loading...
سلطان نصیر

 

     {نگاهی به نسب ماورایی چنگیزخان }

 

در کتاب تاریخ سری مغولان حکایتی آمده که جده چنگیزخان در حالی که دو پسر کوچک داشته شوهرش می میرد و پس از آن بدون ازدواج صاحب سه پسر می شود. هنگامی که دو پسر وی با هم صحبت می کنند که مادر ما چگونه باردار شده؟ وی می شنود و پس از مدتی به آنان می گوید که این سه پسر من منشا آسمانی دارند: 👇

 

{۱۷- در این موقع دوبون مارگان از بین رفت. چون دوبون مارگان از بین رفت، آلان قوا [که بی شوهر مانده بود]، بدون داشتن شوهر، سه فرزند به دنیا آورد که به اسامی بوقوقتقی ، بوقاتوسالجی و بودونچر مونگقاق نامیده شدند.

 

۱۸- دو پسری که قبل از [مرگ] دوبون مارگان به دنیا آمده بودند: بالگونوتای و بوگونوتای، در خفای مادرشان با خود گفتند: «مادرمان که برادران ارشد یا اصغر ندارد، و پسر عمویی هم ندارد، و با آنکه بدون شوهر است، این سه فرزند را به دنیا آورده. تنها مردی که در خانه هست، مالیق بایااودای می باشد. آیا این سه، پسر او نیستند؟». مادرشان آلان قوا، فهمید که آنان در خفای وی با خود چنین گفتند. 

 

 ۱۹- یک روز بهاری، که مشغول پختن گوسفند خشک شده بود، پنج پسر خود، بالگونوتای، بوگونوتای، بوقوقتقی، بوقاتوسالجی و بودونچر مونگقاق را به صف نشانید و به هر یک از آنان یک تیر چوبی کمان داد و گفت که آن را بشکنند. هر یک تیر چوبی خود را گرفت و شکست و [به گوشه ای] انداخت. سپس پنج تیر چوبی کمان را با هم گرفت و به آنان داد و گفت : « آنها را بشکنید». هر یک، یکی پس از دیگری، آن پنج تیر چوبی را گرفتند. ولی هر یک، یکی پس از دیگری، موفق به شکستن آن نشدند.

 

۲۰- آنگاه آلان قوا، مادرشان [چنین] گفت: «شما، دو فرزند من بالگونوتای و بوگونوتای، نسبت به من ظنین شده اید و با یکدیگر گفتید: «او این سه پسر را به دنیا آورده. اینان پسران که اند و چطور؟». شما ظن بردید و صحیح هم بود. 

 

 ۲۱- «هر شب 👈مردی زرد نورانی از روزن بالای خرگاه [يا] از [درز] روشن پنجره [در] وارد می شد [و] بر شکم من دست می مالید، و پرتو نورانیش در شکم من فرو می رفت. چون خارج می شد، مانند 👈سگ زردی در اشعه آفتاب [یا] ماه می خزید و خارج می شد. چه ثمر که با گفته جواب شما را بدهم؟ برای کسی که درک کند، این علامت مسلم است که [این سه پسر] می بایستی فرزندان آسمان باشند. چگونه شما آنان را با 《مردان سر سیاه》 مقایسه می کنید؟ ایشان سلاطین همه خلایق خواهند شد، و آنگاه مردم عادی به خوبی درخواهند یافت. } (تاریخ سری مغولان صفحه ۲۳ و ۲۴)

 

ادعای جده چنگیزخان را در مورد سه پسر خویش که  یکی از آنان جد چنگیزخان بود را ملاحظه نمودید. 

ما می توانیم اینگونه فکر نماییم که جده چنگیز خان دروغ می گوید و وی زنا داده و از این راه باردار شده است. 

یا می توانیم ادعای وی را بپذیریم. اگر بپذیریم چند فرض پیش می آید. 

 

نخست اینکه وی چگونه باردار شده ؟ آیا بدون دخول به مانند مریم مقدس سلام الله علیها باردار شده ؟! و موجودی به ظاهر آسمانی از ایزدان مغولی وی را تنها با دست کشیدن بر شکم باردار نموده ؟! آنهم نه یکبار بلکه سه بار ؟! 

این فرض را شاید بنا به دلایل زیادی نتوان پذیرفت. 

 

پ ن : در مورد فرزندان ایزدان و چگونگی تشکیلشان در ماجرای هانومان نظر خویش را گفتم بدان مطالب مراجعه نمایید. 

 

اما فرض دومی وجود دارد و آن این است که جده چنگیزخان با موجود ادعایی دخول نموده باشد. 

آنگاه در  مورد منشا سگ زرد آسمانی سوال پیش می آید که وی چگونه موجودی بوده است ؟!

می توانیم سگ زرد را از جنیان بدانیم که در روایات ما نقل شده که بعضی سگ ها از ضعفای جنیان می باشند. اما بعید است سگی که به ظاهر نورانی بوده و به سمت خورشید و ماه در آسمان حرکت می کرده از ضعفای جنیان زمینی بوده باشد. بلکه به نظر می آید که سگ ادعایی از ایزدان مغولی بوده است. 

پیشتر از ارتباط سگ با عالم زیرین و هادی ارواح بودن وی در اساطیر ملل مختلف سخن گفتیم. که به نظر بنده این سگ ها و ایزدان سگ سر نظیر آنوبیس و شولوتل موجودات مثبتی نیستند. بلکه بیشتر می توان آنان را منفی و شیطانی دانست. حال فرض نمایید که چنگیزخان واقعا نواده چنین موجودی باشد. آیا ممکن نیست وی را نماینده این ایزد برای قربانی کردن نفوس بیشمار بدانیم ؟! این مطلب هر چند یک نظریه است اما به نظر می توان به تاریخ زندگی چنگیزخان اینگونه نیز نگاه نمود. 

 

 

@soltannasir

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 421
  • آی پی دیروز : 209
  • بازدید امروز : 822
  • باردید دیروز : 391
  • گوگل امروز : 32
  • گوگل دیروز : 79
  • بازدید هفته : 822
  • بازدید ماه : 822
  • بازدید سال : 99,360
  • بازدید کلی : 1,167,798