loading...
سلطان نصیر

@soltannasir

       { پاسخ به سوالات 117 }


ادامه ...👇


نکته مهم 3: با توجه به جدول نسبت ساعات روز و شب به کواکب ، ذکر این  نکته خالی از لطف نیست :👇

می دانیم که در تقسیم ساعات روز جمعه  آخرین ساعت شب جمعه منسوب به کوکب شمس است . که در بین الطلوعین می افتد . و ساعت اول روز جمعه که با طلوع آفتاب شروع می شود منسوب به کوکب زهره می باشد .
اگر دروس گذشته را به یاد بیاورید پیشتر گفته شده بود که حضرت از محلی بین اقلیم شمس و زهره ظهور می نماید . در چه ساعتی ?  ساعت شمس در چه روزی ? روز زهره
و در ظهر جمعه در مکه حضور خواهند داشت .
همچنین گفته شده بود که کوکب زهره با زهرا و زوهر و ظهور و ظهر از منظر زبان شناسی ارتباط دارد .
حال دقت نمایید شب جمعه و روز جمعه منسوب به کوکب زهره است . و شمس ولایت حضرت صاحب الامر و صاحب الزمان (عجل الله) در ساعت شمس در روز زهره ظهور خواهد نمود . ساعتی که ساعت دوازدهم شب جمعه می باشد و امام دوازدهم در آن ظهور می نمایند .
( در بعضی احادیث ،بین الطلوعین جزء ساعات روز و شب محسوب نشده است . اما علی ای حال در طبقه بندی تقسیم ساعت شب و روز ، بین الطلوعین جزء شب محسوب می شود . طبق نظر مشهور علمای این علم و اساتید فقیر) 

نکته 4 : در نجوم احکامی زهره ایزد لهو و لعب و بازار و تجارت و آسایش و ... بود. ولی از سوی دیگر کوکب دین اسلام نیز می باشد . بدین خاطر در روز جمعه که منسوب بدین کوکب است، عبادات مختلفی نظیر 100بار خواندن سوره قدر 1000صلوات خواندن دعای ندبه و زیارت جامعه و سوره کهف و مومنون و ... و یادگیری مسائل دینی توصیه شده است .

حال برای تعلیم حکمت و فلسفه و الاهیات چه زمان مناسب است ?
در نجوم احکامی ،کوکب زحل ، حکیم سیارات است و ملاحظه نمودید که در اسطوره آفرینش سومری از « اآ » که ایزد کوکب زحل می باشد ، با عنوان عقل کل یاد شده است  . ال (אל)  فینیقی و کنعانی و اوگاریتی نیز در اساطیر اینگونه است و با کوکب زحل در ارتباط است  . اساساً الاهیات فلسفی چه الاهیات امور عامه و چه الاهیات به معنای اخص با ال و اله و کوکب زحل  ارتباط دارد .
بنابراین برای تعلیم فلسفه و حکمت چه روزی مناسب است ? روز شنبه که منسوب به زحل است .
چه ساعتی ?
اگر به فلسفه مشاء و غربی و فلسفه علم می پردازیم . ساعت زحل مناسب است . زیرا طبیعت زحل مادی و خاکی است .

 اگر به فلسفه اشراقی و یا حکمت متعالیه و یا عرفان علمی می پردازیم ساعت شمس مناسب است .
چرا ? پیشتر گفته شد که چاکرای تاج سر  منسوب به کوکب زحل است . و زحل با عقل مرتبط است . محل عقل در عالم ماده کجا بود ?عقل با مغز و قوای دماغی ارتباط دارد .
حال محل مغز منسوب به کدام برج بود ? برج حمل
هر چند که برج حمل منسوب به مریخ است . و مریخ کله شق و جنگجو  اما با اینحال حمل برجی است که شمس در این برج در شرف خویش است . و زحل در هبوط خویش .
و این ساختار کمک به متعادل شدن ذهن انسان می نماید .
بنابراین تعقلات فلسفی با زحل در ارتباط است . و تابیدن 👈انوار اشراق بر سر با کوکب👈 شمس مرتبط می باشد .

نکته : در حوزه های علمیه معمولاً دروس فلسفه ای که جزء دروس رسمی نمی باشد . نظیر شفا و اسفار و ... و یا دروس عرفان در پنج شنبه ها تدریس می شده . ( اکنون اطلاعی از چگونگی تدریس و روز آن ندارم . پیشتر اینگونه بوده ) زیرا روز پنج شنبه روز تعطیلی دروس رسمی بوده است . و این مسئله از منظر نجوم احکامی درست نیست بهتر است شنبه ها تعطیل باشد و در این روز ، علوم عقلی و فلسفی و عرفان علمی تدریس شود .

نکته 2 بسیار مهم و جالب که خود شامل نکات بسیاری است : 👈 ابن ندیم در کتاب الفهرست خویش صفحه 440 در باب شرایط تعلیم فلسفه و حکمت اینگونه آورده  : 👇

{ در قدیم آموختن حکمت قدغن بود ، مگر برای کسانیکه اهلیت و قابلیت دانستن آنرا داشته ، و معلوم شده باشد که طبیعتاً استعداد فراگرفتن حکمت را دارند .
و فلاسفه در 👈 زائجه کسیکه خواستار آموختن حکمت و فلسفه بود نظر مینمودند ، و اگر در آن زائجه وجود استعدادی از همان آغاز ولادتش دیده می شد ، او را استخدام نموده و به وی حکمت می آموختند ، و در غیر اینصورت از آموختن حکمت به وی خودداری می نمودند . }

ادامه دارد ...

#شمس #زحل #فلسفه #الاهیات #ساعت #زمان
@soltannasir
🌞🌛

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 109}

 { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 9 }

اما ذکر آخرین نکته در باب رزق و روزی

الله تبارک تعالی در قرآن مجید و عزیز می فرماید : 👇

{ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا﴿۴۷﴾=و او كسى است كه شب را براى شما پرده  پوش و خواب را آرامبخش گردانید و روز را مایه جنب و جوش ساخت (۴۷) } (آیه 47 سوره مبارکه فرقان )

و

{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا ﴿۱۰﴾وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا ﴿۱۱﴾= و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم (۱۰) و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم (۱۰) } ( سوره مبارکه نبأ آیات 10 و 11)

در حدیثی از رسول الله (ص) آمده است:👈 صبح زود در طلب روزی و حاجتهای خود بروید ، زیرا صبح خیزی مایه برکت و رستگاریست .

همچنین از سلطان علی بن موسی الرضا(ع) نقل است که : رزق خاصی برای بندگان تقسیم می شود که زمان آن بین طلوعین است. یعنی بین طلوع فجر و طلوع خورشید و خواب در این ساعات مکروه است. زیرا انسان را از دریافت این رزق خاص محروم می کند.

 همچنین حضرتش  در جایی دیگر می فرمایند : الملائکه تقسم ارزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس فمن نام فیما بینها نام عن رزقه، یعنی: مابین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسان ها را سهمیه بندی می نمایند. هر کس در آن زمان بخوابد، غاقل و محروم خواهد شد.

 از مجموع این آیات و روایات در می یابیم که روز محل جنب و جوش و کسب و طلب معاش و روزی است . و شب هنگام استراحت می باشد .

در حدیث ذکر شد که روزی خاصی وجود دارد که آن را بین الطلوعین تقسیم می نمایند . و شخص باید پس از طلوع آفتاب در پی آن روزی به بیرون رود .
بنابراین روز هنگام کسب معاش است و شب هنگام استراحت می باشد .

می دانیم که روز گرم و شب سرد است . اگر از منظر کوکب حاکم نگاه نماییم ، کوکب حاکم بر روز کوکب شمس است که آتشی ( گرم و خشک)  می باشد و کوکب حاکم بر شب قمر است که آبی (سرد و تر ) است . بدین خاطر  عده ای از  حکما روز را گرم و خشک و شب را سرد و تر می دانند . عده ای دیگر  در یک تقسیم بندی کلی ، نیمه اول روز را ( از طلوع آفتاب تا اذان ظهر )  گرم و تر و نیمه دوم روز (از اذان ظهر تا غروب آفتاب )را گرم و خشک می دانند . و نیمه اول شب ( از اذان مغرب تا نیمه شب شرعی ) را سرد و خشک ، و نیمه دوم شب را ( از نیمه شب شرعی تا طلوع آفتاب ) را سرد و تر می دانند .

اکنون می دانیم که روز گرم و شب سرد است همچنین می دانیم که از منظر تنجیم روز گرم و خشک و شب سرد و تر است . همچنین می دانیم که  در اسحار و بین الطلوعین و اوایل طلوع آفتاب تری در اوج خویش می باشد که خود را به شکل ژاله بر روی گیاهان نشان می دهد .
با طلوع آفتاب رفته رفته گرما بیشتر می شود هر اندازه که بر گرما افزوده شود ، رطوبت کاهش می یابد و خشکی افزایش می یابد . بنابراین در نیمه اول روز (6 ساعت اول روز شرعی ) به تدریج بر گرما افزوده و از تری کاسته می شود .
در نیمه دوم روز (6ساعت دوم ) از گرما اندک اندک کاسته می شود و بر خشکی همچنان افزوده می شود . زیرا از تری کاسته می شود .
بر این اساس است که عده ای ، نیمه اول روز را گرم و تر و نیمه دوم را گرم و خشک می دانند .
 حال اگر به آیات قرآن نگاه نماییم حق تبارک تعالی روز را که گرم است برای کسب معاش مناسب می داند . در جوامع اسلامی در گذشته های دور ، از طلوع آفتاب ، تا نماز ظهر ، پیشه وران به کسب در آمد مشغول بودند . چرا ? زیرا گرم و تر (بادی ) بود .
شب برای استراحت و خواب مناسب است ! چرا ? زیرا جنس خواب ، سرد و تر است .

