loading...
سلطان نصیر

ادامه...👇

 

 { بلکه دوگانگی واقعیت موجود خود تابع ذات دوگانه خدای یکتا است. این ویژگی گنوسیس اسكندرانی و سوری و اسباب تمایز آن از گنوسیس ایرانی است که سخنش را از دوگانگی بین عناصر اولیه آغاز می کند. ظریف ترین جلوه خود تقسیم گری وحدت الاهی منسوب به شمعون در یکی از متون متأخر هیپولوتوس آمده است که می گوید از یک رساله شمعونی به نام «جلوه اعلا» استنساخ کرده که روایتی ساده از آن چنین است: 

اصل یگانه، سکوت شکست ناپذیر است، قدرتی بیکران و قدیم که در وحدانیت خود واجد وجود است. او خود را می جنباند و با تبدیل شدن به شعور (نوس به معنای ذهن) جنبه ای متقن به خود می گیرد که فکر (اپینویا) به تنهایی از وی زاده می شود. ذهن و فکر، دیگر یکی نیستند، بلکه دو تا هستند؛ امر نخستین در فکرش «بر خودش تجلی کرد و امر دوم به این ترتیب متولد شد». به این ترتیب، قدرت نامعین " که مطلقا منفی بود با انعکاس تبدیل به اصلی مثبت می شود که به موضوع فکر خود متعهد است، گو اینکه موضوع فکر، خود او است. این وجود، هنوز یکتا است. چون فکر را در خود دارد، ولی انسجام نخستین را ندارد و شکافی در دل وی ایجاد شده است. }

 

@soltannasir

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 78
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 354
  • آی پی دیروز : 209
  • بازدید امروز : 550
  • باردید دیروز : 391
  • گوگل امروز : 32
  • گوگل دیروز : 79
  • بازدید هفته : 550
  • بازدید ماه : 550
  • بازدید سال : 99,088
  • بازدید کلی : 1,167,526