loading...
سلطان نصیر



             { درد و دل 82 }

 { سوء استفاده دشمن از قوانین معنوی 3 }

ادامه ... 👇👇

عزیزان ملاحظه نمودید که دانشمندی بی همتا نظیر ابوریحان بیرونی که در کار تحقیق ، تعصبی نداشته و علاقه مند به فرهنگ ملل ، علی الخصوص فرهنگ ایران باستان و جشن های آن  بوده است ، چگونه در اثر تحریف تاریخی که در گذر زمان پس از حمله تازیان به خاک ایران زمین رخ داده  ، ریشه واژه مجوس را از نجاست می داند . از فحوای کلام ابوریحان بیرونی (و سایر متون تاریخی ) اینگونه مشخص است که این نظری غالب و رایج در آن زمان بوده است . که حتی دانشمندی بیطرف نظیر ابوریحان بیرونی آن را پذیرفته است . حال آنکه همانگونه که دیدید در قرآن کریم حق تبارک تعالی در آیه «17 سوره مبارکه حج» ، مجوس و صابئی را در کنار مسیحی و یهودی قرار داده است .
و با توجه به اهل کتاب بودن یهودیان و مسیحیان عده ای از فقهای شیعه بر اساس همین آیه  حکم به اهل کتاب بودن مجوسیان(زرتشتیان) داده اند .

نکته : تازیان هنگامی که (در دوران خلیفه دوم که در عربیت متعصب بود ) به خاک ایران زمین حمله نمودند . و پس از فتح ایران و دوران پس از آن (امویان و عباسیان ) _چون دارای تمدن و فرهنگ بالنده ای نبودند . _  و شاید  از این نظر دارای  کمبود بودند _ برای تحقیر قوم مغلوب (ایرانیان ) ریشه واژه مجوس را از نجاست دانسته اند . و اینگونه ایرانیان را تحقیر نمودند . زیرا باور به این عقیده نادرست( نجس بودن )  ، بیشترین کمک را برای  تسلط تازیان بر ایرانیان  می نمود . و متاسفانه سیاست های غلط موبدان زرتشتی در دوران پیشین  (ساسانیان) که علم را مختص به طبقه خاص خویش می دانستند . و بخش زیادی از جامعه را از علم محروم نمودند .  باعث شد تا ایرانیان آنچنان از علم دور شوند که خود این عقیده نادرست را بپذیرند . و در ترویج این عقیده کوشا باشند . تا جایی که دانشمندی نظیر ابوریحان نیز این نظر را در کتاب بینظیر خویش آثار الباقیه نقل می نماید . 😔


 امروزه بسیاری از افراد  جامعه زرتشتیان ایران نیز اگر به آنان  مجوسی گفته شود ناراحت می شوند . و می گویند که ما مجوسی نیستیم زرتشتی هستیم . بعضی از اعضای این جامعه _بیشتر عوام آن _ بی آنکه ریشه تاریخی و باستانی واژه مجوس را بدانند . اگر به آنان مجوسی بگویید آن را  نوعی توهین در حق خویش  تلقی می کنند  .
علت این امر این است که وقتی میلیون ها میلیون  مسلمان از صدر اسلام تا کنون این واژه را با تحقیر نسبت به زرتشتیان بیان نموده اند .  این واژه به مرور 👈بار 👉 تحقیر به خود گرفته است . و با تحریف تاریخی معنای واژه مجوس _از زمزمه کننده به نجس _  با شنیدن  این واژه هنوز معنای «نجس»  در ذهن تداعی می شود  .
به طوریکه اگر یکی از اولیای ادیان دیگر  ( مسیحی ، بودایی،  هندو و ... ) برای اولین بار این واژه را (مجوس را)  بشنود . بار (معنای) تحقیر را در پس ارتعاش این واژه می تواند تشخیص دهد .