ادامه دارد ...

#شب #روز #قمر #شمس #روزی #ترقی #ترفع
@soltannasir
💶💷💰

@soltannasir

        { پاسخ به سوالات 107}

{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 7 }

ادامه ...👇

می دانیم که طلا فلزی است که منسوب به کوکب شمس است . اما همانگونه که گفته شد ظاهر آن گرم و تر است و باطن آن سرد و خشک ، بنابراین طلا با کوکب شمس و مشتری و تا حدودی با زحل ارتباط دارد و می دانیم که کوکب شمس و مشتری در تنجیم سعد اکبر می باشند .
حال بخشی از احکام کواکب شمس و مشتری را نیز نقل می نماییم .

{ دلالت کوکب مشتری بر خلق و خوی مردم : 👈 نیکخو ، الهام داده به خرد ، بردبار ، بزرگ همّت ، پارسا ، پرهیزگار ، داد ده ، راستگوی ، دانا ، سخّی ، آزاد دل ، راست دوستی ، فخر کننده ، دوستدار ریاست ، وفادار ، با امانت ، ریاست گزار و بدی را دشمن دار ، بر شهرها حریص و بر عمارت کردن و بر بناهای فاخر بر آوردن ، متحمّل ، پرهیزکار }

و

{ دلالت کوکب شمس بر خلق و خوی مردم : 👈 خرد و معرفت و بزرگواری و کبر و پاکیزگی و حریصی بر شهرت و معروف شدن و قوّه و غلبه کردن و نیکنامی جستن و آمیختن با مردمان دوست داشتن ، و تیزی و زود خشمی و زود پشیمان شدن از خشم و آرامیدن و بردباری }

و

{ دلالت کوکب مشتری بر احوالها و کردارها : 👈 یاری دادن مردمان را و میان ایشان صلح و صلاح جستن ، و صدقه به ایشان پراکندن و شادی پیدا کردن بر هر که نزدیک او است و تازه رویی و دین سخت داشتن و امر معروف کردن و از منکر دست باز داشتن و راستی خواب و بسیاری نکاح و خنده و مزاح و زبان فصیح و حریصی بر مال و مستغلّ و حلیمی و گاه گاه پس گرانی سبکساری کردن و خویشتن به خطر افکندن . }

و

{ دلالت کوکب شمس بر احوالها و کردارها : 👈 حریصی بر بار خدایی و ریاست بدست کردن و رغبت به گرد آوردن خواسته و سخن گوئی و از  آن جهان تیمار داشتن . و قدرت جستن بر بدان و عاصیان ، بدی کند و نیکی کند ، بر آرد و فرود آرد ، قهر کند آنرا که نزدیک او است تا او را به بدبختی آرد و به زندان افکند و بدی بدان کند . و نیک بخت کند آن را که از وی دور بود ، و اگر آفتاب به شرف خویش باشد دلیل آن ملکان بود که هستند .و اگر به هبوطش باشد بر آنکه ملک از او بشده است .  }

و

{ دلالت کوکب مشتری بر پیشه ها : 👈 علم های پاکیزه و ولایت های خوب و عبادت و نیکوی کردن و خواب گزاردن و زرگری و فروختن زرّ و سیم شکسته و لباس سپید و میو ها و انگور و نی شکّر }

و

{ دلالت کوکب شمس بر پیشه ها : 👈 استد و داد ، و دیبا فروختن }

 همانگونه که ملاحظه می نمایید . احکام کوکب شمس و مشتری را در دورانی که طلا بر معاملات بشری حاکم بوده می توان تا حدودی مشاهده نمود  . که  این احکام بسیار مثبت تر از احکام کوکب زحل است .

 نکته : یکی از نکاتی که در باب استفاده از طلا در معاملات و به تبع آن حاکمیت نسبی احکام شمس و مشتری در جامعه وجود دارد . این است که طلا با حکومت 👈پادشاهی در جامعه ارتباط دارد .
و این با شیوه حکومت های نوین ( حکومت های دموکراسی ) چندان سازگاری ندارد .
در اسلام نیز نظام حکومت معنوی بر پایه نظام خلیفة اللّهی می باشد . که دوازده خلیفه الهی ( یکون من بعدی اثناعشرخلیفة ،کلهم من قریش  ) به فرموده رسول الله(ص) خلیفه بعد از وی می باشند . و این خود دلیل دیگری است که در دوران ظهور ، در معاملات از طلا استفاده خواهد شد . و دموکراسی به شیوه کنونی و تکلونوژی مادی از روی زمین رخت بر خواهد بست .
دوران حکومت جهانی ، دوران عصر زرین نوین و خرد طلایی معنوی می باشد  .
دورانی که بشر با کیمیاگری جسم و جان خویش به آنچه تا کنون دست نیافته ، دست خواهد یافت .
 تکلونوژی آن دوران ، تکلونوژی معنوی است . و شرایط آن دوران با شرایط کنونی جهان بالکل متفاوت خواهد بود .


ادامه دارد

#طلا #شمس #مشتری #زحل #اسکناس
@soltannasir
🌞💶💷💰

@soltannasir

        { پاسخ به سوالات 83 }

       { مسبحات و چاکراها 80 }

ادامه ...👇

حال عزیزان  به آیات 7 الی 10  سوره مبارکه شمس توجه نمایید : 👇

{ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾
سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد (۷)

فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾
سپس پليدكارى و پرهيزگارى‏ اش را به آن الهام كرد (۸)

قَدْ أَفْلَحَ مَن👈 زكَّاهَا ﴿۹﴾
كه هر كس آن را پاك گردانيد قطعا رستگار شد (۹)

وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿۱۰﴾
و هر كه آلوده‏ اش ساخت قطعا درباخت (۱۰) }

عزیزان ابتدا به شباهت دو جمله « قد افلح من تزکی = رستگار آن کس که خود را پاک گردانید /14 سوره اعلی » و آیه « و قد افلح من زکاها = هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد /9 سوره شمس » توجه نمایید . شباهت  این دو آیه خود دلیلی دیگر بر ارتباط سوره اعلی و شمس می باشد . در هر دو آیه حق تعالی رستگار شدن را منوط به پاک شدن می داند .
اما پاک شدن چه چیزی ?
در سوره مبارکه شمس حق تعالی پاک شدن گوهر نفس انسان را باعث رستگاری و آلودگی آن را موجب هلاکت می داند .

اما در آیه 14 سوره مبارکه اعلی و سایر آیات این سوره  مستقیما اشاره به پاک شدن نفس نشده است . اما با توجه به سیاق آیه و ارتباط سوره اعلی و شمس می توان از آیه 14 سوره مبارکه اعلی نیز اشاره به پاک شدن گوهر نفس را استنباط نمود . به طوریکه هر کسی این گوهر را پاک نماید بهشتی و هر کسی ناپاک نماید اهل جهنم خواهد بود .

نکته : در احادیث یکی از معانی آیه « قد افلح من زکاها » (14 سوره اعلی ) ، زکات عید فطر دانسته شده است  .


پیشتر در دروس اشاره شد که هم بر طبق حدیث امیرالمومنین (ع) و هم بر طبق نظر حکما ، کبد با نفس نباتی در ارتباط است و همچنین این اندام (کبد) با چاکرای سوم (خورشیدی)  و برج اسد نیز مرتبط است .
همچنین اشاره شد که در سوره اعلی به شکل غیر مستقیم و در سوره شمس به شکل مستقیم اشاره به پاک کردن گوهر نفس شده است .
همچنین در سوره مبارکه شمس که با سوره مبارکه اعلی در ارتباط است . مستقیما به خلقت نفس اشاره شده است . نفسی که بنا به نظر حکما مجرد است و بدن مرتبه نازله آن است . البته علمای تفکیکی نظری بر خلاف حکمای متأله دارند و به تجرد نفس اعتقاد ندارند  .
اینکه نفس و مسائل آن چیست در این مختصر نمی گنجد هر عزیزی که طالب آگاهی به مسائل نفس از دید حکمای متأله می باشد می تواند به کتاب سرح العیون فی شرح العیون علامه حسن زاده آملی و کتاب دروس معرفت نفس ایشان و همچنین کتاب دروس شرح اشارات و تنبیهات ایشان (علامه حسن زاده ) نمط سوم مراجعه نماید . 

نکته 2:  در دانش چاکرا سیستم شرقی ، چاکرای خورشیدی نقش مهمی در ساخت بدن اتری دارد و بدن اتری در نزد حکمای هندو به روح بخاری در نزد حکمای اسلامی شباهت دارد . و روح بخاری در حکمت اسلامی شأنی از شئونات نفس ناطقه  مجرد می باشد . 

