loading...
سلطان نصیر

 

 { جغرافیای علوم غریبه در ایران55} 

 

  { مقدمه ای بر داستان فریدون و ضحاک و درفش کاویانی}

      { نگاهی به آنچه تا کنون گفته شد} 

 

پیش از شروع داستان فریدون یک مقدمه کوتاه در باب دوره تاریخی زندگی فریدون را نقل می نماییم: 

پیشتر از شباهت های شخصیت طهمورث با سلیمان(ع) گفتیم . عده ای از محققین نظر بر این دارند که طهمورث با داوود(ع) همسان است . و جمشید با سلیمان(ع) و بر طبق همین نظر فریدون کوروش کبیر است . و آژی دهاک همان ایشتوویگو یا آستیاگ آخرین پادشاه ماد است . 

داستان فریدون بدون شک با داستان کوروش کبیر و آستیاگ آخرین پادشاه ماد تشابهاتی دارد. 

اما ما در ادامه دروس ثابت خواهیم کرد که داستان فریدون و آژی دهاک داستانی  تاریخی است . و بازه زمانی فریدون پیش از دوران کوروش کبیر بوده است . 

و ایرانیان به دلیل اینکه در تاریخ خود  آژی دهاک را مظهر ظلم و ستم می دانستتد . آستیاگ پادشاه ماد را که شخصی بی کفایت بود . را به آژی دهاک باستانی شبیه می دیدند و شاید کوروش چون بر آستیاگ غلبه یافت برای آنان نشانی از فریدون باستانی داشت . 

به نظر شخص فقیر نه داوود (ع)  و نه سلیمان(ع) هیچ کدام طهمورث باستانی نیستند . و جمشید نیز سلیمان(ع) نیست . 

و شخصیت طهمورث و جمشید بسیار کهن تر از بازه زمانی 3000سال پیش می باشد .

چنانچه در متون تاریخی دوره اسلامی طهمورث را بر دین ادریس (ع) می دانند . 

یعنی بازه تاریخی که وی در آن دوران زندگی می نمود پیش از طوفان نوح بوده است .(البته  چنین داستان هایی دارای سند تاریخی معتبر نیست بلکه روایات شفاهی است که مورخین آن را نوشته اند )

همانگونه که گفته شد عده ای از معاصرین ما را نظر بر این است که داوود(ع) با طهمورث و سلیمان (ع) را با جمشید نسبتی هست . 

این دسته از محققین چون در متونی مانند  شاهنامه این ابیات را دیده اند :👇👇👇👇

 

{گرانمایه جمشید فرزند او (طهمورث) 

کمر بست یکدل پر از پند او 

بر آمد بر آن تخت فرخ پدر 

به رسم کیان بر سرش تاج زر 

کمر بست با فر شاهنشهی 

جهان گشت سر تاسر او را رهی 

زمانه بر آسود از داوری 

به فرمان او دیو و مرغ و پری }

(ملاحظه می کنید که در ابیات بالا جمشید جانشین طهمورث می شود و بر مرغ و دیو و پری فرمان می راند . و این دسته از محققین را نظر بر این است که چون بر طبق آیات قرآن{ وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ...} (16سوره نمل) 

 و سلیمان (ع) وارث ملک داوود(ع) شد . 

پس جمشید , سلیمان (ع) است و طهمورث داوود(ع) می باشد . 

حال آنکه بر طبق متون باستانی طهمورث دیو بند بود و ایزد باد (وای) را مسخر خویش نمود که تطابق کامل با سلیمان (ع)  در قرآن دارد . 

و داوود(ع) فقط کوه و مرغان مسخر وی شدند . و سلیمان(ع) ملک داوود(ع) را به ارث برد چه مادی و چه معنوی . 

پس  کوه هاو مرغان مسخر شده و دانش تسخیر آنان از داوود(ع)  به سلیمان(ع) ارث رسید والباقی را سلیمان خود مسخر نمود . 

از این ماجرا چون بگذریم . به این ابیات شاهنامه در باب جمشید می رسیم . 