در مورد واژه رافضی نیز اینچنین است همه ما شیعیان قائل به رفض خلافت خلفای ثلاث هستیم منتهی ،چون در طول تاریخ این واژه رافضی با تحقیر به ما شیعیان گفته شده است .  از آن معنای تحقیر استنباط می شود . و خطاب شدن با نام رافضی برای ما ناخوشایند است .  با وجود آنکه در کتاب الاختصاص از امام صادق(ع) منقول است :«  ابابصیر به ایشان گفتم :مردم ما را «رافضه» می‌نامند. آن‌حضرت فرمود: «به خدا سوگند! آنان شما را رافضه ننامیدند، بلکه خداوند شما را به این لقب نامیده است. همانا هفتاد نفر از بهترین‌هاى بنى اسرائیل به حضرت موسى و برادرش ایمان آوردند، و از این جهت آنان را رافضه نامیدند ... اى ابابصیر! اینان خوبى را واگذاردند و شما شر را واگذاردید، مردم به دسته‌هاى مختلفى پراکنده شدند و به شعبه‌هاى زیادى تقسیم شدند، و شما در شعبه خاندان پیامبرتان درآمدید و بدان راهى که آنان رفتند شما هم بدان راه رفتید، و همان را که خدا براى شما انتخاب فرمود شما برگزیدید و همان را که خدا خواست خواستید، مژده باد بر شما، و باز هم مژده باد بر شما، که به خدا سوگند شمائید مورد رحمت حق که هر کارى از نیکوکارتان پذیرفته گردد، و از بدکارتان گذشت شود . »



همچنین درباره یهودیان نیز اینچنین است . عده ای از مسلمین  به یهودیان جهود می گفتند .  و از جهود معنای جحود را مد نظر داشتند . بنابراین یهودیان را با تحقیر جهود خطاب می نمودند . به همین دلیل به مرور زمان واژه. جهود نیز بار تحقیر به خودگرفته است . به طوریکه امروز  کلیمیان ایران اگر با لفظ جهود خطاب بشوند . آن  را توهین به خود تلقی می نمایند  . حال آنکه اعضای همین جامعه کلیمیان در کشورهای غربی از اینکه jewish (شکل انگلیسی کلمه جهود ) خطاب می شوند . احساس بدی ندارند و آن را کاملا پذیرفته اند .

ادامه دارد ...

#امام_صادق(ع) #رافضی #جهود
#مجوس #تحقیر #ابوریحان #تازیان
@soltannasir
📋📋📋📋📋



             { درد و دل 81 }

 { سوءاستفاده دشمن از قوانین معنوی 2}

               { مقدمه 2 }

  { تحقیقی در باره  ریشه واژه مجوس }


ابوریحان بیرونی در کتاب بینظیر خویش آثار الباقیه در وجه تسمیه کلمه مجوس آورده است : 👇👇👇

{ ... «مجوس» را که گفته اند از «نجاست » فراجسته 😠😳 ، گویی ایشان (نجوس) اند ، پس «نون » به «میم» دگر گشته _ از باب جا بجایی در حرفها _ مانند «غیم و غین » و «ایم و این » این را حمزه اصفهانی انکار کرده ، گوید که مجوسی نام  عربیگون شده از وجه سریانی «مگوشی» است ، زیرا که نبطیان (عراق) پادشاه ایران را «مکوشی » می نامند ، و معنای این واژه آن که ایشان در کار کشورها جویا هستند ، و
« کاکوشی » به سریانی « جاسوس » باشد .😳 هم چنین «فرس » (=ایرانیان ) نسبت به «فارس بن یهودا بن بعقوب » نامیده شدند ، 😳 و بل گفته اند که آن به سبب فرودشان در شهرهای فارس باشد .  ... } (صفحه 268)
استاد دانشمند  پرویز سپیتمان(اذکائی) مصحح کتاب آثار باقیه در فرگرد هشتم از تعلیقاتی که بر این کتاب ارزشمند دارند . در باره واژه مجوس آورده اند . 👇👇👇
{ «..مجوس..» که بیرونی باز در اینجا «غلط » کرده ( ریشه واژه را از «نجاست» فرانموده ) و در حقیقت قلم خود را با تفوه بدین کلمه به «نجاست » آلوده است ، هم چنین معنای «جاسوس » که از حمزه اصفهانی برای کلمه «مجوس » نقل کرده ، جز بر جهالت و پندار بافی _ که در فقه اللغه عوامانه متداول است _ دلالت ندارد ; و نیز این که گوید «فارسیان » (ایرانیان ) را نسبت به «فارس بن یهودا بن یعقوب » چنین نامیده اند ، جز یک مشت لاطائلات یهودانه (اسرائیلیات ) احمقانه بیش نباشد .  به طور کلی ، مطالب این بهر نه تنها غیر علمی و نامحققانه است (خواه از بیرونی یا حمزه ) بل همانا «زشت بیغاره بر ایرانزمین » ، ضد ایرانی و بیگانه پسند و دشمن شاد کن می باشد (که خاک بر دهانشان باد !  ) و اما وجه تسمیه «مجوس » ( که هم معرب از تلفظ سریانی «مگوش » می باشد )
در فارسی باستان 👈«مگو» (magu)

 عیلامی👈 «مکوئیش » (makuis)

