loading...
سلطان نصیر

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 108}

  { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 8}

  ادامه ...👇

اما هدف از نقل آنچه تا کنون در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات در اذکار گفته شد . ذکر این نکته بود ، که بگوییم . 
در ازمنه پیشین که از طلا در معاملات استفاده میشده با توجه به آنکه ظاهر طلا بادی( گرم و تر  ) است  ،  اذکار ترقی  تاثیر بیشتری داشته تا امروزه که از  اسکناس در معاملات استفاده می شود .
یکی از عواملی که دستورات و اذکار و طلسمات جلب رزق و روزی به مانند گذشته های دور  موثر نیست . حاکم بودن اسکناس بر معاملات بشری می باشد .
زیرا همانگونه که ملاحظه نمودید اسکناس دوامی ندارد . و طبیعت آن با باد ناسازگار است .

 نکته مهم : یکی از نکات مهم که باید در باب تأثیرات اذکار و دستوراتی که برای کسب ثروت ، استفاده می شود . بخاطر داشت این است که بسیاری از اذکار سلوکی نظیر «لااله الا الله » و «الله» و «لاهو الاهو » یا سوره توحید و ...علاوه بر معانی توحیدی و نفی مادون حق ، از نظر طبعی نیز آتشی می باشند .
پیشتر در دروس ، گفته شد که برای ارتقا روحی ، روح باید ترفع پیدا نماید و طبیعت ترفع ، آتشی می باشد .
با توجه به دروس ، اذکار سلوکی و توحیدی علاوه بر مغایرت معنایی با ترقیات دنیایی ، از نظر طبعی نیز با توجه به آتشی بودن ، با ترقی مادی ، مغایرت دارد .
سالکی که قصد عروج روحی و رسیدن به مراتب بالای معنوی را دارد . ناگزیر است که به اذکار توحیدی و آتشی مبادرت ورزد . زیرا وی خواسته ای جز حق تعالی ندارد . و قصد دارد که روح را به عوالم رفیع تر ترفع دهد . و طبیعت ترفع آتشی است .
سالک طریق توحیدی ، کلمه طیبه لااله الا الله را به طریق نفی و اثبات ضرب می نماید .
و در قسمت لا اله محبت هر چه غیر الله است را نفی می نماید . و ریشه آن را از دل می کند . و به اصطلاح هر الهی ( ثروت و مقام و همسر و فرزندان و شخصیت اجتماعی و فردی و ...) را غیر از الله نفی می نماید . و در طرف دوم اثبات محبت الله می نماید . بدیهی است که ذکر لااله الا الله اگر به درستی و به میزان زیاد ضرب شود . می تواند برای سالک الی الله امتحانات و ابتلائاتی را مثل از دست دادن فرزند و یا همسر و یا مال و منال و جاه و مقام و ... به وجود آورد .
بخشی از ابتلائات به دلیل معانی توحیدی و نفی اغیار در این اذکار است و بخشی نیز ناشی از خاصیت 👈 آتشی این اذکار است .
استفاده 👈زیاد از اذکار آتشی که مضامین توحیدی و جلالی دارند . می تواند  باعث آتش زدن بر جسم و جان و مال و منال و خانه و کاشانه و همسر و فرزند و جاه و مقام و ... سالک شود . زیرا خاصیت آتش سوزندگی می باشد .

نکته2 : باید در نظر داشت معنی لا اله الا الله ، در شکل اولیه خود بسیار ساده است و آن نفی الوهیت( خدایان اسطوره ای و جنیان و شیاطین و فرشتگان و ...) غیر الله است .
اما در هنگام ذکر ، ابتدا سالک در قسمت نفی ( لا اله )محبت غیر الله را نفی می نماید و پس از گذراندن مراحلی در سلوک الی الله هر آنچه در 👈 دایره وجود غیر الله تبارک تعالی است را نفی می نماید. . تا به این حقیقت برسد که غیری از ابتدا وجود نداشته و تمام عالم مظاهر مختلف  الله تبارک تعالی می باشد .

