loading...
سلطان نصیر

{ جغرافیای علوم غریبه در ایران 57}

   { مقدمه ای بر داستان فریدون و ضحاک و درفش کاویانی3}

            { جمشید } 

{ وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا (80) 
و بگو پروردگارا مرا [در هر كارى] به طرز درست داخل كن و به طرز درست‏ خارج ساز و از جانب خود براى من تسلطى يارى‏ بخش قرار ده (80) }

چون با جمعی از عزیزان خویش  در باب این که داستان فریدون و ضحاک را چگونه آغاز نمایم . سخن گفتم . آنان را نظر بر این بود که داستان را از کمی پیشتر یعنی خلاصه ای از داستان جمشید آغاز نمایم . 
و فقیر نمی دانم که با دانش اندک خویش به درستی  از عهده نقل این داستان بر می آیم یا که  خیر . امیدوارم خوانندگان گرامی  کم و کاستی ها را به بزرگی خویش بر بنده ببخشایند . آنچه فعلا در دروس بدان اشاره خواهد شد . پیش زمینه ای است . برای  نظریاتی خامی که در باب دنیای باستان شاید حدود یک سال دیگر در کانال ارائه شود . 
نظریات خامی که شاید برای تکمیل آن به ده الی  پانزده سال تحقیق مستمر و حفاری های دامنه دار در کشور نیاز است . ان شاء الله 

                {داستان جمشید }

نام جمشید , در زبان اوستایی به گونه ییم خش ات (yima khsha eta ) یا (yimaxsaeta ) آمده است . که خود  از دو بخش «ییم»(yima)  و «خش ات» (khsh eta) تشکیل شده است . 
«ییم» در زبان اوستایی به معنای «همزاد » یا «دوقولو» معنی می دهد . 
 است . (فرهنگ واژه های اوستایی جلد نخست صفحه  181)
این واژه در زبان سنسکریت (yama) و سپس از زبان اوستایی به زبان پهلوی بگونه «یم » (jam) تغییر شکل داده است . (آشنایان با علم زبان شناسی و زبان های آریایی می دانند که واک «ی» و «ج» گاه به یکدیگر تبدیل می شوند چنانچه واژه یاتو به جادو تبدیل شده است   .}
و در بعضی نقاط ایران زمین همچنان به همان صورت اولیه با «ی» تلفظ می شود . 
چنانچه در استان کرمان دو فرزند همزاد را «یومولو» می نامند . در زبان مردمان میناب و همچنین بخش هایی از تاجیکستان نیز کم و بیش اینگونه است . 
در بجستان استان خراسان این واژه بگونه 
 «جملی » و در زبان لری بویر احمدی «جومو جومو» می خوانند .
همچنین در زبان کوردی به آن «جمیک » و   «جمک » و « جه وی » می گویند و در زبان شیرازی این واژه به صورت «جومولی» یا «جومولو» تلفظ می شود . 
در ارومیه به گونه «جمیل » و در خوی و ماکو«جمیک» و در یزد «جملی» خوانده می شود . 
 در زبان فرانسه نیز که شاخه ای از درخت بزرگ زبان های آریایی است . این واژه بگونه «jumelle»  تلفظ می شود .
همچنین واژه «gemini» در زبان انگلیسی که نام صورت فلکی جوزا یا دو پیکر است ریشه در این نام دارد . 
{کتاب مانی و مانویان نوشته دکتر ایرج وامقی صفحه 268و 269}
نکته : نام صورت فلکی جوزا نام سومین برج از صور فلکی دایره البروج می باشد . که در فارسی امروز  دو پیکر نامیده می شود  . و در زبان یونانی باستان ظاهرا (didymoi) خوانده می شود  .  که جزء دوم واژه یعنی ymoi بی شباهت به( yima) در زبان اوستایی نیست . 

نکته 2: عزیزان به ریشه ها در فرهنگ کهن خویش توجه نمایند . 