 اکدی 👈«مگوشو » (magusu)

و یونانی 👈«مگوس » (magos ) است ،
فراجسته از نام واژه  «مغ » (mage ) و همان «مغان » [magan] (به صورت جمع ) که اسم یکی 👈 از شش قبیله مادی در عهد باستان می باشد ، چنان که هرودوت (جلد 1 صفحه 101) ایشان را کاهنان و روحانیان قوم ماد و پارس شناسانده است . مغان مادستان ایران در تاریخ دین و دانش ،حکمت و عرفان اقوام شرق و غرب جهان ، نقش و سهم و تاثیر بارز و اساسی و تعیینگر داشته اند . اما در باب معنای کلمه «مغ » که مباحث پرشمار دانشمندان را موجب شده ، سرانجام ایرانشناس نامدار سوئدی هنریک نیبرگ که در توجیه لغوی آن پژوهشی ژرف کرده ، نظر به ربط معناشناسی بین دو کلمه «مگه » (maga) اوستایی (=پاداش و دهش ) و «مغ » (magu) مادی (=سرود راز ) یا همریشگی آنها ، بدین نتیجه رسیده است که کلمه «مگو » (مجوس) به صورت اسم جمع درمعنای انجمن «سرود خوانان » می باشد ، و به تعبیر دقیقتر ما نظر به هنجارهای اجتماعی در سه هزار سال پیش ، همانا جماعت «ورد گویان » (=زمزمه گران ) بوده اند ، که در آیین های راز آمیز جادویی وظیفت یا کارکرد دفع شر (هر چیز بد و اهریمنی) و جلب خیر (هر چیز نیک و ایزدی ) را با قرائت ادعیه و اوراد موزون بر عهده داشته اند ، و این کار البته جزو همان شغل کهانت و پریستاری بوده باشد ; هم از اینرو ملل قدیم عالم « مغی / مگی » را یکسره به معنای «جادو» بکار برده اند ، بسا که از نام مغان فرزانه ماد باستان و پیشه ایشان صفت «جادوگر » دریافته اند ; چه اعمال و اوراد سحر آمیز مغان ایران و سایر کاهنان اقوام باستانی _ که به حکم آیین و بر حسب ماهیت آن بوده است _ اینک به لحاظ دانشهای جامعه شناسی و مردم شناسی منشأ و مبدای همه آیین های عالم بشمار می رود . (نظر الاهیون و دین باوران با مردم شناسان متفاوت است زیرا برای ادیان حقیقی منشأ الهی قائل می باشند ) خلاصه آن که« ذکر» و «ورد های »   مخصوص مراسم مزبور ، هم در زبان مغانی و عهود زرتشتی گری اصطلاح خاص داشته ; یعنی کلمات « باژ و زمزم » که هم از دیر باز در نزد عربی نویسان : «زمزمة الفرس » (=زمزمه ایرانیان ) یا «زمزمة المجوس » (=سرودهای آیینی زردشتیان ) معروف بوده است . <اذکائی> }
(کتاب آثار باقیه از مردمان گذشته نوشته استاد ابوریحان بیرونی  تصحیح پرویز سپیتمان(اذکائی)  صفحات 681و 682)
ادامه دارد ...

#ابوریحان_بیرونی #آثار_باقیه #مجوس #مغ #پرویز_سپیتمان #ماد
@soltannasir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚



                { درد و دل 80 }

 { سوء استفاده از قوانین معنوی توسط دشمنان }

              { مقدمه }

{إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (آیه 17 سوره  حج ) 

كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه يهودى شدند و صابئى‏ ها و مسيحيان و زرتشتيان و كسانى كه شرك ورزيدند البته خدا روز قيامت ميانشان داورى خواهد كرد زيرا خدا بر هر چيزى گواه است (۱۷) }