در کتاب چاکرا سیستم در باب ویژگی های چاکرای سوم اینگونه آمده : 👇

{ ساختار و عملکرد چاکرای سوم : 👇

چاکرای سوم حیطه اختیارات متعددی دارد . همان طور که در مورد محل آن اختلاف نظر وجود دارد . در حقیقت ، با هر چاکرای اصلی ما با چندین چاکرای فرعی سر و کار داریم اما چون عملکرد هایشان به هم نزدیک است از اینرو به همان یک چاکرای اصلی توجه می کنیم . بنابراین عملکرد چاکرای سوم خیلی پیچیده است . به عنصر آتش نسبت داده شده است ، و آتش جایگاه نور ، گرما ، انرژی و فعالیت ، و در سطح👈 معنوی حالت👈 تزکیه است .
چاکرای شبکه خورشیدی نشانگر خورشید ماست ، مرکز قدرت مان ، اینجا انرژی خورشیدی را که 👈 پرورش دهنده 👈 بدن اتری است جذب می کنیم ، بدین ترتیب به بدن فیزیکی حیات می بخشیم و از آن حفاظت می کنیم .
در چاکرای سوم وارد حوزه فعالیت و ارتباط با دیگران در دنیای مادی می شویم . این بخشی از بدن ماست که انرژی احساسات از آن ساطع می شود .
ارتباط ما با دیگران ، دوست داشتنها و نفرتها و توانایی داشتن ارتباط طولانی با دیگران از مهم ترین بخش های تحت کنترل این مرکز هستند .
برای انسانهای معمولی ، چاکرای سوم نمایانگر بنیاد خصوصیات فردی آنها است . در اینجا هویت اجتماعی مان را پیدا می کنیم و در جستجوی اثبات آن هستیم ، چه از راه پافشاری و اصرار شخصی ، با اراده برای کسب موفقیت ، تلاش برای قدرت و یا اینکه از راه سازگاری با الگوهای اجتماعی . مهم ترین وظیفه چاکرای سوم تطهیر و پاکسازی امیال و آرزوهای چاکراهای پایین تر است ، آگاهانه کنترل می کند و انرژی خلاقش را به کار می برد و نهایتا غنای معنوی چاکراهای بالاتر را ممکن می سازد تا به عنوان وسیله ای برای دستیابی به بیشترین احساس رضایت خاطر ممکن در تمام سطوح وجود در دنیای مادی متجلی می شود . چاکرای سوم 👈 مستقیما در ارتباط با 👈 بدن اختری است ...  }

ادامه دارد ..

#مسبحات #چاکرا #شمس #اعلی #نفس
@soltannasir
🌞☀️

@soltannasir

        { پاسخ به سوالات 82 }

     { مسبحات و چاکراها 79}

ادامه ...👇


ماجرای ادریس (ع) را موقتا با ذکر یک لطیفه از جناب علامه شعرانی که علامه حسن زاده آملی در دروس هیئت خویش بدان اشاره نموده  به پایان می بریم : 👇

{ داستان یک چیستان : 👇

وقتی استاد علامه شعرانی _قدس سره الشریف _ به قصد زیارت بنت باب الحوائج الی الله ستی فاطمه سلام الله علیها از تهران به قم آمده بودند . نگارنده آنگاه در مدرسه مروی تهران حجره داشت . پس از مراجعت که به محضر انورش تشرف حاصل کردم از سفر خود حکایت کرد که در بازگشت شخصی روستایی در ماشین از من پرسید که در قم درس می خوانی ? گفتم : چه فرمایش داری ? گفت : این چیست که : « برخیز و بشو دلا / ریشت بتکان ملا » ? گفتم شما بفرمایید .
گفت : برخیز « الف » است . بشو دلا « د » است . ریش را بتکانی نقطه شین فرو می ریزد « ریس » می ماند ، و با « ا_ د » ادریس می شود . }
( کتاب دروس هیئت و دیگر در رشته های ریاضی جلد دوم صفحه 689)

نکته : ان شاالله در آینده ای که زمان آن مشخص نیست  به شخصیت هرمس و علوم هرمسی بیشتر خواهیم پرداخت . اگر از دروس اصلی خارج شدیم برای تبرک بود زیرا همانگونه که گفته شد  اربعین موسوی امسال بنا به گردش سالانه اربعینات متعلق به ادریس(ع) و امام حسن عسکری (ع) می باشد .

 اما هدف ما بیان ارتباط سوره اعلی و نام اعلی خداوند با خورشید بود و سعی نمودیم که از فصوص الحکم ابن عربی نیز شاهدی برای این نظر بیاوریم  که بدین جا رسیدیم .
و البته همانگونه که ملاحظه نمودید سخنان ابن عربی چه در باب فلکیات مورد ادعایی خویش و چه در باب ادریس (ع) قابل نقد بود . ( با وجود اشتباهات مختلف در آثار ابن عربی ، وی یکی از بزرگترین عارفان جهان اسلام است که نه تنها در زمان خویش پیشرو بوده بلکه توانسته یک تنه تغییری اساسی در معارف و اصطلاحات عرفانی بوجود آورد ، معارف و اصطلاحات وی هنوز در عرفان اسلامی حاکم است .   )
شمس در نظام فلکیات ابن عربی در مرکز افلاک و قطب افلاک بود و بلندترین مکان بود و چون همه افلاک به دور آن می چرخند . دارای علو مکانی و مکانتی بود .
اینکه این نظر وی تا چه حدی با آیات قرآن و احادیث هم خوانی دارد . خود مجال دیگری برای بررسی می طلبد !!!

اما در نظام فلکیات جدید و منظومه شمسی ،  شمس تنها قطبی هست که سیارات به دور آن می چرخند . بنابراین دارای علو مکانتی است . و اگر از بیرون به منظومه نگاه نماییم دارای علو مکانی نیز می باشد . زیرا بالاترین است . و می توان دوری و نزدیکی سیارات را به نسبت وی سنجید !
و اما در نظام فلکیات قدیم شمس در مرکز کواکب در افلاک است . که سه فلک  مریخ و مشتری و زحل در بالای آن و سه فلک قمر عطارد و زهره در زیر آن است .
در این فلکیات شمس دارای علو مکانی نیست . زیرا فلک عرش یا فلک الافلاک دارای علو مکانی است . و در بین کواکب فلک زحل دارای علو مکانی می باشد .
اما در باب علو مکانتی ، فلک عرش دارای بیشترین علو مکانتی می باشد و در بین کواکب شمس در مرکز کواکب قرار دارد و چون حیات بخش است و صاحب روز است . بنابراین دارای علو مکانتی می باشد .
بنابراین همانگونه که ملاحظه می نمایید شمس در هر سه نظام فلکیات  دارای نوعی از علو ، اعم از مکانی یا مکانتی می باشد و این ارتباط شمس و نام اعلی و سوره مبارکه اعلی را نشان می دهد .

اما به سوره مبارکه اعلی باز می گردیم حق تبارک تعالی در آیات 8 الی 15 سوره مبارکه اعلی ابتدا به نعمت آسانترین راه برای رسول الله (ص) اشاره می نماید و سپس به وی دستور پند دادن را می دهد . سپس با اشاره به سرنوشت بد دوزخیان و کسانی که پند نگرفته اند . به این مطلب اشاره می نماید که آن کسی که خود را 👈پاک گرداند رستگار است .

{ وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى ﴿۸﴾
و براى تو آسانترين [راه] را فراهم مى‏ گردانيم (۸)

فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرَى ﴿۹﴾
پس پند ده اگر پند سود بخشد (۹)

سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشَى ﴿۱۰﴾
آن كس كه ترسد بزودى عبرت گيرد (۱۰)

وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿۱۱﴾
و نگون‏بخت‏ خود را از آن دور مى دارد (۱۱)

الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى ﴿۱۲﴾
همان كس كه در آتشى بزرگ در آيد (۱۲)

ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى ﴿۱۳﴾
آنگاه نه در آن مى‏ ميرد و نه زندگانى مى‏ يابد (۱۳)

قَدْ أَفْلَحَ مَن👈 تزَكَّى ﴿۱۴﴾
رستگار آن كس كه خود را پاك گردانيد (۱۴)

وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿۱۵﴾
و نام پروردگارش را ياد كرد و نماز گزارد (۱۵) } ( سوره مبارکه اعلی آیات  8 الی 15 )

ادامه دارد ...


#مسبحات #اعلی #شمس #ادریس(ع)
@soltannasir
☀️🌞

@soltannasir

           { پاسخ به سوالات 79 }

          { مسبحات و چاکراها 76 }

ادامه ...👇

گفته شد که بنا به نظر ابن عربی فلک شمس ، قطب افلاک است و «مکانا علیا» در آیه « و رفعنا مکانا علیا » (57 سوره مریم ) بنا به نظر وی فلک خورشید  است که مقام روحانیت ادریس (ع) است .
نکته :  اسم قطب به حساب جمل کبیر 111 و اسم «اعلی» و «علیا » نیز به حساب جمل کبیر 111 می باشد .
بنابراین بین قطب و اسم اعلی خداوند تطابق عددی وجود دارد .
بنابراین اینکه ادریس (ع) به مکانا علیا می رود . این علیا ممکن است  جایی باشد که قطب افلاک است . زیرا بین  «اعلی»  و قطب تطابق عددی وجود دارد .
اما ابن عربی قائل به این است که فلک شمس ، هم در مرکز افلاک است ( به حساب مخصوص وی فلک هشتم ) . و هم قطبی است که آسیای افلاک بر گرد آن می چرخد .
بنابراین بنا به نظریه ابن عربی که در ابتدای فص ادریسی علو را به علو مکانی و علو مکانتی تقسیم نموده است .
فلک شمس مکانی است که هم دارای علو مکانی است از آن جهت که بالاترین فلک است زیرا هفت فلک بالایی و پایینی به دور وی در گردش هستند و از هر طرف که بشمارید به فلک شمس می رسید .
 هم دارای علو مکانتی است زیرا سایر افلاک به گرد وی در گردشند و شمس قطب افلاک است .