نکته 3: باید توجه داشت که استفاده از اذکاری با مضامین توحیدی و آتشی به میزان 100 عدد به صورت ورد که از معصوم روایت شده است . نه تنها اشکالی ندارد بلکه مستحب نیز می باشد. 
آنچه که می تواند . مشکل ایجاد نماید . بیش از حد لازم به  اذکار آتشی مبادرت ورزیدن است . آن هم به گونه ضرب و نفی و اثبات صوفیانه که چنین حالتی حرارت زیادی تولید می نماید .
در ازمنه قدیم ، صوفیان هنگام توبه نمودن بر دست پیر ، مدت چند سالی در خانقاه زندگی می نمودند . که در سال اول به خدمت مشغول می شدند و اندک اندک توسط پیر به عزلت و سپس به خلوت وارد می شدند و ذکر سالک در  هنگام خلوت ، کلمه طیبه لااله الا الله می بوده .که به صورت نفی و اثبات و عمدتا به شکل دو ضربی یا چهار ضربی (روش های دیگری نیز وجود داشته ) ، توسط سالک ضرب می شده است  .
سالک پس از گذراندن مراحل ابتدایی و متوسط سلوک ، چون به حد ارشاد می رسیده توسط پیر اجازه نامه ای برای وی نوشته می شده و سپس  به شهر خویش باز می گشته و اهل شهر را به سوی حق ارشاد می نموده است .
از این دوران به بعد سالک اقدام به تشکیل زندگی مشترک و خانوادگی می نموده است .
استفاده از چنین روشی ، سبب می شده که تاثیر اذکار سلوکی جلالی آتشی  ، بر زندگی خانوادگی سالک  تأثیر کمتری بگذارد .
البته چنین روشی نیز  دارای اشکالات و آسیب های اجتماعی می بوده است .


ادامه دارد ...

#اذکار #ترقی #ترفع #باد #طلا #سالک
@soltannasir
💶💷💰

@soltannasir

     { پاسخ به سوالات 104 }

{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 4 }

ادامه ...👇

در متون تبتی اشاره به این مسئله شده که آخرین رام کننده باد ، از تبت بلند خواهد شد .
در متون ایرانی سام گرشاسپ گیسور مجعد موی ، رام کننده باد دانسته شده است . که ایرانی است و از دشت پیشانسه بلند خواهد شد .
 اکثر محققین محل دشت پیشانسه را در شرق ایران و حدود افغانستان امروزی می دانند . بعضی نیز محل آن را در دامنه رشته کوه البرز می دانند . ( بررسی این موارد ان شاءالله در سالی که سلطان نصیر به ایستگاه پایانی خویش برسد )

اما عده ای از فقیر پرسیدند که این مطالب به چه دردی می خورد و کاربرد آن چیست ? 😊
 فرض نمایید بخواهیم بین دو فرد یا دو کشور ایجاد جنگ نماییم  برای این کار چه لازم است ? باید آتش تولید نماییم .

آتش چگونه ایجاد می شود ? در طبیعت آتش با برخورد دو سنگ آتش زنه و یا با کمک اصطحکاک دو چوب ایجاد می شود .
بنابراین دو شیء که جنس زمین( خاک ) دارند . با هم برخورد می نمایند . آتش ایجاد می نمایند .

برای اینکار یک بار اسم دو شخص را با نام مادر هر کدامشان در کنار هم می نویسیم . و با یکدیگر امتزاج می دهیم . و سپس تکسیر می نماییم .
و عملیات لازم را بر روی آن  انجام می دهیم .

اما با اینکار فقط برخورد  و امتزاج ایجاد می شود . آتش ایجاد نمی شود . چرا ?
چون برای ایجاد آتش لازم است چوب یا سنگ 👈تر نباشد .
پس تری اسامی را از دایره اهطم خشک می نماییم .
چگونه ?
حروف بادی را که گرم  و تر هست با ترقی دادن به حروف آتشی هم رتبه  خشک می نماییم .
و حروف آبی را که سرد و تر هست با تنزل به حروف خاکی. هم رتبه خشک می نماییم .
بار دیگر را بسط تمازج می دهیم . و حروف را بار دیگر  تکسیر می نماییم . و اعمال لازم را انجام می دهیم .

برای تولید آتش لازم است که هوا بارانی نباشد زیرا آتش را خاموش می نماید .
 همچنین در ابتدا لازم است که باد نیز نوزد ، زیرا که آتش را خاموش می نماید .
پس باید نگاه نماییم به شرایط نجومی ، که  کواکب آبی نظیر زهره و قمر و بادی  مشتری در حالت قوت نباشند . و در عوض کوکب زحل و مریخ در حالت مقابله و تربیع باشند . چرا ?
زیرا هم برای ایجاد آتش ،  باید شیئ ای که طبع آن خاکی است . نظیر چوب و زغال سنگ و نفت و ... بسوزد و هم اینکه در جنگ ،  آهن که در نجوم احکامی منسوب به کوکب مریخ است . بر بدن که  از جنس خاک است فرود می آید . بنابراین حالت مقابله و تربیع زحل و مریخ برای ما مناسب است . زیرا هدف ما روشن نمودن آتش جنگ و اختلاف است . 😊

زمان مناسب عمل چه روزی است ?
روز سه شنبه زیرا روز کوکب مریخ است . و در ساعت مریخ
اگر مقابله زحل و مریخ در روزی غیر سه شنبه بود چه کنیم ?
عمل را در روز مقابله و یا تربیع انجام می دهیم . اما در ساعت مریخ .