علامه طباطبایی در تفسیر گرانسنگ المیزان در ذیل تفسیر این آیه آورده :👇👇👇

{ مراد از «الذین آمنوا» به قرینه مقابله کسانی است که به محمد بن عبدالله (ص) و کتاب و قرآن ایمان آوردند . و مراد از « و الذین هادوا » گروندگان به موسی (ع) و پیامبران قبل از موسی (ع) است که در موسی توقف کردند و کتابشان تورات است .
که بخت نصر پادشاه بابل وقتی در اواسط قرن هفتم بر آنان مستولی شد قبل از مسیح آن را سوزانید و مدتها به کلی نابود شد تا آنکه عزرای کاهن در اوایل قرن ششم قبل از میلاد  در روزگاری که کوروش پادشاه ایران بابل را فتح نموده و بنی اسراییل را از اسارت نجات داده به سرزمین مقدس برگردانید آن را به رشته تحریر در آورد .
و مراد از صابئین پرستندگان کواکب نیست به دلیل خود آیه که میان صابئین و مشرکین مقابله انداخته بلکه _ به طوری که بعضی گفته اند _ صابئین عبارتند از معتقدین به کیشی که حد وسط میان یهودیت و مجوسیت است(این نظر کاملا درست است )  و کتابی دارند که آن را به حضرت یحیی بن زکریای پیغمبر نسبت داده اند ، و امروز عامه مردم ایشان را (صبیء) می گویند ، و ما در ذیل آیه شریفه « إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ الَّذِينَ هَادُوا وَ النَّصرَى وَ الصابِئِينَ »(سوره بقره آیه 62) بحثی درباره صابئین گذراندیم .
و مراد از نصاری  گروندگان به مسیح ، عیسی بن مریم (ع) و پیامبران قبل از وی ، و کتب مقدسه انجیل های چهارگانه (لوقا ، مرقس ، متی و یوحنا ) وکتب عهد قدیم است ، البته آنمقدار از کتب عهد قدیم که کلیسا آن را مقدس بداند ، لیکن قرآن کریم می فرماید : کتاب مسیحیان تنها آن انجیلی است که به عیسی (ع) نازل شد .
و منظور از مجوس  قوم معروفی هستند که به زرتشت گرویده ، کتاب مقدسشان اوستا  نام دارد . چیزی که هست تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است ، به طوری که می توان گفت به کلی منقطع است .این قوم کتاب مقدس خود را در داستان استیلای اسکندر بر ایران به کلی از دست دادند ، و حتی یک نسخه از آن نماند ، تا آنکه در زمان ملوک ساسانی مجددا به رشته تحریر در آمد ،(نظر درست تر آنستکه  بخش هایی از اوستا به طور پراکنده موجود بوده است که در اواخر  دوران اشکانیان و اوایل ساسانیان جمع آوری شده است ) و به همین جهت ممکن نیست بر واقعیت مذهب ایشان وقوف یافت . آنچه مسلم است ، مجوسیان معتقد هستند که برای تدبیر عالم دو مبدأ است ، یکی مبدأ خیر ، و دیگری مبدأ شر . اولی نامش یزدان  دومی   اهریمن  و یا اولی نور و دومی ظلمت  است . و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته ، بدون اینکه مانند بت پرستان برای آنها بتی درست کنند ، به آنها توسل و تقرب می جویند . و نیز مسلم است که عناصر بسیطه _ و مخصوصا  آتش را _ مقدس می دارند . و در قدیم الایام مجوسیان در ایران و چین و هند و غیر آنها آتشکده هایی داشتند که وجود همه عالم را مستند به اهورا مزدا  دانسته ، او را ایجاد کننده همه می دانستند .
و اما مراد از مشرکین  در « والذین اشرکوا » همان وثنی ها هستند که بت می پرستیدند ، و اصول مذهب آنها سه است : یکی مذهب وثنیت صابئه ، و یکی وثنیت برهمائیه ، و یکی بودایی . (همانگونه که در اوایل دروس گفته ام فقیر آیین بودا و هندو را در اصل خویش آیین الهی می دانم که دچار تحریفاتی شده است )
البته این سه مذهب اصول مذاهب مشرکین است ، وگرنه اقوام دیگری هستند که از اصنام هر چه بخواهند و به هر نحوی بخواهند می پرستند ، بدون اینکه پرستش خود را بر اصل منظمی استوار سازند ، مانند بت پرستان حجاز ، و طوائفی در اطراف معموره جهان ، که گفتار مفصل و شرح عقایدشان در جلد دهم این کتاب گذشت .

نکته :  در این آیه مردم به سه گروه تقسیم شده‌اند: ۱. مؤمنان ۲. اهل کتاب شامل : یهودیان و  مسیحیان  و صابئیان و مجوسیان ۳. مشرکان
این سه فرقه با ذکر اسم موصول الذین از هم جدا شده‌اند ولی چهار گروه اهل کتاب با حرف وصل به هم پیوسته‌اند؛ بنابراین مجوسیان و صابئیان از اهل کتاب محسوب می شوند .
زیرا حق تعالی آنان را از مومنین و همچنین  مشرکین جدای نموده است .
و آنان را در زمره یهودیان و مسیحیان که از اهل کتاب هستند قرار داده است .
ادامه دارد ...