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

 

{ به فر کیانی یکی تخت ساخت 

چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت(نشاخت: نشاندن نصب کردن ) 

که چون خواستی دیو برداشتی 

ز هامون به گردون بر افراشتی 

چو خورشید تابان میان هوا 

نشسته برو شاه فرمان روا 

جهان انجمن شد بر آن تخت او 

شگفتی فرو مانده از بخت او }

بنابراین جمشید جانشین طهمورث تختی داشت که بر هوا حرکت می نمود . که این ویژگی در قرآن مجید  برای سلیمان(ع) روایت شده است .

 و این شباهت باعث شده که عده ای گمان بر این داشته باشند که طهمورث , داوود(ع) و جمشید سلیمان(ع) می باشد . 

البته اسطوره شناسان و مورخین در جامعه دانشگاهی نظر بر این دارند که یک شخصیت یا چند شخصیت  تاریخی وجود داشته است  و ایرانیان در باب وی افسانه ها ساخته اند . و این شخصیت های  افسانه ای  را طهمورث و جمشید و غیره نامیدند . و عبرانیان و اعراب آنان را نوح (ع) و داوود(ع) و سلیمان(ع) نامیدند . 

(در آینده به شباهت روایت ور جم با کشتی «نوح ع»خواهیم پرداخت )

نظریه ای که اسطوره های ملل از یکدیگر گرفته شده است . و با خرافات در آمیخته است . 

حتی اساتید ایرانشناس و عاشق و آشنا به تاریخ ایران باستان نیز , برای رفت و روب داستان های اوستا و بندهش و شاهنامه و سایر متون دست به تفاسیری بر خلاف متون می زنند . 

تا بقول خویش متون با دانش امروز منطبق شود و خدشه ای به نیاکان باستانی وارد نشود . 

چنانچه یکی از اساتید فقیر , در نوشته های خویش اژدهای باستانی  را به معنای  آتشفشان گرفته است .  زیرا از نظر ایشان موجودی به نام اژدها وجود خارجی ندارد . (فقیر عمیقا به وجود اژدها ایمان دارم  امروزه در سینمای هالیوود نیز بر روی بازگشت این موجود اسطوره ای بسیار مانور می دهند  ) 

 ادامه 👇👇👇

#سلیمان(ع) #داوود(ع) #طهمورث #جمشید 

#فریدون #ضحاک #ادریس(ع) 

@soltannasir 

❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜❤️💛💜

 

 { جغرافیای علوم عریبه در ایران50}

 

 { ارتباط داود(ع) با ایران 7}

 

     { محراب } 

 

حق تبارک تعالی در قرآن مجید سوره مبارکه «ص» آیه 21 می فرماید : 👇👇👇👇👇👇

 

{ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ(21)}  سوره «ص» ترجمه👇

{ آيا خبر دادخواهان چون از محراب نمازخانه [او] بالا رفتند به تو رسيد (۲۱)}

 

عزیزان دقت نمایید آنچه در آیه بالا مد نظر ماست . کلمه« محراب » است .

علامه طباطبایی در تفسیر گرانسنگ المیزان در تفسیر  آیه 21 سوره صاد می فرماید : 👇👇

{ کلمه «خصم» مانند کلمه « خصومت» مصدر است و در این جا منظور اشخاصی است که خصومت بینشان افتاده . و کلمه «تسور» به معنای بالا رفتن بر دیوار بلند است , مانند کلمه«تسنم» که به معنای بالا رفتن بر کوهان شتر  است . و کلمه «تذری» که به معنای بالا رفتن بر بلندی کوه است . مفسرین کلمه « محراب» را به بالاخانه و شاه نشین معنا کرده اند . و استفهام «هل آتیک» به منظور به شگفتی واداشتن و تشویق به شنیدن خبر است . و معنای آیه این است که : ای محمد(ص) آیا خبر به تو رسیده که قومی متخاصم از دیوار محراب داوود(ع) بالا رفتند ?} (ترجمه تفسیر المیزان جلد 17 ص 290)

شیخ حسن طبرسی در تفسیر مجمع البیان در مورد معنی واژه محراب آورده است . 👇👇👇

{ «محراب» : به مفهوم صدر مجلس و جایگاه بزرگان آمده و به همین جهت به مسجد و قبله و جایگاه نماز نیز گفته می شود }

اما معنی صدر مجلس یا بالانشین برای لغت محراب یک معنی اصطلاحی است نه لغوی .