#جغرافیا #علوم_غریبه #جمشید #جوزا 
#فریدون #ضحاک 
@soltannasir 

☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️

 

 { جغرافیای علوم غریبه در ایران55} 

 

  { مقدمه ای بر داستان فریدون و ضحاک و درفش کاویانی}

      { نگاهی به آنچه تا کنون گفته شد} 

 

پیش از شروع داستان فریدون یک مقدمه کوتاه در باب دوره تاریخی زندگی فریدون را نقل می نماییم: 

پیشتر از شباهت های شخصیت طهمورث با سلیمان(ع) گفتیم . عده ای از محققین نظر بر این دارند که طهمورث با داوود(ع) همسان است . و جمشید با سلیمان(ع) و بر طبق همین نظر فریدون کوروش کبیر است . و آژی دهاک همان ایشتوویگو یا آستیاگ آخرین پادشاه ماد است . 

داستان فریدون بدون شک با داستان کوروش کبیر و آستیاگ آخرین پادشاه ماد تشابهاتی دارد. 

اما ما در ادامه دروس ثابت خواهیم کرد که داستان فریدون و آژی دهاک داستانی  تاریخی است . و بازه زمانی فریدون پیش از دوران کوروش کبیر بوده است . 

و ایرانیان به دلیل اینکه در تاریخ خود  آژی دهاک را مظهر ظلم و ستم می دانستتد . آستیاگ پادشاه ماد را که شخصی بی کفایت بود . را به آژی دهاک باستانی شبیه می دیدند و شاید کوروش چون بر آستیاگ غلبه یافت برای آنان نشانی از فریدون باستانی داشت . 

به نظر شخص فقیر نه داوود (ع)  و نه سلیمان(ع) هیچ کدام طهمورث باستانی نیستند . و جمشید نیز سلیمان(ع) نیست . 

و شخصیت طهمورث و جمشید بسیار کهن تر از بازه زمانی 3000سال پیش می باشد .

چنانچه در متون تاریخی دوره اسلامی طهمورث را بر دین ادریس (ع) می دانند . 

یعنی بازه تاریخی که وی در آن دوران زندگی می نمود پیش از طوفان نوح بوده است .(البته  چنین داستان هایی دارای سند تاریخی معتبر نیست بلکه روایات شفاهی است که مورخین آن را نوشته اند )

همانگونه که گفته شد عده ای از معاصرین ما را نظر بر این است که داوود(ع) با طهمورث و سلیمان (ع) را با جمشید نسبتی هست . 

این دسته از محققین چون در متونی مانند  شاهنامه این ابیات را دیده اند :👇👇👇👇

 

{گرانمایه جمشید فرزند او (طهمورث) 

کمر بست یکدل پر از پند او 

بر آمد بر آن تخت فرخ پدر 

به رسم کیان بر سرش تاج زر 

کمر بست با فر شاهنشهی 

جهان گشت سر تاسر او را رهی 

زمانه بر آسود از داوری 

به فرمان او دیو و مرغ و پری }

(ملاحظه می کنید که در ابیات بالا جمشید جانشین طهمورث می شود و بر مرغ و دیو و پری فرمان می راند . و این دسته از محققین را نظر بر این است که چون بر طبق آیات قرآن{ وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ...} (16سوره نمل) 

 و سلیمان (ع) وارث ملک داوود(ع) شد . 

پس جمشید , سلیمان (ع) است و طهمورث داوود(ع) می باشد . 

حال آنکه بر طبق متون باستانی طهمورث دیو بند بود و ایزد باد (وای) را مسخر خویش نمود که تطابق کامل با سلیمان (ع)  در قرآن دارد . 

و داوود(ع) فقط کوه و مرغان مسخر وی شدند . و سلیمان(ع) ملک داوود(ع) را به ارث برد چه مادی و چه معنوی . 

پس  کوه هاو مرغان مسخر شده و دانش تسخیر آنان از داوود(ع)  به سلیمان(ع) ارث رسید والباقی را سلیمان خود مسخر نمود . 

از این ماجرا چون بگذریم . به این ابیات شاهنامه در باب جمشید می رسیم . 