بنابراین اگر نظر ابن عربی را در ترتیب افلاک منظور نماییم .  فلک شمس دارای هر دو علو مکانی و مکانتی می باشد .
بنابراین برخلاف نظر شیخ ، ادریس (ع) به مکانی صعود نمود که هم بلندترین از نظر مکانی و هم از نظر مکانت است !

اما اگر ترتیب ادعایی ابن عربی که با فلکیات قدیم و جدید هم خوانی ندارد  اشتباه باشد و به آسمان بر طبق فلکیات دانشمندان معاصر نگاه نماییم . که در منظومه شمسی ، سیارات به دور خورشید در حال گردشند !  شمس همچنان قطب افلاک است ، که کواکب به دور آسیای وجود آن می چرخند اما با اینحال شمس دیگر بالاترین مکان از نظر مکانی نیست بلکه علو شمس تنها از جنبه مکانت است !
و هرمس یا عطارد که کوکب ادریس (ع) است و احکامش در نجوم احکامی و اسطوره با داستان زندگی ادریس (ع) تطابق معنایی بسیاری دارد .
در نزدیک ترین مکان به شمس قرار گرفته است !
ابن عربی سپس در ادامه می گوید که اگر علو مکانی به ادریس (ع) اختصاص پیدا کرد .
علو مکانت و مرتبت برای ما محمدییان(پیروان حضرت رسول «ص» )  است .
او برای سخن خویش به آیه 35 سوره محمد استناد می نماید آنجا که حق تعالی می فرماید : 👇

« و انتم الاعلون و الله معکم = شما برترید و خداوند با شماست 35محمد »

به نظر وی در اینجا حق تعالی می فرماید که شما مسلمین برترید . و این برتری مسلمانان از حیث علو مکانت و منزلت است نه علو مکانی ، و بدین خاطر حق تعالی در ادامه آیه به معیت و همراهی خود با مسلمین اشاره می فرماید : 👈 «والله معکم =و خداوند با شماست » و به نظر ابن عربی معیت حق تعالی در علو مکانت با بندگان ممکن است.  اما در علو مکانی ممکن نیست زیرا حق تعالی از مکان برتر است .
ابن عربی سپس در ادامه می گوید که چون نفوس عمل کنندگان از ما (محمدیان و منزلت و مکانت ما ) ترسید حق تعالی معیت را آورد و سپس در ادامه آیه 35 سوره مبارکه محمد می فرماید : 👈 « و لن یترکم اعمالکم = و هر گز اعمالتان رانکاهد  35 محمد » .
پس عمل ، مکان را می طلبد و علم ، مکانت و مرتبه را در خواست دارد ، بنابراین برای ما( محمدیان ) بین دو رفعت و بلندی جمع کرده است : علوّ مکان به 👈 عمل ، و علوّ مکانت 👈 به علم .
 
قیصری در شرح فصوص الحکم در شرح این فقرات می آورد : 👇

{ یعنی : چون زاهدان و عابدان که به حقایق نه علم دارند و نه معرفت ، دانستند که علو مکانت به حسب علم و کشف حقیقی است و نفوسشان ترسید و پنداشتند که آنان را بهره ونصیبی از علو نیست ، حق تعالی در کلامش _ بعد از آن که فرمود : هرگز از اعمالتان نکاهد ، پس علوّ مکان به حسب اعمالتان شما (زاهدان) راست ، زیرا علوّ مکانت و مرتبت علم راست ، و علم روح عمل است و عمل ، جسد آن ، پس هر یک از آن دو به حسب مناسبت ، آن چه را که شبیه و همانندش است اقتضا می کند ،بنابراین علوّ مکانت عالم راست و علوّ مکان عمل کننده را ، و هر کس که بین آن دو جمع کرد ، وی را دو علوّ است . } (ترجمه شرح فصوص قیصری جلد اول صفحات 367 و 368)




ادامه دارد ...

#مسبحات #چاکرا #ادریس(ع) #شمس #اعلی
@soltannasir
🌞☀️

@soltannasir

          { پاسخ به سوالات 78}

        { مسبحات و چاکراها 75}


از ادریس (ع) سخن گفته شد و اینکه وی هم در تورات و هم در داستان های شفاهی به جای مانده از پیشینیان و هم در بخشی از احادیث اسلامی به آسمانها رفت .
ملاحظه نمودید که در اکثر احادیث اسلامی سخن از سفر ادریس(ع) به آسمان چهارم  و یا بین آسمان چهارم و پنجم یعنی محل خورشید بر طبق نظر پیشینیان شده است . که البته امروزه عده ای تطابق آسمانها را با فلکیات قدیم نمی پذیرند . و تمامی ستارگان را مربوط به آسمان اول می دانند .
ابن عربی فص حکمت قدوسی در کلمه ادریسی ، را با آیه قرآن که مربوط به ادریس (ع) است . طرح ریزی می نماید .
یعنی آیه « و رفعنامکانا علیا » (57 سوره مریم )
وی علو و بلندی را به علو مکانی و علو مکانتی تقسیم می نماید .
وی سپس با نقل آیه 57 سوره مریم که در آن نقل شده که ادریس (ع) را به مکانی بلند بردیم . می گوید : 👈 بالاترین مکان ها ، مکانی است که آسیای افلاک 👈 گرد آن می چرخد و آن 👈فلک خورشید است .
و وی مقام روحانیت ادریس (ع) را در آنجا می داند .
به نظر می آید که ابن عربی بر اساس احادیثی که در کتب اهل سنت نقل شده ، جایگاه ادریس (ع) را در فلک شمس می داند . و مستمسک ابن عربی در اینجا حدیث است نه کشف و شهود شخصی وی .

  ابن عربی 👈 فلک شمس را قطب افلاک می داند که آسیای افلاک بر گرد آن می چرخد . و وی  سپس با نام بردن افلاک تعداد آنان را 15 فلک می داند.  که هفت فلک کره خاک ، فلک کره آب ، فلک کره  هوا ، فلک کره  اثیر ، فلک قمر ، فلک عطارد ، فلک زهره ، در پایین فلک شمس و هفت فلک ، فلک مریخ ،فلک مشتری ، فلک زحل ، فلک منازل و فلک اطلس و فلک کرسی و  فلک عرش می داند .
نظر ابن عربی با نظر قدما و منجمین اسلامی متفاوت است و دیدگاه وی نه با فلکیات قدیم چندان منطبق است و نه با فلکیات جدید ، وی بر خلاف منجمین اسلامی که زمین را مرکز عالم می دانستند ، قائل به چرخش افلاک گرد فلک قطب که فلک شمس است می باشد .
بنابراین وی به نوعی نظریه خورشید مرکزی قائل است که با نه با نجوم قدیم چندان انطباق دارد و نه با نجوم  جدید .
همچنین وی بر خلاف قدما فلک کرسی و عرش را بالای فلک ثوابت و اطلس می داند .

علامه حسن حسن زاده آملی در کتاب ممد الهمم در شرح فصوص الحکم  در فص ادریسی می نویسد : 👇

{ در کتب هیئت و نجوم که خواستند حرکات کواکب را به نظم بباورند نه فلک ثابت کردند که قمر است و عطارد و زهره و شمس و مریخ و مشتری و زحل و فلک ثوابت و اطلس که او را فلک الافلاک و معدل النهار و فلک اعظم نیز می نامند و چون در او هیچ ستاره ای نیست او را اطلس می نامند ( چون لفظ اطلس بی نقطه است ) و حرکت یومیه را به او اسناد دادند چنانکه جمعی دیگر از فیثاغورث و ابرخس که قبل از میلاد مسیح بودند و در اسلام ابوسلیمان سجستانی و جمعی دیگر زمین را متحرک می دانستند و حرکت یومیه را به زمین اسناد دادند جناب شیخ بهائی در تشریح الافلاک می فرماید : در لسان شرع از فلک نهم تعبیر به عرش و از فلک ثوابت تعبیر به کرسی می شود .
البته مرادش عرش و کرسی عالم جسمانی است که نمودار عرش و کرسی حقیقی واقعی اند و مادون فلک قمر را فلک نمی نامند بلکه کره می گویند . کره نار ،کره هوا ، کره آب ، کره خاک ، ولی فرمایشی که جناب محی الدین دارد با کتب هیئت و نجوم وفق نمی دهد چه ایشان فلک کرسی و فلک عرش را بعد از فلک ثوابت و اطلس آورده است با اینکه اطلس و ثوابت همان عرش و کرسی اند چنانکه از گفته. شیخ بهائی دانستیم .
بنابراین بعد از فلک شمس پنج فلک است ، نه هفت فلک که محی الدین فرمود و قیصری در شرح گوید
شیخ در باب 275 فتوحات نیز همین حرف را دارد که فرمود اطلس عرش تکوین است که از او به واسطه طبایع اربعه کون و فساد پیدا شد مستوای اسم رحمان عرش عظیم است که مافوقش جسمی نیست و مستوای کرسی کریم است . } (ممدالهمم در شرح فصوص الحکم فص حکمت قدوسیه فی کلمه ادریسیه پانویس )

نکته : ابن عربی در فص ادریسی قائل به این است که بالاترین مکان ها مکانی است که آسیای افلاک بر گرد آن می چرخد و آن فلک خورشید است . اما چرا ابن عربی  فلک خورشید را بالاترین مکان ها می داند ? در حالی که هفت فلک را بالای فلک خورشید نام می برد ?
علت این امر آن است که وی می گوید هفت فلک بالا و هفت فلک پایین 👈 گرد خورشید می چرخند . چون خورشید بنا به نظر وی قطب و مرکز افلاک است . بنابراین برای هفت فلک بالایی نیز ، بالاترین مکان ها مکان خورشید می باشد . زیرا به دور خورشید می چرخند .
بدین ترتیب برای هفت فلک پایینی نیز در اندیشه ابن عربی  بالاترین مکان ها فلک شمس می باشد . زیرا آنان نیز به دور خورشید می چرخند. 


