ادامه داستان کوروش 2

اما سخنی با ایران دوستان موحد و مومن به قرآن

آنکه نوشته های فقیر را از ابتدای کانال تا کنون مطالعه نموده است. پی به این مهم برده است که فقیر دلبسته ایران باستان می باشم. از ابتدای کانال تاکنون مطالب بسیاری در باب ایران باستان گفته ام. همواره گفته ام و اکنون می گویم. که ایران باستان مهم است. 

اما خواننده عزیز باید توجه نماید که در شاکله فقیر ایران باستان با کوروش کبیر معنا پیدا نمی نماید که چون سطور بالا را می نویسم خوانندگان متعصب فقیر را متهم به ایران ستیزی نمایند. 

 ایران باستان حتی برای فقیر یک خاک و یک مرز جغرافیایی نیست. بهتر است برای خواننده گرامی مشخص نمایم که وقتی سخن از ایران باستان می نمایم دقیقا از چه سخن می گویم. ایران باستان برای فقیر مرز جغرافیایی خاصی نیست زیرا ما نمی توانیم دقیقا بگویم که ایران از کجا تا کجاست ? در دوره های مختلف تاریخی این مرز متفاوت بوده است. اقوام مختلفی در طول تاریخ ساکن فلات ایران و صاحب تمدن بوده اند نظیر ایلامی ها و گوتی ها و لولوبی ها و ... این اقوام حداقل چیزی که در موردشان می دانیم این است که زبانشان (نه لزوما نژادشان) متفاوت از اقوام آریایی زبان ساکن فلات ایران بوده است. 

اینجا حد و مرزها برای بنده مشخص می شود. دقیقا ایران باستان برای فقیر با ادیان ایرانی نظیر کیش مهر و زرتشیت و با ایزدان ایرانی و فروهران و مقدسان دینی چون پشوتن و سام گرشاسپ و شاه بهرام ورجاوند و سوشیانت و کیخسرو معنا پیدا می نماید. ایران باستان با شاه فریدون برای فقیر معنا دارد. ایران باستان برای فقیر با خوره شاهی و موبدی و جنگاوری معنا دارد. سه خورهی که پیش از ظهور امام عصر عجل الله  باز می گردند. 

ایران باستان برای فقیر تاریخ شاهان نیست که معلوم نیست چگونه شاهانی بوده اند. و اکنون در برزخ جایگاهشان کجاست. آیا متنعمند یا معذب ?! 

بنابراین ایران باستانی که فقیر در مورد آن سخن می گویم دقیقا با فرهنگ آریایی و زبان های آریایی و اساطیر ایرانی پیوند دارد. اما لزوما با تاریخ و شاهان ایرانی ممکن است پیوند نداشته باشد. 

پیشتر گفته ام و اکنون می گویم تمدن نوین اسلامی پیش از ظهور امام عصر عجل الله توسط فرزندان سلمان پارسی در این آب و خاک شکل خواهد گرفت. 

اما این تمدن نوینی که تشکیل خواهد شد با آنچه که امروز نظریه پردازان نظام در باره آن نظریه پردازی می کنند متفاوت خواهد بود. این تمدن نوین یک بال اسلامیت و تشیع دارد و یک بال ایرانیت و ایران باستان هم دارد که کسی بدان نمی پردازد. 

ظرفیت های ایران باستان پیش از ظهور امام عصر عجل اللّه باز خواهد گشت. و تمدن نوین اسلامی با این دو بال شکل خواهد گرفت. 

اساس خاکنامه دودمان جلالیان به نقل از استاد علی اطلاق فقیر حضرت مولانا زین الدین در رسایل خطی این دودمان 

1: سفید جامگان: آنان که خرقه سفید بر تن دارند. 

2: سیاه جامگان: جنیان و شیاطین مسلمان شده و عاملین علم حضرت سلمان هستند که با مسلمانان در امور بعضاً منفی همکاری می نمایند و از نظر قدرت با جهودان برابرند. در آخرالزمان پیش از ظهور، بخشی از این شیاطین مسلمان شده از دوده جدا می شوند و به صف جهودان می پیوندند. (قدرت باطنی جهان اسلام در مبارزه از طریق منفی با جهودان کم می شود بنابراین تنها باید بفکر سفیدی و پروش نیروی الهی بود) 

3: سرخ جامگان: آنان که در صف صاحب الزمان (عجل الله) هستند و نسب خونی یا غیر خونیشان به نوعی به این دودمان می رسد. 

4: میان جامگان: اهل شریعت عموما از  علمای شیعه هستند که اگرچه هرگز طریقت را در ظاهر تایید ننموده اند. اما از نظر سلوکی در راستای سلوک این دودمان سلوک می نمایند. یعنی سلوک عرفان و علوم غریبه ای و مغانی دارند. 

5: ورید جامگان: دیوان و ایزدان زابلستان و ایران باستان هستند که در سمت ... و .... و.... (در استان زنجان) و ... در استان آذربایجان غربی ساکن هستند در آخرالزمان بین دیوان و ایزدان جنگ شکل می گیرد دو صف حق و باطل از هم جدا می شود و دیوان به صف جهودان و ایزدان به صف ایران شیعه خواهند پیوست. 