حال فرض نمایید شعله اولیه اختلاف و دعوا و جنگ ایجاد شد .
برای تقویت شعله برای آنکه به جنگ فیظیکی منجر شود به چه نیاز داریم ?
به باد
اما بار دیگر اسامی را بسط تمازج می دهیم اما چگونه ?
حروف آتشی را به حال خود می گذاریم .
حروف بادی را نیز به حال خود می گذاریم. چرا ?
زیرا به باد نیاز داریم.
حروف خاکی را نیز به حال خود می گذاریم . چرا ?
چون آتش نیاز به سوخت زمینی و خاکی دارد .
اما حروف آبی را علی القاعده به حروف هم رتبه بادی از دایره اهطمی ترقی می دهیم .
اما این جمله کامل نیست . زیرا باید به اسامی دقت نماییم و نسبت طبایع آن را بسنجیم .  اگر حروف بادی و آتش زیاد بود . باید بخشی از حروف آبی را به خاکی تنزل دهیم . وگرنه با اتمام سوخت آتش ادامه دار نخواهد بود و فروکش می نماید .

برای انجام این عمل کواکب باید در چه وضعیتی باشند ?
ما نیاز به شعله ور شدن آتش جنگ داریم . آتشی که متعلق به کوکب مریخ است . شعله ور شدن آتش نیاز به چه دارد ? باد .
باد منسوب به کدام کوکب بود ? مشتری
در نتیجه مریخ و مشتری باید نسبت به هم در حالت سعد باشند نظیر تسدیس و تثلیث . از آنجایی که ممکن است در هنگام عمل عیناً در این حالت ها نباشند . اگر حالات این دو کوکب نزدیک به درجات تسدیس و تثلیث نیز باشد کفایت می نماید .
ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم . کواکب آبی ( زهره و قمر ) در حالت قوت نباشند .

روز مناسب عمل چه روزی است ? پنج شنبه روز منسوب به کوکب مشتری . و در ساعت مشتری ، زیرا ما برای شعله ور تر شدن آتش نیاز به ایجاد باد داریم .


ادامه دارد ...

#مشتری #باد #جنگ #آتش #مریخ #زحل #تربیع #مقابله
@soltannasir
💨🔥🌪☄️

@soltannasir

        { پاسخ به سوالات 102 }

 { نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 2}

ادامه ...

بنابراین ترفع آتشی شد . ترقی بادی و مساوات آبی شد و تنزّل خاکی .
می دانیم که جهت آتش شرق است . و جهت آب غرب است و جهت باد شمال.  جهت خاک جنوب .
بنابراین اذکار ترفع را می توان به سمت شرق و اذکار ترقی را به سمت شمال و اذکار مساوات را به سمت مغرب و اذکار تنزل را به سمت جنوب ، قرائت نمود .
هر چند که انجام عمل رو به سمت قبله بهتر است .
اما حال نگاهی به طبیعت و جغرافیا و  اقالیم بنماییم .
کشاورزی مناسب نیاز به چه دارد ?
نور و گرمای خورشید و بارندگی مناسب  و آب رودخانه . بنابراین مناطق گرم و تر برای زندگی و تولید ثروت مناسب هستند.  به شرطی که گرمای آن بیش از حد لازم نباشد. و به اصطلاح متعادل باشد .
بنابراین مناطق  گرم و تر فراوانی محصول ( درنتیجه ) ثروت دارند .
اما مردمان آن چگونه هستند ? برای پاسخ به این سوال ، ابتدا باید باد را شناخت . باد همیشه در حال حرکت است . همانگونه که خون که طبع باد ( گرم و تر ) دارد . به طور مداوم در حال گردش است . باد در طبیعت است که زندگی و حیات را ایجاد می نماید .
باد است که باعث  زبانه و التهاب و قوت گرفتن آتش است . باد است که باعث  حرکت آب می شود( به روایت خلقت حضرت امیر المومنین «ع» و اسطوره آفرینش بابلی دقت نمایید ) و گرنه بدون باد آب راکد است و  آب راکد می گندد .
باد است که حتی خاک را نیز به حرکت در می آورد .
باد باعث گرده افشانی گل ها می شود .
باد ذاتا سرکش است و در جایی بند نمی شود . و بر یک جا قرار ندارد .
طبیعت باد حرکت است . که هم خود را به حرکت در می آورد و هم سایر عناصر را .
بدین خاطر سلیمان (ع) در بین چهار عنصر ( خاک و آب و باد و آتش ) باد را مسخر خویش ساخت .😉
زیرا با تسلط بر باد نه تنها باد را مسخر می نمود و تمامی 72 نژاد دیو را _که خلقتشان از باد است_ مسخر می نمود . بلکه عملا بر سه قوای دیگر نیز ریاست پیدا می نمود .