ادامه دارد

#مسبحات #ادریس(ع) #ابن_عربی #ممد_الهمم #فلک #شمس
@soltannasir
🌞☀️

@soltannasir

       { پاسخ به سوالات 71}

      { مسبحات و چاکراها 68}

ادامه ...👇

اما شرح سخنان ابن عربی در باب حکمت قدوسی فی کلمه ادریسی .

با توجه به اینکه بر اساس نظام چرخش سالانه اربعین موسوی که از چندی دیگر آغاز می شود . (ذیقعده و ده روز ذیحجه ) و اینکه اربعین امسال متعلق به ادریس (ع) و امام حسن عسکری (ع) می باشد .
ابتدا اندکی به ادریس (ع) خواهیم پرداخت ! زیرا وی سرسلسله منجمین و حکما و کیمیاگران و ... می باشد .
سپس به شرح سخنان نقل شده از ابن عربی و ادامه دروس خواهیم پرداخت .
 
بنا به نظر اکثر مفسرین و احادیث و روایات اسلامی ادریس(ع) همان خنوخ یا اخنوخ تورات می باشد .
در تورات خنوخ (ادریس) را هفتمین نسل از حضرت آدم صفی الله می داند .
در تورات کتاب پیدایش در باره خنوخ  اینگونه آمده : 👇

{ 5_19: و یارد صد و شصت و دو سال بزیست و خنوخ را آورد و یارد بعد از آوردن خنوخ هشتصد سال زندگانی کرد و پسران و دختران آورد20:  و تمامی ایام یارد ، نهصد و شصت و دو سال بود که مرد . 21: و خنوخ شصت و پنج سال بزیست و متوشالح را آورد .22:  و خنوخ بعد از آوردن متوشالح ، سیصد سال با خدا راه می رفت و پسران و دختران آورد . 23: و همه ایام خنوخ ، 👈سیصد و شصت و پنج سال بود  24: و خنوخ با خدا راه می رفت و نایاب شد زیرا خدا او را برگرفت . ...}

خنوخ ( חנוך)را در زبان عبری به معنای آزموده و بعضا به معنای آغاز کننده دانسته اند . 
وی را نخستین فردی می دانند که خط را ابداع کرد  ! همچنین بنا به نظر قدما  وی  نخستین فردی است که حرکات کواکب را رصد ومحاسبه و ثبت و احکام نجومی را تبیین نمود . علاوه بر آن ایجاد علم اعداد و حساب و هندسه و حکمت و کیمیا و ... را نیز به ادریس (ع) نسبت می دهند . درمیان فلاسفه و حکما و علوم غریبه کاران غربی و حتی اسلامی هرمس سرمنشأ علوم غریبه و خفیه می باشد .
اما در عالم اسلام و نظریه ولایت شناسی عرفان اسلامی شیث (ع) سرمنشأ علوم غریبه و خفیه می باشد . و به این علوم ، علوم شیثی می گویند . و ادریس(ع) را صاحب علم نجوم می دانند . که علوم شیث (ع) را تکمیل نمود . اما با اینحال  ادریس(ع) از چند جهت در علوم غریبه و خفیه مهم است : 👇

1: آنچه که از این علوم از اجداد وی علی الخصوص شیث هبة الله باقی مانده بود را احیا نمود .

2: علاوه بر احیای علوم شیثی در شاخه های مختلف این علوم نیز ابداعاتی کرد و به دانش پیشینیان اضافه نمود .

3: دانش نجوم به طور خاص توسط وی ایجاد شد و حق تعالی وی را بر دقایق علم تنجیم آگاه نمود . میزان عمر وی نیز با 365 روز سال شمسی تطابق دارد .

4: در احادیث داریم که بر شیث (ع) نیز صحیفه هایی نازل شد . پس نتیجه می گیرم که خط در زمان شیث(ع) وجود داشته ، اما با اینحال شاید ادریس(ع) خط جدیدی ابداع نموده که مشکلات خط پیشین را نداشته است .

5: مهمترین ویژگی ادریس(ع) که سبب معروفیت وی بوده ، هنر تدریس وی بوده وی سالها علوم مختلفی نظیر ، خط ، نجوم ، حکمت ، طب ، اعداد. ، حساب ، هندسه ، کیمیا ، رمل ( بنا به نظر علمای رمل علم رمل از معجزات انبیایی نظیر آدم شیث ادریس ، لقمان ، اشعیا ، ارمیا ، و دانیال نبی بوده ) و سایر شعب علوم خفیه را تدریس نمود . و این مهمترین علت شهرت جهانی وی تاکنون بوده است .

شغل ادریس(ع) را در احادیث و روایات خیاطی ذکر نموده اند .
در دعای اول ماه رجب که در کتاب اقبال الاعمال سید بن طاووس آمده در فقره ای به ادریس (ع) و إموزش علم نجوم به تعلیم الهی بدان حضرت سخن رفته :👇

{  خَالِقَ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ مُنْشِئَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ وَ مُعَلِّمَ إِدْرِيسَ عَدَدَ النُّجُومِ وَ الْحِسَابِ وَ السِّنِينَ وَ الشُّهُور وَ أَوْقَاتِ الْأَزْمَانِ
 و حضرت آدم-سلام بر او-را آفريدى
و پيامبران-سلام بر آنان-را از نسل او پديد آوردى و به حضرت ادريس، شماره‌ى ستارگان، حساب و كتاب، سال‌ها، ماه‌ها و اوقات زمان را آموختى }

اینکه ادریس(ع) سرمنشأ علم نجوم و مهمترین معلم علوم خفیه و غریبه بوده و در دروانی زندگی می نموده که خدایان فرومایه باستانی بر روی زمین بوده اند .
باعث این شده که  به مرور وی در نحله علوم خفیه کارانی که در تمدن های شرک آمیزی نظیر یونان و مصر زندگی می نمودند با هرمس و توت یکی دانسته شود  .
که هر دو از ایزدان مورد پرستش این تمدن ها بوده اند .
شاید علت این همسان پنداری ، شباهت ادریس(ع) با این ایزدان مورد پرستش بوده باشد .
من باب مثال در یونان هرمس ایزد کوکب عطارد است . و خدای حکمت و دانش های گوناگون (طب ، نجوم ، حساب و هندسه و ..)  و👈 کاتب و پیک خدایان ، سخنگو و مباحثه گر  و محافظ کاروان ها در سفر و معلمی است که علوم مختلفه را به بشر می آموزد .

ادامه دارد ...

#مسبحات #چاکرا #ادریس(ع) #شمس
#هرمس
@soltannasir
🌝🌞🌛

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 70}

        { مسبحات و چاکراها 67}

ادامه ...👇

تا اینجا شواهدی مبنی بر ارتباط سوره مبارکه اعلی با چاکرای خورشیدی و کوکب شمس ارائه شد .
می دانیم که در فلکیات قدیم کوکب شمس ، در فلک چهارم قرار دارد . و سه فلک قمر و عطارد و زهره را در پایین خود و پنج فلک مریخ و مشتری و زحل و فلک ثوابت و فلک اطلس را در بالای خود دارد .
ممکن است سوال پیش بیاید که بر اساس فلکیات قدیم شمس تقریبا در میانه افلاک است . پس چرا سوره مبارکه «اعلی» به شمس منسوب شده است ?ّ
«اعلی » صیغه افعل تفضیل از ماده علو و به معنای بالاتر و برتر است .
بر اساس فلکیات قدیم ، فلک اطلس بالاترین فلک است . و میان افلاکی که دارای کوکب می باشند . فلک هفتم که کوکب آن زحل می باشد . بالاترین فلک می باشد ! با اینحال این سوال وجود دارد که چرا فلک شمس به اسم اعلی منسوب شده است ?