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

 

{ به فر کیانی یکی تخت ساخت 

چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت(نشاخت: نشاندن نصب کردن ) 

که چون خواستی دیو برداشتی 

ز هامون به گردون بر افراشتی 

چو خورشید تابان میان هوا 

نشسته برو شاه فرمان روا 

جهان انجمن شد بر آن تخت او 

شگفتی فرو مانده از بخت او }

بنابراین جمشید جانشین طهمورث تختی داشت که بر هوا حرکت می نمود . که این ویژگی در قرآن مجید  برای سلیمان(ع) روایت شده است .

 و این شباهت باعث شده که عده ای گمان بر این داشته باشند که طهمورث , داوود(ع) و جمشید سلیمان(ع) می باشد . 

البته اسطوره شناسان و مورخین در جامعه دانشگاهی نظر بر این دارند که یک شخصیت یا چند شخصیت  تاریخی وجود داشته است  و ایرانیان در باب وی افسانه ها ساخته اند . و این شخصیت های  افسانه ای  را طهمورث و جمشید و غیره نامیدند . و عبرانیان و اعراب آنان را نوح (ع) و داوود(ع) و سلیمان(ع) نامیدند . 

(در آینده به شباهت روایت ور جم با کشتی «نوح ع»خواهیم پرداخت )

نظریه ای که اسطوره های ملل از یکدیگر گرفته شده است . و با خرافات در آمیخته است . 

حتی اساتید ایرانشناس و عاشق و آشنا به تاریخ ایران باستان نیز , برای رفت و روب داستان های اوستا و بندهش و شاهنامه و سایر متون دست به تفاسیری بر خلاف متون می زنند . 

تا بقول خویش متون با دانش امروز منطبق شود و خدشه ای به نیاکان باستانی وارد نشود . 

چنانچه یکی از اساتید فقیر , در نوشته های خویش اژدهای باستانی  را به معنای  آتشفشان گرفته است .  زیرا از نظر ایشان موجودی به نام اژدها وجود خارجی ندارد . (فقیر عمیقا به وجود اژدها ایمان دارم  امروزه در سینمای هالیوود نیز بر روی بازگشت این موجود اسطوره ای بسیار مانور می دهند  ) 

 ادامه 👇👇👇

#سلیمان(ع) #داوود(ع) #طهمورث #جمشید 

#فریدون #ضحاک #ادریس(ع) 