 نکته : دیوها خلقتشان از باد هست و 72 نژاد و  جنیان خلقتشان از آتش و  53 نژاد می باشند . پریان خلقتشان از آب است و 28 نژادند .
در سوره مبارکه جن به این مسئله اشاره مخفی شده است .
سوره جن 72 سوره قرآن مجید است و 28 آیه دارد و جن به ابجد می شود 53 .

نکته 2 : ما در علوم غریبه چیزی به نام 72 جن نداریم . در علوم غریبه ما کتاب هفتاد دو دیو  را داریم. و کتاب دیگری نیز از آلیستر کرولی تحت نام کلید سلیمان وجود دارد  و در محیط مجاز دست به دست می شود که در یک کلام باید گفت ... است و محلی از اعراب ندارد . و حاوی اطلاعات نادرست است . از این کتاب می توان جایگاه کرولی را در علوم غریبه عملی و وادی مسخرات و احضارات درک نمود . و جالب است . کودکانی در زمان حاضر وجود دارند که خزعبلات وی را ترجمه می نمایند . و با آن اقدام به احضارات خیالی می نمایند .

نکته 3: برتری تسخیر باد برای به حرکت در آورن قوای طبیعت برای سلیمان (ع) تا هنگامی موثر می توانست باشد  . که شخص دیگری اقدام به تسخیر سایر قوای طبیعت نظیر آب و خاک و آتش ننماید .  در صورت تسخیر سایر قوای طبیعت توسط شخصی غیر سلیمان (ع) آنگاه هر چند باد قوه محرک سایر قوای طبیعت است . اما مسخر کننده سایر قوای طبیعت می توانست در برابر سلیمان (ع) مقاومت نماید .

نکته 4 : آتش و آب در عهد سلیمان (ع) مسخر دو طایفه از مغان ایرانی بوده اند .
عده ای از این مغان مهر پرست و مناسک مهری و احترام آتش و ایزد آذر را انجام می داده اند . و گروه دیگر پرستنده آناهیتا بوده  و مناسک تقدیس آب را انجام می داده اند .

نکته 5: به آتشکده آذر گشنسپ یا تخت سلیمان و معبد مهری 6000ساله  شهر  مراغه در جغرافیای ترسیمی دروس گذشته و معبد آناهیتا کنگاور و قدمت  چند هزارساله پرستش الهه آب در استان کرمانشاهان ( 9000سال ) دقت نمایید و اینکه منطقه مقدس آذرباییجان ایران زمین ، مرکز ارتشتاری ( ارتش ) ایران زمین بوده است و ارتباط ارتشتاری با ایزد وای ( ایزد باد ) دقت نمایید .

نکته 6: امیدوارم متوجه این نکته بشوید که آتش و مهر با جغرافیای آذرباییجان و  آب و آناهیتا با کرمانشاهان و احتمالا کردستان ارتباط دارد .

نکته 7 : یکی از عللی که سلیمان (ع) به  ایران زمین سفر می نموده همین بوده است . سلیمان (ع) برای عدم اخلال در حکومت خویش نیاز به مراوده با مغان ایرانی داشته است .
البته این تنها علت نیست علل دیگری نیز وجود دارد . که در دروس آینده بدان خواهیم پرداخت .

نکته 8: دقت نمایید  در دوران ساسانی ارتش ایران در آذرباییجان بوده . برای اینکه 👈 آتش جنگ شعله ور شود . نیاز به چه هست 👈 باد . بنابراین هم آتشکده ارتشیان آنجا بوده و هم ایزد وای که ایزدی جنگجو است با آن جغرافیا ارتباط داشته است .