برای پاسخ به این سوال ابتدا نظر شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی را از کتاب فصوص الحکم  نقل می نماییم : 👇

{ فص حکمت قدوسی در کلمه ادریسی : 👇

علو و بلندی دو نسبت دارد : علو مکان و علو مرتبت ، علو مکان :  « وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا = و او را به مقامی بلند بالا بردیم _ 57/مریم » و بالاترین 👈مکان ها مکانی است که آسیای عالم افلاک 👈بر گرد آن می چرخد و آن 👈فلک خورشید است و 👈 مقام روحانیت ادریس در آن است و تحت آن هفت فلک است و بالای آن نیز هفت فلک ، و آن پانزدهمین است . و آن که بالاتر از آن است فلک مریخ و فلک مشتری و فلک زحل و فلک منازل و فلک اطلس [ فلک بروج ] و فلک کرسی و فلک عرش می باشد ، و آنچه پایین تر از آن است فلک زهره و فلک کاتب (عطارد) و فلک قمر و کره اثیر و کره هوا و کره آب و کره خاک می باشد .
پس از آن حیث که 👈 قطب افلاک است ، مکانش بالاتر است . اما علو مرتبت ما راست ، مرادم محمدیین است که خداوند فرمود : « و انتم الاعلون و الله معکم = شما برترید و خداوند با شماست _ 35محمد » در این علو ، و او از مکان برتر است _ نه از مکانت _ و چون نفوس عمل کنندگان از ما هراس به خود راه دادند ،معیت را از پی آن فرمود : « و لن یترکم اعمالکم = و هرگز اعمالتان را نکاهد _36/ محمد » پس عمل ، مکان را می طلبد و علم ، مکانت و مرتبه را در خواست دارد ، بنابراین برای ما بین دو رفعت و بلندی جمع کرده است : علو مکان ، به عمل و علو مکانت به علم .
سپس از جهت اشتراک با معیت تنزیه کرد و فرمود « سبح اسم ربک الاعلی = نام پروردگار والایت را تنزیه کن _1/اعلی » از این اشتراک معنوی ، و از شگفت ترین امور ، بالاترین موجودات بودن انسان است ، یعنی انسان کامل ، و علو بدو جز به تبعیت نسبت نمی یابد ، یا به مکان و یا به مکانت که عبارت از منزلت است . پس علو او به ذاتش نیست.
بنابراین او علیّ و بلند مرتبه به علو مکان و مکانت است ، پس علوّ آن دو را می باشد . علوّ مکان ، مانند : « الرحمن علی العرش استوی = خداوند رحمان بر عرش استوا یافت _ 5/ طه » و آن بالاترین مکان ها ، است و علوّ مکانت « کل شی هالک الا وجهه = هر چیزی هلاک است جز وجه او _88 /قصص » ، و : « الیه یرجع الامر کله = تمام کارها یکسره به او باز می گردد _123/هود » ، «ا اله مع الله = آیا با خدا خدایی دیگر است ? _60/نحل » و چون حق تعالی فرمود : « و رفعنا مکانا علیا = او را به مقامی بلند بالا بردیم _57/مریم » بلند بودن را صفتی برای مکان قرار داد .  « وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً = و چون پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمین جانشینی قرار می دهم _30/بقره » این علوّ مکانت است ، و درباره فرشتگان فرمود : «  أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ = بزرگی کردی یا از عالین بودی ? _ 75/ص»  علوّ را برای فرشتگان قرار داد ، پس اگر از آن جهت بود که فرشتگانند ، تمام فرستگان می باید در این علو داخل می شدند ، و با این که در حد فرشتگی اشتراک داشتند ، فراگیر نشد ، می فهمیم که این در نزد خدا علو مکانت است . همین طور خلیفگان از مردمان ، اگر علوّشان به خلافت ، علوّ ذاتی باشد ، باید هر انسانی را باشد ، وچون فراگیر نیست دانستیم که آن علوّ مکانت راست . و «علیّ» از اسمای حسنای اوست . ...    } (متن و ترجمه فصوص الحکم ابن عربی ترجمه محمد خواجوی صفحات 70 و 71)


ادامه دارد ...

#مسبحات #چاکرا #ادریس(ع) #فصوص_الحکم #شمس #زحل #اعلی
 
@soltannasir
🌞☀️

@soltannasir

        { پاسخ به سوالات 68}

       { مسبحات و چاکراها 65}

ادامه ...👇

سوره مبارکه اعلی با این آیه شروع می شود : 👇

{ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿۱﴾

نام پروردگار والاى خود را به پاكى بستاى (۱) }

همانگونه که ملاحظه می نمایید برخلاف مسبحات دیگر این سوره با فعل امر شروع می شود ! براستی چرا ?

برای تفسیر این آیه مهم  بر اساس  نظریه تطابق سور مسبحات با چاکراها ابتدا حدیثی را که کمیل بن زیاد  از امیرالمونین (ع) نقل نموده و علامه مجلسی در بحارالانوار آورده را می آوریم  سپس از جنبه های مختلف به ارتباط این سوره مبارکه با کوکب شمس و چاکرای خورشیدی می پردازیم : 👇


{ الخبر ما روى مرفوعا عن کمیل‏ بن زیاد قال: سألت مولانا أمیر المؤمنین علیه السلام فقلت: یا أمیر المؤمنین أرید ان تعرفنی نفسی؟ قال: یا کمیل‏ ای الانفس ترید أنأعرفک؟قلت: یا مولاى و هل هی الّا نفس‏ واحدة؟ قال: یا کمیل انما هی أربعة: النامیة النباتیة و الحسیة الحیوانیة و الناطقة القدسیة و الکلیة الالهیة، و لکل واحدة من هذه خمس قوی و خاصیتان:👇

1.  النامیة النباتیة :لها خمس قوى: جاذبة و ماسکة و هاضمة و دافعة و مربیة، و لها خاصیتان: الزیادة و النقصان، و انبعاثها من الکبد، (هِیَ أَشْبَهُ الْأَشْیَاءِ بِنَفْسِ‏ الْحَیَوَان‏)

2.  الحسیة الحیوانیّة: لها خمس قوى: سمع و بصر و شمّ و ذوق و لمس، و لها خاصیتان: الشهوة (الرِّضَا)و الغضب،و انبعاثها من القلب،   (انْبِعَاثُهَا مِنَ الْقَلْبِ، وَ هِیَ أَشْبَهُ الْأَشْیَاءِ بِنَفْسِ‏ السِّبَاع‏)

3.  الناطقة القدسیة  لها خمس قوى: فکر و ذکر و علم و حلم و نباهة،  و لها خاصیتان: النزاهة و الحکمة،  و لیس لها انبعاث و هی اشبه الاشیاء بالنّفوس الملکیّة(الْمَلَائِکَة)(  الْفَلَکِیَّة)

4 :الکلیة الالهیة :  لها خمس قوى: بقاء فی فناء و نعیم فی شقاء و عزّ فی ذل و فقر فی غناء و صبر فی بلاء، و لها خاصیتان: الرضاء و التسلیم: (الْحِلْمُ، وَ الْکَرَم‏)
   و هذه التی مبدأها من اللّه و إلیه تعود و قال اللّه تعالى: وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی، و قال: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً،
و العقل وسط الکل. (َّ لِکَیْلَا یَقُولَ أَحَدُکُمْ شَیْئاً مِنَ الْخَیْرِ وَ الشَّرِّ إِلَّا لِقِیَاسٍ مَعْقُولٍ")

ترجمه : 👇

در حدیث كمیل بن زیاد آمده كه گوید:از مولایم علی (ع) پرسیدم می خواهم نفسم را به من بشناسانی .حضرت فرمود:ای كمیل كدام نفس را می خواهی به تو معرفی كنم؟

گفتم مولای من ، آیا بیش از یك نفس وجود دارد؟

فرمود :ای كمیل ، همانا چهار نفس است:👇
1- نامی نباتی
2- حسی حیوانی
3- ناطقی قدسی
4-نفس کل الهی

برای هركدام از این نفس ها پنج نیرو ودوخاصیت است.

1- نامی نباتی : پنج نیرو دارد: 1-قوه جاذبه  2: قوه ماسکه  3- قوه هاضمه  4- قوه دافعه 5-قوه مربیه

· این نفس دوخاصیت دارد :فزونی وكاستی كه از 👈 كبد برخیزد. (نفس نامی از همه چیزبه نفس حیوان شبیه تراست.)

2- حسی حیوانی : نیز پنج نیرو دارد: 1- حس شنوائی 2-حس بینایئ3- حس بویائی4-حس چشایئ 5- حس لامسه.

این نفس دوخاصیت دارد : شهوت (رضا) و خشم كه هردو از دل(قلب) برمی خیزند. (و شبیه به نفس حیوانی و درندگان است.  )

3- نفس ناطقی قدسی (قلب): نیز پنج نیرو دارد:1-فكر 2-ذكر که به وسیله آن می تواند با خدا راز و نیاز کند و چیزی به زبان آورد. 3-دانش 4-بردباری (حلم) 5-هوشمندی وآگاهی . این نفس دو خاصیت دارد: نزاهت وپاكی،وحكمت.
· شبیه ترین چیز به نفس فرشتگان است.

4- نفس كلی الهی (روح انسان یا نفس مطمئنه) : نیز پنج نیرو دارد: 1- خرمی در نیستی (بقاء فی فناء) 2-نعمت در بدبختی 3- عزت در خواری 4- فقر فی غنا که در عین بی نیازی خود را نیازمند به حق می داند5- صبر دربلا وگرفتاری .
 این نفس دو خاصیت دارد: رضا وتسلیم؛
 وهمین نفس است كه آغازش از خداست وبه اوباز می گردد، خداوند می فرماید :« نفخت فیه من روحی»
· و بازگشت آن به سوی خداوند چنان است که می فرماید : ( یا ایها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة )

این ها مراتب و درجات نفس است و عقل در وسط کل این نفوس قرار دارد. یعنی قوام این نفوس به عقل است و مانند مرکز و محور دایره ای که پرگار در دور او دور می زند، موجودیت و هستی این نفوس به عقل ارتباط و بستگی دارد. }


#مسبحات #چاکرا #سوره_اعلی #کمیل #نفس #شمس #علامه_مجلسی
@soltannasir
☀️🌞🌾🌿🌱☘️



  { پاسخ به سوال در باب دستور ماه رمضان }


عده ای از فقیر در باب دستور ماه رمضان پرسیده اند . فقیر هم به یمن تبرک یکی از دستوراتی که از یکی از اساتید خویش به یادگار دارم را برایتان می نویسم : 👇👇👇

{ 1⃣ :  سوره مبارکه قدر هر شب 1000بار به مدت 27 شب
و سپس در شب 28م سوره حمد 1000بار
و در شب 29و 30 سوره توحید 1000بار قرائت شود . }

نکته 1 : شیوه قرائت بدین گونه است که شماره های فرد یعنی 1و3و5و7و 9 و ...را به صورت خفی و در دل  می خوانند .
و شماره های زوج 2و 4و6و8 به صورت جلی قرائت می شود .