عده زیادی از مفسرین اسلامی و لغت دانان عرب سعی نمودند . که واژه محراب را از نظر لغوی بر وزن مفعال از ریشه «حرب» (جنگ کردن) بدانند . و این دسته از مفسرین و لغت دانان می گویند چون محراب نماز , محل حرب (جنگ) با شیطان است . بنابراین معنی لغوی  کلمه «محراب» به معنای محل حرب یا جنگ می باشد . نظر این دسته از مفسرین و علمای لغت عرب خالی از اشکال نیست .

 زیرا 

اولا که :نماز را با جنگ چندان قرابتی نیست

ثانیا آنکه: اگر در نماز به پیکار با شیطان بپردازی به واقع از توجه به حق که معبود و مقصود است وا مانده ای و این خود دو بینی و شرک است .  

ثالثا آنکه :محل صلوة(نماز) را علی القاعده باید مصلی بنامند  نه محراب .

رابعا این که :معنای محل جنگ برای واژه «محراب» , با معنای اصطلاحی آن یعنی صدر مجلس نیز قرابتی ندارد .

خامسا اینکه : محراب بر وزن مفعال است . و از این وزن در زبان عربی بیشتر برای اسم ابزار یا آلت استفاده می نمایند . بنابراین محراب به معنای آلت حرب (جنگ) می شود , نه محل جنگ زیرا در ادبیات عرب اسم محل را بیشتر بر وزن مفعل یا مفعله می سازند . مانند مسجد به معنای  محل سجود , یا مصلی محل صلوة و قس علی هذا 

بنابراین این نظر علما و مفسرین چندان قابل قبول به نظر نمی رسد .

بهترین نظر در باب واژه محراب آن است که آن را شکل عربی شده واژه مهراب ایرانی بدانیم . که خود از دو واژه مهر+آب تشکیل شده است . 

که آب یا آو یا آوه در فارسی باستان و امروزه به معنای سقف ضربی یا گنبدی شکل است . 

این کلمه در نام های ساوه (سه آوه =سه گنبدان) و آوه(آوج=گنبد) و در واژه سرداب و سردابه که به زیرزمین های خنک اطلاق می شود . همچنان کاربرد دارد .

بنابراین «مهراب» یا «مهراو» یا «مهراوه»  نام معابد آیین مهری بوده است . که این مهراوه ها عمدتا دارای سقفی گنبدی شکل بوده اند . و ساختمان آن بسیار به زورخانه های قدیمی ایران شباهت دارد . 

در خود مهراوه ها (معابد مهری) نیز  پیکره ایزد «مهر» را در محلی می تراشیدند . و معمولا وی را در حال کشتن گاو حجاری می نمودند . 

نقطه ای که پیکره حجاری شده ایزد مهر در آن قرار داشت را مهراوه اصلی می نامیدند . زیرا تمثال ایزد مهر در آن محل قرار داشت . 

و مغان مهر پرست به سوی آن محل نیایش های خویش را انجام می دادند . 

و داوود(ع) نخستین پیامبری از بنی اسرائیل بود که پس از برخورد با مغان مهر پرست در مهراوه های ایران , برای پرستش «یهوه» از شیوه معماری مهراوه های ایران استفاده نمود . 

 

#داوود(ع) #جغراییا #علوم_غریبه #محراب

#المیزان #مجمع_البیان

@soltannasir 

🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 136
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 469
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 1,167
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,598
  • بازدید ماه : 2,598
  • بازدید سال : 101,136
  • بازدید کلی : 1,169,574