#باد #وای #سلیمان(ع) #مهر #آناهیتا
@soltannasir
🌪🌫💨🌊🔥🌧

@soltannasir

     { مسبحات و چاکراها 135 }

           { تعلیقات 45 }

 { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 25 }

ادامه ...👇

{ لوح چهارم : 👇

آنها برای وی اورنگی شاهانه بر پا داشتند .
او رو به روی پدرانش بر کرسی ریاست تکیه زد .
« تو با افتخار ترین خدایان بزرگی ،
فرمان تو بی همتاست ، فرمان تو فرمان آنو ست .
تو ، مردوک ، با افتخار ترین خدایان بزرگی ،
فرمان تو بی همتاست ، فرمان تو فرمان آنو ست .
از امروز رأی تو تغییر ناپذیر خواهد بود .
رفیع کردن یا تنزل دادن آنها [ در ] دست تو خواهد بود .
سخن تو حقیقت خواهد بود ، فرمان تو تردید ناپذیر خواهد بود :
هیچ کس در میان خدایان به مرزهای تو تجاوز نخواهد کرد ،
مسند خدایان نیاز به تزیین دارد ،
بگذار تا جای نماز خانه آنها همیشه در محل تو باشد .
ای مردوک ، تو در واقع انتقام گیرنده ما هستی .
ما پادشاهی بر تمام جهان را بر تو ارزانی داشته ایم .
هنگامی که در مجمع بنشینی ، کلام تو برترین خواهد بود .
سلاح هایت شکست نخواهد خورد ، آنها دشمنان را در هم خواهد شکست .
ای سرور ، به آنهایی که به تو اعتماد دارند زندگی عطا کن ،
اما ، زندگی خدایی را که به پلیدی گراییده است ، دور بریز ».
پس از آنکه تکه پارچه ای را در میان خویش قرار دادند ،
خطاب به مردوک ، نخستین فرزندشان ، گفتند :
« سرورا ، فرمانت در میان خدایان به درستی بالاترین است .
بگو ، جز خرابی یا آفرینش ، انجام خواهد گرفت .
دهان بگشای : پارچه نابود خواهد شد ،
دگر بار سخن بگو ، و پارچه به حال اول باز خواهد گشت ».
با آوردن کلام بر دهان پارچه نابود شد ؛
دگر بار سخن گفت ، و پارچه به حال اول بازگشت .
هنگامی که خدایان ،پدرانش ، ثمره کلام او را دیدند ،
شادمانه بیعت کردند : « مردوک پادشاه است » .
آنها عصای شاهی ، اورنگ ، و پلو را به وی اعطا کردند ،
آنها برای دفع دشمنان به وی سلاح هایی بی رقیب دادند :
« برو و زندگی تیامت را قطع کن .
باشد که بادها خون او را به جاهای فاش نشده حمل کند ».
پس سرنوشت بل تعیین شد ، خدایان ، پدرانش ،
باعث شدند که در راه موفقیت و حصول گام نهد .
او کمانی ساخت ، آن را چون سلاح خویش مشخص کرد ،
به آن تیر ضمیمه کرد ، زه آن را ثابت کرد .
گرز خویش را بالا برد ، آن را به دست راست گرفت ،
کمان و تیردان را به پهلوی خود آویخت .
آذرخش را در برابر خویش قرار داد ،
بدنش را با آتش سوزان انباشت .
سپس توری ساخت که تیامت را درون خویش قرار دهد .
👈چهار باد را مستقر ساخت تا برای هیچ بخشی از قدرت او راه گریزی نباشد ،
باد جنوب ، باد شمال ، باد شرق ، باد غرب
تور را به پهلوی خویش بست ، هدیه پدرش ، آنو .
او ایمهولّو ، « باد پلید » ، گرد باد ، تند باد را به وجود آورد ،
بادهای چهارگانه ، بادهای هفتگانه ، توفان موسمی ، باد بی رقیب ،
آنگاه هفت عدد از بادهایی را که ایجاد کرده بود ، پیش فرستاد .
برای تحریک درون تیامت آنها پشت سر او به پا خاستند .
سپس سرور توفان سیل ، سلاح نیرومندش را بر پا داشت .
بر ارابه مقاومت ناپذیر و وحشت آفرین توفان باد سوار شد .
دو جفت را دهانه زد (و) یوغ بست ،
کشنده ، بیرحم ، لگدمال کننده ، تیز چنگ .
دندانهایشان تیز بود ، زهر آگین بود .
در یغما گری زبر دست ، در ویرانگری ماهر .
آنها ... در هم کوبیدند ، آنها در جنگ ترس آفرین بودند .
آنها به چپ یا [ به راست ] ...آنها باز نخواهند شد .
به جای ردا در [ جوشنی ] از وحشت پیچیده شده بود .
سرور پیش رفت و راه خویش را پی گرفت ،
در برابر تیامت خشمگین رو در رو قرار گرفت .
بر لبان خویش خمیر سرخ ...نهاد .
گیاهی را برای دفع سم به دست گرفته بود .
آنگاه در اطراف او به گردش در آمدند ، خدایان در اطراف او به گردش در آمدند .
سرور نزدیک شد تا درون تیامت را بررسی کند ،
( و ) از طرح کینگو ، همنشین او ، آگاه شود .
همچنان که نگاه کرد ، مسیرش مختل شد ،
اراده اش پریشان شد ، کردارش مغشوش شد .
و هنگامی که خدایان ، یاری کنندگانش ، که درکنار او حرکت می کردند ،
پهلوان دلاور را مشاهده کردند ، دید آنها تیره شد . ... }

ادامه دارد ...

#تیامت #باد #توفان #مردوک #سیل #اسطوره_آفرینش 
@soltannasir
🌊🌊🌊

@soltannasir 

 

     { مسبحات و چاکراها 109} 

 

       { تعلیقات 19 } 

 

  { تحقیق جایگاه ستاره تیشتر یا شعرای یمانی 3 }

 

ادامه دارد ..👇

 

حال به سراغ عالم کبیر می رویم . قوم عاد چگونه نابود شد ? 