#اوستا #صابئین #مجوس #تورات #ساسانی #نصاری
@soltannasir
📖📖📖📖📖📖📖📖📖

 

 

              (مغان شیعه 3) 

 

در انجیل متی در داستان تولد عیسی (ع) اینچنین آمده است . 

{ عیسی چون در زمان پادشاه هرودوس در بیت لحم یهودیه زاده شد. مجوسانی (مغانی) که 

از 👈مشرق زمین 👉آمده بودند به اورشلیم رسیدند .

(ما با این مشرق در آینده  کارها داریم 😊 ) 

و گفتند: پادشاه یهودیان که به تازگی زاده شده کجا است ? چه ما ستاره او را به گاه طلوع آن دیده ایم و آمده ایم 

تا او را پرستش کنیم (تکریم کنیم ) پادشاه هرودوس چون این خبر را بشنید , دلنگران شد و سراسر اورشلیم نیز با او چنین شد. 

جمله کاهنان اعظم را با کاتبان قوم گرد آورد و از ایشان محلی را که مسیح باید در آنجا زاده شده باشد جویا شد . او را گفتند: در بیت لحم یهودیه ; چه پیامبر چنین نگاشته است : و تو ای بیت لحم , سرزمین یهودا , به هیچ روی کمترین ولایات یهودا نیستی ; چه از تو راهبری ظهور خواهد کرد که شبان قوم من اسراییل خواهد بود .

آنگاه هرودوس مجوسان را نهانی فرا خواند و از ایشان زمان ظهور ستاره را دریافت , و آنان را به بیت لحم گسیل داشت و گفت: بروید و در باب کودک به دقت تفحص کنید و چون او را یافتید , مرا نیز آگهی دهید تا بیایم و من نیز او را پرستش کنم (تکریم نمایم ) چون این سخنان پادشاه را بشنیدند رهسپار شدند ; و ستاره ای که آن را به گاه طلوعش دیده بودند , پیشاپیش ایشان می رفت تا بر فراز مکانی که کودک در آنجا بود باز ایستاد . 

چون ستاره را بدیدند , سخت شادمان شدند . 

آنگاه به خانه در آمدند, و کودک را با مادرش مریم بدیدند و سجده گزاردند و او را پرستش کردند . پس از آن چون در رویا آگهی یافته بودند که نزد هرودوس بازنگردند , راهی دگر در پیش گرفتند تا به وطن خویش بازگردند.}

نکته : در انجیل به تعداد این مغ ها اشاره نشده است , بعضی معتقدند چون هدایا 3 گونه بوده ,  این مغ ها نیز 3 نفر بوده اند . عده ای این مغان را اهل ایران و هند و یمن دانسته اند که بی وجه است زیرا مجوس معادل واژه  مغ می باشد که یک واژه ایرانی است و به حکمای ایرانی مجوس گفته می شده که این حکما در دانش نجوم و عرفان تبحر داشتند . 

در داستان اشاره به همین تبحر آنان در نجوم شده که ایرانی بودن آنان را تایید می نماید . 

هر چند که نوع تعریف نویسنده انجیل متی از طلوع ستاره و فرودش در محل تولد عیسی (ع) با دانش نجوم ظاهری گذشته و امروز  منطبق نیست .

که یا باید این ستاره را ستاره ای منکشف شده در رویا (عالم مثال) بر این مغان دانست , یا اینکه ستاره ای در آسمان ظاهر طلوع نموده به موازات این طلوع , در عالم رویا مغان حرکت ستاره مثالی را دنبال نموده باشند که در محل تولد عیسی (ع) فرود آمده باشد . 

یا اینکه نویسنده فهم درستی از دانش نجوم نداشته و به ماجرا رنگ و بوی افسانه ای داده است . 

علی ای حال تعدادی مغ ایرانی صاحب  مکاشفه از تولد منجی با خبر شدند و برای تکریم وی به بیت لحم رفتند , و این مسئله نیز ارتباط بین گروهی از مغان ایران را با ادیان سامی نشان می دهد . 

و اینکه نحله ای (گروهی , جریانی )از اولیای خداوند در میان مغان ایرانی وجود داشته ,  که جوینده  حقیقت بوده اند 

#مغان

#مجوس

#عیسی

#مریم 

#بیت_لحم

#ستاره

@soltannasir

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 71
  • آی پی دیروز : 301
  • بازدید امروز : 117
  • باردید دیروز : 505
  • گوگل امروز : 6
  • گوگل دیروز : 69
  • بازدید هفته : 2,535
  • بازدید ماه : 622
  • بازدید سال : 85,934
  • بازدید کلی : 1,154,372