نکته 2: زمان انجام ذکر ترجیحا پس از نیمه شب شرعی تا پیش از اذان صبح می باشد . همچنین اگر ماه رمضان 29 روزه بود سوره قدر 26 شب و سوره حمد یک شب و سوره توحید دوشب آخر قرائت می شود . 

نکته 3: ممکن است این ذکر کمی طولانی باشد . و افرادی که شاغل هستند از پرداختن به این دستور خودداری نمایند . زیرا انجام وظیفه و خدمت با روی خوش به خلق الله بر انجام چنین دستوراتی ارجحیت دارد .

{ 2⃣ : قرائت روزانه قرآن . هر روز یک جزء  با👈 تدبر کامل و 👈خواندن معنی }

نکته 4: قرائت قرآن در این ماه مبارک با تدبر کامل در نزد اساتیدی که فقیر از وجودشان استفاده نموده ام بر هر 👈ذکر و دستوری  مقدم است .
و این بزرگان بر قرائت همراه با  تدبر کامل تاکید می نمایند . حتی اگر شخص می تواند به تفاسیر  نیز رجوع نماید .  بدیهی است که  چنین قرائتی با تدبر  چندین ساعت زمان می برد .

{ 3⃣ : قرائت سوره مبارکه شمس قبل از طلوع و قبل از غروب آفتاب 10بار }

نکته 5: یعنی در بین الطلوعین اندکی پیش از طلوع آفتاب ( هنگام اشراق ) 10 بار سوره شمس قرائت شود .
و پیش از غروب آفتاب نیز 10 بار این سوره مبارکه قرائت شود .

نکته 6: قرائت سوره مبارکه  شمس باعث افزایش  قدرت  روحی می شود و قدرت روح را برای  تحمل گرسنگی و تشنگی در ماه مبارک رمضان افزایش می دهد  . اگر قرائت این سوره مبارکه در فضای باز انجام شود تاثیر آن بیشتر خواهد بود . همچنین اگر شخص در ماه مبارک رمضان روزی یک ساعت در معرض  نور خورشید قرار بگیرد .توان و نیروی روحی بدن  برای تحمل گرسنگی و تشنگی افزایش پیدا می کند  .

{ 4⃣ :  ذکر « صابر الصبر فاستغاث به الصبر فصاح المحب یا صبر صبرا » 13 بار پس از نماز ظهر }

نکته 7 : این ذکر علی الظاهر از اشعار  شیخ ابوبکر شبلی می باشد و معنی آن این است : « بردباری عاشقان صبر را مغلوب کرد تا جایی که صبر دست به دامن او شد پس عاشق بر سر صبر فریاد کشید ای صبر شکیبا باش »

{ 5⃣ : بعد از نماز عصر «1» بار تلاوت سوره جاثیه یا به جای تلاوت کل سوره می تواند سه بار آیات 36و 37 سوره جاثیه را تلاوت نماید }

{ 6⃣ : بعد از نماز صبح 105 بار و پس از نماز عشا 101 بار ذکر «رحمن»  گفته شود .}

{ 7⃣ : ذکر «اللهم صَل علی محمد ٍ و آل محمد ٍ به عَددِ کَلَماتِکَ و الطافِکَ و بارک علی محمد ٍ و آل محمد ٍ و سَلِّم علی محمدٍ و آل محمد به عدد کُلِّ ذرةٍ الف الف مره»👈 3بار  👉   و سپس بلافاصله ذکر 👈 « یا قدیم الاحسان احسن الینا باحسانک القدیم »  100 بار }

نکته 8 : زمان این اذکار از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب است .

{ 8⃣ : ذکر « إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ (13)وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (14)ذُوالْعَرْشِ الْمَجِيد(15)ُ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ (16)» روزی 77بار }

نکته 9:  این ذکر آیات 13 الی 16 سوره مبارکه بروج است :👇👇

{ إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ﴿۱۳﴾

هم اوست كه [آفرينش را] آغاز مى ‏كند و باز مى‏ گرداند (۱۳)

وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿۱۴﴾

و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان] (۱۴)

ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ ﴿۱۵﴾

صاحب ارجمند عرش (۱۵)

فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ ﴿۱۶﴾

هر چه را بخواهد انجام مى‏ دهد (۱۶) }

نکته 10: زمان ذکر از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب می باشد .

{ 9⃣ : « قرائت آیه الکرسی پیش از کلیه نماز ها 👈1بار و پس از کلیه  نمازها 👈3 بار و چهار قل  پس از کلیه نمازها👈 1بار  و تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س) پس از کلیه نماز ها 👈1 دور }

نکته 11  : هر شخصی  می تواند به غیر از  اذکاری که در بالا آمده به اذکار سنت که در کتب روایی آمده  مبادرت ورزد . اما همچنان تاکید می نمایم که قرائت قرآن مجید و عزیز با 👈تدبر دقیق در آیات بر هر ذکری در این ایام مقدم است .


#رمضان #دستور #بروج #شمس #قرآن 
@soltannasir
💓💓💓💓💓💓

 

            { درد و دل 57} 

 

{ در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 17} 

 

ادامه 👇👇

 

نکته 5: در شهریور  سال 2003 (1382) مریخ به نزدیکترین فاصله خویش با زمین می رسید . 

 این یکی از دلایل انتخاب  آمریکایی ها برای حمله به خاک عراق در این سال بود . 

 

نکته مهم 6: علی رغم آنکه اقلیم سوم اقلیم مریخ است و با جنگ ارتباط دارد . 

امن ترین نقطه جهان هستی نیز ،   سرزمینی مقدس در هیمالیا می باشد . که در این اقلیم (سوم) قرار دارد . 

و هر کسی را بدان سرزمین مقدس راه نیست .

 

اما حال به اقلیمی دیگر  اقلیم پنجم(زهره) نظر بیندازیم و تا حدودی آن را بررسی نماییم . بر اساس تقسیم بندی کتاب المدخل حد ابتدایی اقلیم پنجم (زهره)39 درجه و حد پایانی آن 43 درجه می باشد .

(فقیر بیشتر بر درجه 39یا 40 الی 47یا 48 نظر دارم ) 

ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم در باب دلالت کوکب زهره بر خلق و خوی های مردم می آورد 👇👇👇

 

{ نیک خویی ، خوش منشی و گشاده رویی و طیبت عشق و 👈شهوت ورزیدن و آرزویها ، و 👈دوست داشتن سرود و لهو و بازی و سخاوت و آزاد مردی و دل بر هر کس نهادن و شادی نمودن و دل بستگی ، بر دوستان و پاکیزگی و عجب و متکبری و شادی و تجمل و داد و خدایی و دین ، نگاه داشتن و قوت تن و ضعیفی دل و فرزند دوستی ، و مردم دوست داشتن } 

همچنین در دلالت کوکب زهره بر احوالها و کردار ها 👇👇👇

{ کاهلی و خنده و فسوس کردن و پای کوفتن و می و انگبین دوست داشتن و آرزو کردنش و شطرنج و نرد باختن . و و بسیار سوگندان خوردن . و دروغ بی فسادی . و شادی بر هر چیزی و مردمان جستن و خویشتن ماده کردن . و بسیار جماع گونالون ، پیش و پس،. و سودن و شیرینی سخن و زیت و عطر و پیرایه زر و سیم و ماهی و جامه سپید و سبز و کردن تاجها و افسرها و اوستادی بسرود و لحنها و طنبور و بربط زدن و لعبها و قمار } (التفهیم صفحات 390و391} 

 

کشورهای یونان و امپراطوری بزرگ روم باستان که از غرب  ایتالیای امروزی تا ترکیه امروزی را در بر می گرفته است در اقلیم زهره قرار داشته اند . 

نکته : شهر امروز «رم » در  عرض جغرافیایی 41و 54 دقیقه قرار دارد . و بنا به تقسیم بندی اقالیم سبعه به نقل کتاب المدخل در اقلیم پنجم( زهره )قرار دارد . 

نکته 2: قسمت های شمالی ایتالیا بنا به تقسیم بندی کتاب المدخل در اقلیم زهره قرار ندارد  . 

نکته 3: خصوصیات کوکب زهره در علاقه مندی به هنر و موسیقی و رقص و «لهو و لعب» و حب دنیا و عشق و شهوات دنیوی و تجملات ، را می توان در فرهنگ یونان و روم باستان کاملا مشاهده نمود . 

من باب مثال در فرهنگ یونان  به زیبایی اندام ، اهمیت زیادی داده می شد . 

اگر خدایان آریایی فرهنگ هند و ایران  خدایانی با توانایی های متافیظیکی بالا و معنوی و عرفانی  بودند . نظیر ایزد مهر در ایران و یا ویشنو در هندوستان .  