@soltannasir 

❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜

در هنگام جنگ های صلیبی عرفان یهود دوره انتقال از عرفان مرکابا را به سمت قبالا می گذراند . 
از فعالیت های پشت پرده یهودیان در جنگ های صلیبی چیز زیادی در دست نیست . 
حتی از مراودات آنان با شوالیه های معبد نیز اطلاعات معتبری در منابع موجود نیست . 
اما چون شوالیه های معبد در دوران بعد که بنیان فراماسونری جهانی را پایه گذاری می نمایند , تشکیلات فراماسونری کاملا بر اساس آرمان های یهودیت پایه گذاری شده (نه مسیحیت ) پس می توان حدس زد که از گذشته های دورتر یعنی دوران شوالیه ها ارتباطاتی بین قبالیست های یهود و شوالیه ها برقرار شده . احتمالا شوالیه ها برای رمز گشایی کتب جادویی یافته شده علاوه بر اسماعیلیه با یهودیان نیز مراوداتی داشته اند . 
علی ای حال تشکیلات منظم فراماسونری به مرکزیت بریتانیا و تشکیلات ایلومیناتی در آلمان پایه گذاری شد و در دوران رنسانس که از اقتدار کلیسا کم شد , نفوذ این تشکیلات در دولت ها بیشتر شد , آنان با عضو گیری از افراد و خاندان های ثروتمند و استفاده از ثروت برای تتمیع افراد , به سرعت پیشرفت نمودند . 
و دامنه نفوذ آنان حتی به خود کلیسای واتیکان رسید , و در عالم سیاست نیز توانستند که در بعضی خاندان های سلطنتی از جمله خاندان سلطنتی بریتانیا نفوذ نمایند. 
از همین دوران تشکیلات فراماسونری و ایلومیناتی به دو بخش تقسیم می شود بخش سیاسی و بخش علوم ماورا و جادو . 
در دوران رنسانس که نهضت علمی در اروپا آغاز شد . تمایل برای کشف حقیقت و جستجوگری و پرسش گری در میان غربیان آغاز شد . 
با وجود آنکه همواره تاریخ فراماسون ها در هاله ای از ابهام است و ما از نقش دقیق آنان در رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا اطلاع دقیقی نداریم . 
اما با توجه به شواهد , آنان نیز موافق جریان موجود در اروپا بودند و در این تحولات نقش مثبتی داشته اند . 
یکی از فیلسوفان موثر در این دوران رنه دکارت است که فلسفه او نقش مهمی در تحولات اروپای آن دوران داشته است . فلسفه وی با ریاضیات و فیزیک آمیخته شده بود . وی به اثبات صانع برای عالم در نظام فلسفه خویش مبادرت ورزید و اعلام نمود که جهان ماده و فیزیکی دارای قوانینی است که بطور نظام مند در جهان هستی در جریان است . فلسفه وی به نوعی تاثیر خداوند را از زندگی بشر نفی نمود (مانند جمله یهودیان که دست خداوند بسته است ) و عنان سرنوشت بشر را بدست بشر داد که بپرسد و پاسخ را بیابد . حقایق را کشف نماید و دستگاه ها و ابزار صنعتی بسازد و از این ابزار برای اهداف خویش استفاده نماید . 
پرسشگری و کشف حقیقت و جستجو گری نیکو است 
و تکلونوژی و صنعت نیز نیکو می باشد 
اما به شرطی که این ابزار در دست افراد صالح و شایسته باشد . 
خود دکارت که پایه گذار چنین اندیشه ای بود شخصیتی مذهبی داشت و انسان خوبی بود . 
اما این ابزار و تکلونوژی و نتایج علمی بدست چه کسانی افتاد ? 
از این ابزار چگونه استفاده نمودند ?! 
در این دوران بود که کشورهای اروپایی 
نظیر اسپانیا و پرتغال و فرانسه و هلند و انگلستان شروع به پای گذاردن در خاک کشورهای دیگر نمودند .
تاریخ سیاه استعمار را بنیان نهادند . 
مقایسه نمایید که در دوران هخامنشیان مستعمرات امپراطوری ایران چه وضعیتی داشتند . 

و اروپاییان تنها دو. ,سه قرن پیش چگونه با مستعمرات خویش رفتار می نمودند. ?!

فراماسونر ها بعد ها مکتب اومانیسم(انسان گرایی ) را بوجود آوردند 
یکی از مهمترین اختلافات و جنگ ها در آخرالزمان بر سر همین مسئله است . 
حکومت خلیفة الله (امام مهدی ) و الاهیون (دین باوران و خدا باوران ) و احکام الهی بر زمین 
و یا 
حکومت انسان (دجال ) و انسان گرایان و احکام انسانی بر روی زمین ⁉️
در عرفان یهود (کابالا )هدف انسان رسیدن به مقام خالقیت و خلق نمودن می باشد . 
بعضی از قبالیست ها بر اساس همین اصل حتی نسبت به ساحت خداوند گستاخی می نمایند که خداوند چه حقی دارد بر خلاف خواست قوم برگزیده خویش (یهود ) عمل نماید . 😳

شاید کسی بگوید حکومت فراماسونری جهانی و انسان گرایان تا به حال بسیار بهتر از حکومت علمای ادیان مختلف (نظیر کلیسا ) بوده ?! 
عزیزان حکومت الاهیون متفاوت است .
ما حکومت الاهیون رو در طول تاریخ کم داشتیم ! 
جمشید , فریدون , ذوالقرنین , داود (ع), سلیمان(ع) , حضرت رسول (ص) , مولی علی (ع) و...... 
از معدود حاکمان الهی در طول تاریخ بودند 

#رنسانس 
#انقلاب_صنعتی 
#رنه_دکارت 
#فریدون 
#جمشید 
#ذوالقرنین 

telegram.me/soltannasir
 
 
 
 
 
 
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 144
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 362
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 681
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,112
  • بازدید ماه : 2,112
  • بازدید سال : 100,650
  • بازدید کلی : 1,169,088