نظر دوگین‌ را در مورد اسطوره و ارزش آیین های باستانی کهن

نظر دوگین‌ را در مورد اسطوره و ارزش آیین های باستانی کهن با دقت‌ بسیار (اگر لازم باشد چند بار) بخوانید: 👇 

{اسطوره و عهد باستان در تئوری چهارم سیاست

اگر برای تئوری چهارم سیاست(نظریه ای که دوگین ابداع نموده)، آتئیسم عصر جدید، امری ضروری و حتمی به شمار 👈نمی رود، تئولوژی (الهیات) مذاهب معتقد به یکتاپرستی که در زمان خود دیگر 👈فرهنگ های آسمانی و مقدس(پاگانی) را 1 از میدان بیرون رانده بود، در آخرین مرحله هم حقیقت به شمار نخواهد رفت (به بیان صحیح تر، ممکن است باشد و ممکن است نباشد مترجم). 
به لحاظ تئوری نیز هیچ چیزی رجوع به ارزش های قدیمی و منسوخ را، (به نظر منظور دوگین ‌ارزش های منسوخ شده‌ پاگانی توسط ادیان‌ ابراهیمی است) که اگر با دقت مورد شناسایی قرار گیرند و درک شوند، می توانند 👈جایگاه مهمی در ساختار ایدئولوژیکی جدید بیابند، محدود نمی کند. 2 حاملان و آورندگان تئوری چهارم سیاست با رهایی از ضرورت سازگار نمودن تئولوژی (الهیات) با راسیونالیسم(عقل گرایی) مدرن، می توانند آن عناصر وابسته به علوم الهی و دگماتیک (جزم‌اندیشی) را به طور کامل نادیده بگیرند که در جوامع يكتاپرستی (به خصوص در مراحل دیرتر) با راسیونالیسم (عقل گرایی) برخورد داشتند، و در نهایت در ویرانی های فرهنگی مسیحی اروپا، ابتدا باعث ظهور دائیسم (احتمالا منظور دئیسم است‌ مکتبی که در قرن‌هفدهم در اروپا نسبت‌ به دین رویکردی عقل گرایانه و علمی داشت) و سپس آتئیسم(خدا ناباوری) و ماتریالیسم(ماده گرایی) در جریان رکود تدریجی برنامه عصر نوین گردیدند. نه تنها احتمال به غنیمت گرفتن سمبل های والای ایمان و فوق آگاهی بشری آن، بلکه استفاده از مواردی در آیین ها و کیش ها، آداب و رسوم و 👈افسانه ها که متخصصان علوم الهی را در مراحل پیشین رنج می دادند، نیز وجود دارد. اگر پیشرفت و ترقی را به مانند یک ایده مختص عصر مدرن کنار بگذاریم (البته همانطور که می بینیم این ایده به پایان رسیده است مترجم)، در آن صورت، هر آنچه قدیمی و 👈 باستانی است برای ما ارزش پیدا می کند، چرا که قدیمی و باستانی است. قدیمی است. بنابراین خوب است،😳 هر چه از قدمت آن بیشتر بگذرد به مراتب بهتر است. قدیمی ترین آفریده ها بهشت است که حاملان و آورندگان تئوری چهارم سیاست باید برای اکتساب و تحصیل نوین‌ آن در آینده کوشش نمایند. }(کتاب تئوری چهارم سیاست صص 27و28 نوشته الکساندر دوگین ترجمه مهناز نوروزی)

نکته1: از نظر دوگین فرهنگ های کافرکیشانه و پاگانی که توسط ادیان یکتاپرستی کنار زده شده اند مقدس و آسمانی هستند! وی در ادامه در صحت دعوی ادیان توحیدی مبنی بر حق بودنشان تردید می نماید. بنده به عنوان یک محقق که سالهاست در حیطه ادیان و اسطوره تحقیق می نمایم. باور دارم که اساطیر هم وجهی در عالم واقع دارند و هم در بعضی جای ها با دین های الهی پیوند دارند و باید اسطوره درست تبیین شود و سره از ناسره اش جدا شود. موجودات اسطوره ای شناخته و طبقه بندی شوند. اینکه ما تمام فرهنگ های کهن و اسطوره ای یا ادیان کهن را چون کهن است حقیقی و یکسان بشماریم اشتباه بزرگی است. یونانیان و سلت ها و اسلاوها که هر سه از اقوام آریایی بودند گاه برای خدایانشان قربانی انسانی انجام می دادند. مردمان شمال اروپا (نورس=اسکاندیناوی) نیز برای خدایانشان بعضا قربانی انسانی تقدیم می نمودند. مایاها و اینکاها نیز چنین عملی را انجام می دادند. حال آنکه در بسیاری از تمدن های دیگر چنین اتفاقی نمی افتاده است. بنابراین نمی توان فرهنگ و دین مردمان کهن را علی رغم بعضی شباهت ها یکسان دانست. بنابراین نظر دوگین در مورد اینکه هر چه یک اعتقاد و فرهنگ کهن تر باشد بهتر است بی وجه است. علی الخصوص اگر آن اعتقاد بازگشت به فرهنگ اسلاوی کهن برای مردم روسیه باشد. 

نکته 2: در اینجا دوگین سخن از احیای ارزش های منسوخ شده می نماید. اما کدام ارزش های منسوخ شده? در انتهای سخن دوگین متوجه می شویم. وی بیشتر ارزش های منسوخ شده باستانی را مد نظر دارد. 

🔶در روسیه امروز جریان های باطنی نهان روش مختلفی فعال می باشند. به غیر از جریان های غرب گرای ماسونی و ایلومیناتی جهان وطن، جریان های نئوپاگان اسلاوی و شمنیسم نیز در حال احیا و جان گرفتن می باشند. نئوپاگان های اسلاوی عمدتا ملی گرا می باشند. و از چندین طیف تشکیل شده اند بعضی از آنان طرفدار نسبی دولت پوتین هستند و بعضی دیگر آنقدر افراطی هستند که با دولت ملی گرای پوتین نیز مشکل دارند و چندین عملیات تروریستی کوچک را بر علیه دولت انجام داده اند. گروهی که  طرفدار نسبی دولت پوتین هستند در اندیشه های سیاسی طرفدار نظریات جناب دوگین هستند. البته شاید این طرفداری ارتباطی به خود دوگین نداشته باشد اما در هر صورت اینان دوگینی می باشند. در مورد جریان های شمنیسم اطلاع دقیقی ندارم اما جریان های نئوپاگان اسلاوی توجه باطنی ما را به خود جلب نموده است.

@soltannasir