفحه 43)
علاوه بر اساطیر نامبرده شده در اسطوره آیین مهر پرستی نیز میترا ( ایزد خورشید ) در نقش شکارچی 👈سوار بر👈 اسب با 👈 کمان دیده می شود : 👇
{ میترای شکارچی : 👈 شهر دورل _اوروپوس (Dura _Europos ) در کنار فرات ، بین سال های 165 و 256 میلادی ، مرز پایدار روم در برابر پارت ها بود . این شهر با اعزام دو گروه لژیون و نیروی کمکی ، و پیش از همه ، تیراندازان سوری ، تسخیر شده بود . در کاوش های یک مهرکده ، نقاشی هایی به نسبت سالم یافت شد . در دو نقاشی ، ایزد میترا در جامه ی ایرانی و به صورت👈 سواری تیرانداز
تصویر شده است که در حال تیراندازی به جانورانی است که از برابرش می گریزند . تیرهای رها شده ایزد ، بی آنکه خطا بروند ، بر پشت شکارها نشسته اند . ...} ( کتاب میترا آیبن و تاریخ صفحه 13)
همچنین : 👇
{ جنگ افزار ویژه ایرانی کمان بود و در آیین راز ورزی میترا نیز به مقام پارسی (مقام پنجم آیین میترا ) تعلق داشت . شکار در نوع بزرگ خود در ابتدا با کمان امکان پذیر شده است . } (کتاب میترا آیین و تاریخ صفحه 130 و 131)
ادامه دارد ...
#مسبحات #چاکرا #عقرب #قوس
@soltannasir
🏹🏹🏹🏹🏹