خدایان رم و یونان علی رغم داشتن توانایی های متافیظیکی ، بیشتر خدایانی تنومند  و دارای قدرت های فیظیکی و متافیظیکی بوده اند  که  شهوت ران و دنیوی بوده اند . و حتی توانایی های متافیظیکی آنان نیز صرف امور دنیوی می شده است و یکی از علت های مهم این مسئله را باید در اقلیمی که خاک یونان و روم در آن قرار دارد جستجو نمود . ! عزیزان خاک و جغرافیا را باید شناخت . 😊

نکته4: پیشتر گفتیم که کوکب زهره را با ظهور ارتباطی معنا دار است ! 

حال عزیزان بدانند که چون شمس ولایت ختم ولایت خاصه محمدی حضرت صاحب الامر و الزمان (عجل الله) از نقطه ای در مرز بین اقلیم چهارم (شمس) و پنجم (زهره) از شرق ظهور نماید . و سپس در اقلیم مشتری (مکه) مستقر شود . {از اقلیم چهارم (شمس) و نزدیک به مرز اقلیم پنجم (زهره) ظهور نماید}  کوکب خورشید از غرب طلوع خواهد نمود . 😊

نکته5:  سد ذوالقرنین نیز که در دوره آخرالزمان شکسته خواهد شد . در منطقه قفقاز در اقلیم زهره قرار دارد . و همانگونه که پیشتر گفته شد زهره را با ظهور و ظاهر شدن ارتباط است . 

و پس از شکسته شدن این سد قوم یاجوج و ماجوج از بعد دیگر زمین ما ،  وارد بعد ما خواهند شد . 

نکته 6: خواننده عزیز توجه نماید که  این مسئله اقلیم شناسی معنوی مسئله ای کلی می باشد نه جزئی ، وگرنه هر شهری بنا به طالع بنای آن خود دارای احکامی خاص می باشد . و علاوه بر تاثیر کواکب بر حیطه اقالیم سبعه ،و تاثیر کوکب طالع عمارت باید به 👈بوم شناسی معنوی نیز توجه نمود . چنانچه گاه در یک شهر که یک طالع عمارت مشخص  و در یک اقلیم خاص قرار دارد . و یک نژاد خاص از مردمان در آن زندگی می نمایند .دو نقطه خاص از آن شهر تفاوت معنوی قابل ملاحظه ای  با یکدیگر دارند . و اینجا دیگر مسئله تاثیر کواکب چندان در میان نیست . بلکه علت این تفاوت ها را باید در وجود عوالم این فرومایگان و محل اسکانشان ، و مثبت و منفی بودن اینان جستجو نمود . 

 

ادامه دارد ..

 

#جغرافیا #عراق #دردو_دل #روم #مریخ #اقالیم #یونان #زهره #شمس

 

@soltannasir 

🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️@soltannasir 

 

            { درد و دل 57} 

 

{ در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 17} 

 

ادامه 👇👇

 

نکته 5: در شهریور  سال 2003 (1382) مریخ به نزدیکترین فاصله خویش با زمین می رسید . 

 این یکی از دلایل انتخاب  آمریکایی ها برای حمله به خاک عراق در این سال بود . 

 

نکته مهم 6: علی رغم آنکه اقلیم سوم اقلیم مریخ است و با جنگ ارتباط دارد . 

امن ترین نقطه جهان هستی نیز ،   سرزمینی مقدس در هیمالیا می باشد . که در این اقلیم (سوم) قرار دارد . 

و هر کسی را بدان سرزمین مقدس راه نیست .

 

اما حال به اقلیمی دیگر  اقلیم پنجم(زهره) نظر بیندازیم و تا حدودی آن را بررسی نماییم . بر اساس تقسیم بندی کتاب المدخل حد ابتدایی اقلیم پنجم (زهره)39 درجه و حد پایانی آن 43 درجه می باشد .

(فقیر بیشتر بر درجه 39یا 40 الی 47یا 48 نظر دارم ) 

ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم در باب دلالت کوکب زهره بر خلق و خوی های مردم می آورد 👇👇👇

 

{ نیک خویی ، خوش منشی و گشاده رویی و طیبت عشق و 👈شهوت ورزیدن و آرزویها ، و 👈دوست داشتن سرود و لهو و بازی و سخاوت و آزاد مردی و دل بر هر کس نهادن و شادی نمودن و دل بستگی ، بر دوستان و پاکیزگی و عجب و متکبری و شادی و تجمل و داد و خدایی و دین ، نگاه داشتن و قوت تن و ضعیفی دل و فرزند دوستی ، و مردم دوست داشتن } 

همچنین در دلالت کوکب زهره بر احوالها و کردار ها 👇👇👇

{ کاهلی و خنده و فسوس کردن و پای کوفتن و می و انگبین دوست داشتن و آرزو کردنش و شطرنج و نرد باختن . و و بسیار سوگندان خوردن . و دروغ بی فسادی . و شادی بر هر چیزی و مردمان جستن و خویشتن ماده کردن . و بسیار جماع گونالون ، پیش و پس،. و سودن و شیرینی سخن و زیت و عطر و پیرایه زر و سیم و ماهی و جامه سپید و سبز و کردن تاجها و افسرها و اوستادی بسرود و لحنها و طنبور و بربط زدن و لعبها و قمار } (التفهیم صفحات 390و391} 

 

کشورهای یونان و امپراطوری بزرگ روم باستان که از غرب  ایتالیای امروزی تا ترکیه امروزی را در بر می گرفته است در اقلیم زهره قرار داشته اند . 

نکته : شهر امروز «رم » در  عرض جغرافیایی 41و 54 دقیقه قرار دارد . و بنا به تقسیم بندی اقالیم سبعه به نقل کتاب المدخل در اقلیم پنجم( زهره )قرار دارد . 

نکته 2: قسمت های شمالی ایتالیا بنا به تقسیم بندی کتاب المدخل در اقلیم زهره قرار ندارد  . 

نکته 3: خصوصیات کوکب زهره در علاقه مندی به هنر و موسیقی و رقص و «لهو و لعب» و حب دنیا و عشق و شهوات دنیوی و تجملات ، را می توان در فرهنگ یونان و روم باستان کاملا مشاهده نمود . 

من باب مثال در فرهنگ یونان  به زیبایی اندام ، اهمیت زیادی داده می شد . 

اگر خدایان آریایی فرهنگ هند و ایران  خدایانی با توانایی های متافیظیکی بالا و معنوی و عرفانی  بودند . نظیر ایزد مهر در ایران و یا ویشنو در هندوستان .  

خدایان رم و یونان علی رغم داشتن توانایی های متافیظیکی ، بیشتر خدایانی تنومند  و دارای قدرت های فیظیکی و متافیظیکی بوده اند  که  شهوت ران و دنیوی بوده اند . و حتی توانایی های متافیظیکی آنان نیز صرف امور دنیوی می شده است و یکی از علت های مهم این مسئله را باید در اقلیمی که خاک یونان و روم در آن قرار دارد جستجو نمود . ! عزیزان خاک و جغرافیا را باید شناخت . 😊

نکته4: پیشتر گفتیم که کوکب زهره را با ظهور ارتباطی معنا دار است ! 

حال عزیزان بدانند که چون شمس ولایت ختم ولایت خاصه محمدی حضرت صاحب الامر و الزمان (عجل الله) از نقطه ای در مرز بین اقلیم چهارم (شمس) و پنجم (زهره) از شرق ظهور نماید . و سپس در اقلیم مشتری (مکه) مستقر شود . {از اقلیم چهارم (شمس) و نزدیک به مرز اقلیم پنجم (زهره) ظهور نماید}  کوکب خورشید از غرب طلوع خواهد نمود . 😊

نکته5:  سد ذوالقرنین نیز که در دوره آخرالزمان شکسته خواهد شد . در منطقه قفقاز در اقلیم زهره قرار دارد . و همانگونه که پیشتر گفته شد زهره را با ظهور و ظاهر شدن ارتباط است . 

و پس از شکسته شدن این سد قوم یاجوج و ماجوج از بعد دیگر زمین ما ،  وارد بعد ما خواهند شد . 

نکته 6: خواننده عزیز توجه نماید که  این مسئله اقلیم شناسی معنوی مسئله ای کلی می باشد نه جزئی ، وگرنه هر شهری بنا به طالع بنای آن خود دارای احکامی خاص می باشد . و علاوه بر تاثیر کواکب بر حیطه اقالیم سبعه ،و تاثیر کوکب طالع عمارت باید به 👈بوم شناسی معنوی نیز توجه نمود . چنانچه گاه در یک شهر که یک طالع عمارت مشخص  و در یک اقلیم خاص قرار دارد . و یک نژاد خاص از مردمان در آن زندگی می نمایند .دو نقطه خاص از آن شهر تفاوت معنوی قابل ملاحظه ای  با یکدیگر دارند . و اینجا دیگر مسئله تاثیر کواکب چندان در میان نیست . بلکه علت این تفاوت ها را باید در وجود عوالم این فرومایگان و محل اسکانشان ، و مثبت و منفی بودن اینان جستجو نمود . 

 

ادامه دارد ..

 

#جغرافیا #عراق #دردو_دل #روم #مریخ #اقالیم #یونان #زهره #شمس

 

@soltannasir 

🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 130
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 444
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 1,003
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,434
  • بازدید ماه : 2,434
  • بازدید سال : 100,972
  • بازدید کلی : 1,169,410