 

حق تعالی در آیات 18 الی 20 سوره قمر در باب نابودی قوم عاد می فرماید : 👇

 

{ كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴿۱۸﴾

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ 👈ريحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ﴿20}﴾ = عاديان به تكذيب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۱۸)ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تندبادى توفنده فرستاديم (19) [كه] مردم را از جا مى ‏كند گويى تنه ‏هاى نخلى بودند كه ريشه‏ كن شده بودند (۲۰) } 

 

بنابراین قوم عاد با «ریحا صرصرا »( باد توفنده ) نابود شدند . حال در عالم صغیر( بدن انسان ) «ریحا صرصرا»  چگونه ایجاد می شود ?  

باد با تنفس ( دم و بازدم ) ارتباط دارد . و تنفس با ریه ها که منسوب به برج سرطان است . و کوکب برج سرطان قمر است . و ستاره شعرای یمانی نیز با برج سرطان ارتباط دارد و جایگاهش در بدن اپی گلوت است که در برج سرطان قرار دارد .

 

اما در ادامه در سوره نجم حق تعالی از نابودی قوم ثمود سخن می گوید : 👈 { وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾ = و ثمود را [نيز هلاك كرد] و [كسى را] باقى نگذاشت (۵۱) }

 

اما قوم ثمود چگونه نابود شدند ?

 

حق  تعالی در آیات 23 الی 31 سوره قمر در این باره می فرماید : 👇

 

{ كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾ فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿۲۵﴾ سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ﴿۲۶﴾ إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿۲۷﴾ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿۲۸﴾ فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿۲۹﴾ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۳۰﴾ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ 👈صيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿۳۱﴾ = قوم ثمود هشدار دهندگان را تكذيب كردند (۲۳) و گفتند آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم در اين صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهيم بود (۲۴) آيا از ميان ما [وحى] بر او القا شده است [نه] بلكه او دروغگويى گستاخ است (۲۵) به زودى فردا بدانند دروغگوى گستاخ كيست (۲۶)ما براى آزمايش آنان [آن] ماده‏ شتر را فرستاديم و [به صالح گفتيم]مراقب آنان باش و شكيبايى كن (۲۷) و به آنان خبر ده كه آب ميانشان بخش شده‏ است هر كدام را آب به نوبت‏ خواهد بود (۲۸) پس رفيقشان را صدا كردند و [او] شمشير كشيد و [شتر را] پى كرد (۲۹) پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۳۰) ما بر [سر]شان  يك 👈 فرياد [مرگبار] فرستاديم و چون گياه خشكيده [كومه ‏ها] ريزريز شدند (۳۱) }

 

بنابراین قوم ثمود با یک صیحه( فریاد ) نابود شدند . حال در عالم صغیر ( بدن انسان ) صیحه (فریاد ) چگونه ایجاد میشود . در تولید صدا هوا و تارهای صوتی نقش دارند . که هر دو با برج سرطان ارتباط دارند . که از بروج آبی است . و منسوب به کوکب قمر و ستاره شعرای یمانی نیز در این برج قرار دارد . 

 

اما حق تعالی در آیه 52 سوره مبارکه نجم به نابودی قوم نوح اشاره می نماید : 👇

 

 { وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ 👈قبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾ =و پيشتر [از همه آنها] قوم نوح را زيرا كه آنان ستمگرتر و سركش‏تر بودند (۵۲)} 

 

اما قوم نوح چگونه نابود شد ? 

 

حق تعالی در سوره مبارکه قمر در آیات 9 الی 14 این باره می فرماید : 👇

 

{ كَذَّبَتْ 👈 قبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿۹﴾ فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿۱۰﴾ فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ﴿۱۱﴾ وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿۱۲}وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿۱۳﴾ تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ﴿۱۴﴾ = پيش از آنان قوم نوح [نيز] به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند ديوانه‏ اى است و [بسى] آزار كشيد (۹) تا پروردگارش را خواند كه من مغلوب شدم به داد من برس (۱۰) پس درهاى آسمان را به آبى ريزان گشوديم (۱۱) و از زمين چشمه ‏ها جوشانيديم تا آب [زمين و آسمان] براى امرى كه مقدر شده بود به هم پیوستند (12) و او را بر [كشتى] تخته‏ دار و ميخ‏ آجين سوار كرديم (13) [كشتى] زير نظر ما روان بود [اين] پاداش كسى بود كه مورد انكار واقع شده بود (14) } 

 

ادامه دارد ..