 ایران باستان برای فقیر در این متن👆 خلاصه می شود.  این ایران با حق پیوند و  گره خورده است. هر کسی که در این صف است ایرانی است. و هر که در صف مخالف این صف است ابتدا دشمن خدا و رسولش و خلیفه به حقش و سپس دشمن ایران باستان.

بر اساس متن رساله خطی اسرار السادات معصومین فی ... از پیران متقدم جلالی 

در آخرالزمان ایزد مهر ایرانی با بعل سامی می جنگد. و وی را شکست می دهد. بعل سامی که سوار بر ارابه است و لشکری از سربازان ارابه سوار دارد. 

بر اساس این متن سلیمان نبی حشمت الله در معبد بعل در پالمیرا سوریه مکانی برای تسخیر بعل ساخت و اقدام به تسخیر بعل نمود. اما در این امر شکست خورد. و سپس به ایران آمد تا موفق به تسخیر موکل بادها شد. 

توجه نمایید داعش ملعون اقدام به تخریب معبد پالمیرا نمود. باید دید

اینکه چرا به اهل شریعت از علما میان جامگان گفته می شود. علتش این است که شریعت به مانند بند رشمه که میان را می بندد دو نیمه تاریک پایینی بدن و روشن بالایی بدن را از هم جدا می نماید. 

به عبارت دیگر شریعت مرز شایست ناشایست ها را تعیین می نماید. 

اینکه چرا مکان ایزدان و دیوان در استان زنجان و آذربایجان غربی گفته نشد. این است که هر چه کمتر اطلاعات داده شود بهتر است. درست است که عموم خوانندگان ۹۹% آنان با دانستن مکان دقیق هم از این دانسته ها طرفی نخواهند بست. اما برای دشمنان ما بسیار مهم است که امکنه نامبرده کجاست. 

پیشتر در مقالات جغرافیای علوم غریبه گفته ام که جغرافیای خاصی که آن را ترسیم نمودم مهم است. عده ای شاید اینگونه فکر نمودند که فقیر اهل آن جعرافیا هستم و بر آن تعصب دارم. اما اینچنین نیست. 

اکنون می گویم استان زنجان که سابقا با استان قزوین یک استان بود نیز یکی از استان های مهم در تجمع اساتید فن هست. چه خود زنجان و چه  چه سایر شهرهای این استان خالی از اساتید علوم غریبه نیست. چه معمم چه مکلا. چه سفید چه خاکستری چه سیاه 

یکی از اساتید فقیر نیز که معمم است ساکن این استان است. و به کار شریف کشاورزی نیز می پردازند. 

علتی که فقیر آن مقالات را نیز متوقف نمودم. توصیه ای بود که به بنده شد. که درست است که بعضی شاخه های قبالا در داخل کشور بعضی اطلاعات و آمارها را در باب اساتید فن در اختیار دارند. اما رده های پایین تر در انجمن های مخفی ممکن است این آمار را نداشته باشند. و دادن آمار درباره مکان اساتید کمک به جذب اساتید خاکستری و سیاه به انجمن های مخفی می نماید زیرا دشمنان ما منابع مالی خوبی در اختیار دارند. 

و دادن آمار برای اساتید سفید نیز ممکن است دردسرهای خاص خود را ایجاد نماید.  

اقوام ایلامی و اوراتویی ساکن غرب فلات ایران دارای زبانی غیر آریایی بوده اند. 

در عوض به غیر از مادها و پارس ها و پارت ها به نظر فقیر _مانند عده ای از دانشمندان معاصر_  اقوام کاسی (کاشی) ساکن فلات ایران نیز زبانشان آریایی یا بسیار نزدیک بدین زبان بوده است.  

خواننده گرامی دقت نماید که منظور از دیوان در ورید جامگان؛ موجودات بادی که به ۷۲ نژاد تقسیم می شوند نیست. 

در اساطیر آریایی دو دسته از موجودات دواها و اسوراها را داریم. در اساطیر هندو دواها خدایان بزرگ هندو نظیر شیوا و ... هستند.  و از اسوراها می توان‌میترا را نام برد. 

در نزد هندوان و آیین هندو اسوراها شیطنی هستند. در دین زرتشت دواها تبدیل به کلمه دیو می شوند و نام‌موجودات اهریمنی و نام خدای بزرگ اهورا مزدا 

که کلمه اهورا مزدا همان اسورا مزدا است. در زبان سانسکریت معمولا واک س معادل واک ه در اوستایی است. چنانچه سند در نزد هندوان به هند در نزد ما ایرانیان تبدیل می شود. 

اینکه دواها (یا دیوهای ورید جامگان) ایزدان هندو باشند هم روشن نیست. از دو حال خارج نیست. یا این دواها ایزدان هندو هستند. یا گروهی از موجودات غول مانند و اثیری با بُعد نامیرا نظیر تایتان ها در اساطیر یونانی که مقابل ایزدان ایرانی می جنگند. 

منظور از دیوان در جمله 👈{دیوان و ایزدان زابلستان و ایران باستان }  یکی از این دو دسته است. نه ۷۲ دیوی که خلقتشان از باد است.