 

#نوح #سرطان #قمر #شعرای_یمانی 

#باد #صیحه 

 

@soltannasir 

🌪💨

 

 (جغرافیای علوم غریبه در ایران40) 

 

 {ارتباط سلیمان(ع) با ایران }

 

{ وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ } آیه (۱۲)سوره سبأ 

ترجمه :{و باد را براى سليمان [رام كرديم] كه رفتن آن بامداد يك ماه و آمدنش شبانگاه يك ماه [راه] بود و معدن مس را براى او ذوب [و روان] گردانيديم و برخى از جن به فرمان پروردگارشان پيش او كار میکردند و هر كس از آنها از دستور ما سر برمى‏ تافت از عذاب سوزان به او مى‏چشانيديم } (آیه 12 سوره سبأ)

علامه طباطبایی در تفسیر گرانسنگ المیزان این آیه را اینچنین تفسیر نموده است . 👇👇👇

{ یعنی ما برای سلیمان باد را در شعاع یک ماه راهی که انسانها طی می کنند . مسخر کردیم به طوری که مسیر «غدو» یعنی از اول روز تا ظهر آن یک ماه باشد ; و مسیر « رواح» یعنی از ظهر تا به عصرش نیز یک ماه باشد , و در نتیجه از صبح تا غروب دو ماه مسافت را طی کند .

« و اسلنا له عین القطر» _ کلمه «اسلنا» از مصدر اساله است . که باب افعال از سیلان به معنای جریان است , و کلمه «قطر » به معنای مس است . و معنای جمله این است که ما معدن مس را مانند آب برای او روان و جاری کردیم .

« و من الجن من یعمل بین یدیه باذن ربه » _ یعنی و جمعی از طایفه جن _ چون بعدا فعل جمع به آنها نسبت داده , می فرماید :«یعملون له» , پس معلوم می شود جمعی از جن بوده اند _ که نزد او  و به اذن پروردگار او کار می کردند ; چون خدا آنها را مسخر وی کرده بود . 

« و من یزغ عن امرنا » _ یعنی و هر یک از امر ما منحرف می شدند , و اطاعت سلیمان نمی کردند , « نذقه من عذاب السعیر» از عذاب آتش به وی می چشاندیم . از ظاهر سیاق بر می آید که مراد از عذاب سعیر , عذاب آتش دنیا بوده نه آخرت , و از ظاهر الفاظ آیه بر می آید که : همه طوایف جن مسخر وی نبوده اند , بلکه بعضی از جن مسخرش بوده اند .}

ثعلبی نیشابوری از مفسرین اهل سنت روایت کرده است که : چون سلیمان (ع) بر بساط سوار می شد . اهل و حشم و خدمتکاران و کاتبان و لشکر خود را با خود می برد و اینها در سقفها بودند  بر روی یکدیگر در خور درجه های خود , و مطبخ آن حضرت همراه او بود با تنورهای آهن و دیگهای بزرگ که در هر دیگی 👈بیست شتر 👉

پخته می شد . و میدانها برای چهارپایان در پیش مجلس او بود , و طباخان مشغول طبخ بودند و سایر صنایع مشغول اعمال خود بودند , و اسبان در پیش روی آن حضرت بودند و بساط در هوا می رفت . 

بنابراین بر طبق داستان ها کاخ سلیمان  با خدم و حشم ,  توسط باد مسافتی را که یک کاروان در طی یک ماه طی می نموده , را در طی یک نیمروز طی می نموده است .

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #ایران #سلیمان(ع) 

#باد #طباطبایی #المیزان 

@soltannasir 

🌊🌪🔥🌊🌪🔥🌊🌪🔥🌊🌪🔥🌪🌊🔥

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 34)

 

    (داستان تهمورس دیوبند 3)

 

   (ایزد وای , یا ایزد باد کیست ? ) 

 

واژه باد در زبان اوستایی (وات ) بوده این واژه در زبان سنسکریت( زبان هم ریشه اوستایی ) «ووت» می باشد . در پارسی میانه (پهلوی )نیز  به گونه وات بوده است . 

در علم زبان شناسی معمولا واکه های «ب» و «و» به یکدیگر تبدیل می شوند .

چنانچه حرف دوم الفبای عبرانی ها یعنی «ב» در صورت داشتن نقطه ب تلفظ می شود . و بی نقطه آن «و» تلفظ می شود . 

 همچنین در علم زبانشناسی و آواشناسی  واکه «ت» و «د» نیز در بسیاری موارد  به یکدیگر تبدیل می شوند .

چنانچه اقوام گوناگون چین کتاب معروف لائوتزه را  با نام تائو ته جینگ و یا دائو ده جینگ میخوانند .(بنا به زبان ها و گویش های مختلف رایج در این کشور ) یا واژه زرتشت و زردشت که هر دو صورت استعمال می شود . 

به واژه وات برگردیم . این واژه در فارسی امروز با تغیر واکه «و» به «ب» در بخش ابتدایی کلمه و تغییر واکه «ت» به«د» در بخش پایانی کلمه به صورت باد  در آمده است .

همچنین واژه وات در زبان روسی که از درخت بزرگ زبان های آریایی است به صورت «ویت» 

دگردیسی یافته است . در زبان لاتین به گونه «ونتوس» در فرانسه به گونه «ونت» و در انگلیسی به صورت «وایند » windدر آمده است .

هم چنین نام دیگر ایزد «وات» یا «باد» در متون پهلوی ایزد «وای» می باشد . 

واژه «وای» (way) در فارسی میانه (پهلوی) از واژه قدیمی تر «وایو » در زبان اوستایی گرفته شده است . که بنا به نظر محققین به معنای فضا و باد و هم چنین ایزد جنگ است .این واژه در وداها (متون مقدس هندوان )نیز وایو (wayu) می باشد . 

کلمه «view» «ویو»  در زبان انگلیسی نیز به معنای چشم انداز و منظره , احتمالا از ریشه «وایو» اوستایی و سنسکریت به معنای فضا گرفته شده است .

وایو بیشتر به معنای جنبه مینوی(ملکوتی) باد می باشد . ایزد وایو , زیبا و تندرو چون خیال و دارای یکهزار چشم است . گردونه درخشان او را گروهی و گاه دو اسب سرخ یا گلگون می کشند . 

گروه اسبانش به 99 یا 100 و گاه به هزار 

می رسد . او نخستین جرعه از افشره سومه (سومه به سانسکریت و هوم به اوستایی گیاهی مقدس و انرژی زا ) را در آیین ها به عنوان سهم خویش می نوشد . 

او تندرو ترین خدایان است . و در مسابقه ای که برای نوشیدن نخستین جرعه سومه در گرفت , از همه خدایان پیشی جست . او نگهبان سومه است است و به مردمان ناموری , ثروت , اسبان نیکو , گاوان نر و زر می بخشد . او دشمنان را می تاراند و نیازمندان را یاوری می دهد .

«وای» در اوستا از ایزدان نیرومند دین زردشتی است و پانزدهمین یشت به نام اوست . 

او تجسمی است از فضا و همچنین باد که در ابر بارانزا زندگی می آورد .  و در طوفان , مرگ , او یکی از اسرار آمیزترین خدایان آریایی تمدن هند و ایران است . 

در هند باستان او را بر آمده از نفس غول جهانی می دانند , که دنیا از بدن وی ساخته شده است . در ایران هم هورمزد و موجوادات خوب و پارسا برای او قربانی می کنند . و هم موجودات اهریمنی , ولی دعاهای آفریدگار و موجودات خوب مستجاب می شود . و خواسته ویرانگرانه برآورده نمی گردد . 

ایزد «وای» جنگجویی سهمناک و فراخ سینه است . در حالی که جامه نبرد بر تن دارد و مسلح به نیزه ای تیز و جنگ افزاری زرین است . در تعقیب دشمنان خود خطر می کند . تا اهریمن را نابود سازد و از آفرینش اورمزد پاسداری کند . 

در ادبیات زرتشتی «وای» میان تاریکی و روشنی , اورمزد و اهریمن , قرار دارد و از این لحاظ دو جنبه دارد یکی جنبه نیکی و آن بخش زبرین است . که از آن به «وای وه» (وای خوب و سرد ) تغییر می شود و از ایزدان زرتشتی است !  دیگری وای «وتر» یا گرم است . که در بخش زیرین جای دارد !  

از این جهت یک مفهوم بی طرفی در او وجود دارد . در دوران اولیه تصور می کردند که «وای»شخصیت واحدی است. با سیمایی دوگانه 

 نیکوکار و در عین حال شوم . در تفکرات بعدی 

او تبدیل به دو شخصیت شده است . 

وای به (وای خوب ) که بخش زبرین فضا را در اختیار دارد. و ایزد بادهای بارانزا است .  

وای نیکو, جامه زرین , سیمین , گوهر نشان و 

👈جامه ارغوانی 👉 پوشیده است که جامه ارتشتاری است . زیرا او ارتشتار سالار(فرمانده ارتش) مینوان(موجودات مینوی) است . 

 وای بد بخش زیرین فضا را در اختیار دارد . 

یعنی جایی که روان در گذشتگان از آن می گذرد . اوست که جان را از تن جدا می کند . 

بدین جهت «وای وتر » (گرم) دیو مرگ است . 

 

#تهمورس #وای #وایو #باد #جغرافیا #ایزد 

 

@soltannasir 

🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 81
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 303
  • آی پی دیروز : 152
  • بازدید امروز : 580
  • باردید دیروز : 293
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 44
  • بازدید هفته : 4,610
  • بازدید ماه : 4,610
  • بازدید سال : 103,148
  • بازدید کلی : 1,171,586