loading...
سلطان نصیر

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 39)

 

{شباهت تهمورس به سلیمان (ع) } 

 

تصمیم بر این نداریم که  بخواهیم وارد تاریخ خط و الفبا در جهان شویم , اما شما عزیزان بدانید که باستان شناسان در تمدن 6000ساله جیرفت ,  قدیمی ترین خط جهان , را پیدا کرده اند . خطی که قدیمی تر از خط سومری است .وتمام معادلات باستان شناسان و مورخین جهان با این اکتشاف علمی به هم ریخته است . و هنوز هم غربیان که دشمن ایران و ایرانیان  هستند , به این قضیه با دیده شک و تردید نگاه می نمایند . و در محافل علمی همچنان پیدایش خط را به سومریان نسبت می دهند . 😠

گفته شد که ایجاد خطوط (دبیره های )هفت گانه را به تهمورس دیوبند نسبت می دهند . 

 حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه  اینچنین آورده است : 👇👇👇👇👇👇

{ جهاندار طهمورث بافرین

بیامد کمربستهٔ جنگ و کین

یکایک بیاراست با دیو چنگ

نبد جنگشان را فراوان درنگ

ازیشان دو بهره به افسون ببست

دگرشان به گرز گران کرد پست

کشیدندشان خسته و بسته خوار

به جان خواستند آن زمان زینهار

که ما را مکش تا یکی نو هنر

بیاموزی از ما کت آید به بر

کی نامور دادشان زینهار

بدان تا نهانی کنند آشکار

چو آزاد گشتند از بند او

بجستند ناچار پیوند او

نبشتن به خسرو بیاموختند

دلش را به دانش برافروختند

نبشتن یکی نه که نزدیک سی

چه رومی چه تازی و چه پارسی

چه سغدی چه چینی و چه پهلوی

ز هر گونه‌ای کان همی بشنوی

جهاندار سی سال ازین بیشتر

چه گونه پدید آوریدی هنر

برفت و سرآمد برو روزگار

همه رنج او ماند ازو یادگار }

این خطی که جامع تمام خطوط جهان باستان بوده و قدرت تبدیل تمامی خطوط را داشته همان ویسپ دبیره است . که بنا به روایت های شفاهی حدود 365 حرف داشته است . که با آن تمامی اصوات از جمله  صدای شرشر آب را نیز می شد نوشت . بنابراین این خط جامع ترین خط و الفبای  جهان از منظر آواشناسی بوده است . 

با وجودی که در داستان های سلیمان (ع) فقیر به پیدایش خط توسط ایشان بر نخورده ام . 

اما یک نکته جالب در روایت قرآنی در داستان سلیمان (ع) است . و آن این آیات سوره نمل است . 👇👇👇👇👇👇

{ وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْء إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ (16) سوره نمل }ترجمه : (و سلیمان وارث داود شد، و گفت: «اى مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از هر چیز به ما عطا گردیده; این فضیلت آشکارى است»)

و 

{ حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۸) فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۹﴾}

ترجمه : { تا آنگاه كه به وادى مورچگان رسيدند مورچه‏ اى [به زبان خويش] گفت اى مورچگان به خانه ‏هايتان داخل شويد مبادا سليمان و سپاهيانش نديده و ندانسته شما را پايمال كنند (۱۸)[سليمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افكن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس بگزارم و به كار شايسته‏ اى كه آن را مى ‏پسندى بپردازم و مرا به رحمت‏ خويش در ميان بندگان شايسته‏ ات داخل كن (۱۹)}

سلیمان (ع) توان شنیدن اصوات فراصوت مورچگان و فهم کلمات آنان و همچنین فهم صدا و سخن  پرندگان را داشته است . (احتمالا توانایی شنیدن اصوات فروصوت را نیز داشته است ) 

به نظر فقیر بین این ویژگی سلیمان (ع) با ایجاد خط ویسپ دبیره که از نظر آواشناسی ,  غنی ترین خط جهان بوده است . ارتباط معنا دار وجود دارد . خطی که توان نوشتار هر صوت و صدایی را در خود داشته است . 

مسلما مبدع چنین خطی  باید انسانی باشد که   توانایی خاص شنیدن انواع اصوات و تفکیک اصوات از یکدیگر  را داشته باشد . و بنا به فرموده قرآن , سلیمان (ع) این ویژگی را داشته است . و طهمورث نیز بنا به روایت شفاهی خطوط هفت گانه از جمله ویسپ دبیره را ایجاد نموده است . 

پس این خود دلیل دیگری بر شباهت این دو شخصیت با یکدیگر است . 

نکته : احتمالا خط ویسپ دبیره توسط مغان ایرانی و زیر نظر سلیمان (ع) ایجاد شده است . 

در ادامه دروس به پیوند و ارتباط سلیمان (ع) با خاک ایران زمین وعلی الخصوص  جغرافیای مورد نظر مان و مغان ایرانی خواهیم پرداخت . 

 

#سلیمان(ع) #تهمورس #جغرافیا #علوم_غریبه

#دبیره #جیرفت #خطوط #صوت 

@soltannasir 

🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 38) 

 

  {شباهت تهمورس به سلیمان (ع)3}

 

در منابع روایی اهل سنت داستانی درباره سلیمان (ع) آمده است . که از عنصر داستان پردازی و اسرائیلیات خالی نیست . اما نکته جالبی نیز در بر دارد . 

علامه مجلسی در کتاب حیات القلوب پس از نقل این داستان آن را مخالف عقیده علما و متکلمین شیعه می داند . 

داستان :👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

 

{حضـرت سلیمان علیه السلام خبر به او رسـیدکه شـهري در میان دریا هست ، پس بر بساط خود نشـست با لشکرخود و باد آنرا برد به آنشهر و آنشهر را فتح کرد و پادشاه آن شـهر راکشت ، و آن پادشاه دختري داشت که او راجراده می گفتند و در نهایت حسن وجمال بود ، 

پس آن دختر را براي خود گرفت و مسلمان کرد او را و با او مقاربت نمود و او را بسیار دوست می داشت . 

چون جراده بر مفارقت پدرخود بسـیار می گریست ،حضرت سلیمان شیاطین را امر فرمودکه صورتی شبیه پدر اوساختند  و 

آن دختر جامه اي مثل جامه پـدر خود ساخت و بر آن صورت پوشانیـد، هرصـبح وشام باکنیزان خود به نزد آنصورت می رفتنـدو آن راسـجده می کردنـد، پس آصف خبر داد حضـرت سـلیمان را به این واقعه وسـلیمان علیه السـلام آن صورت را 

شکست و آنزن را عقوبت نمود وخود به خلوت رفت و بر روي خاکستر نشـست و تضرع و توبه و استغفار می نمود ،کنیزي داشت او را امینه می گفتندو هرگاه به بیت الخلاء می رفت یا با زنی مقاربت می کرد ، انگشترخود را به او می سپرد .  پس روزي انگشتر خود را به او سپرد و داخل بیت الخلاءشد  پس شـیطانی که سـرکرده شـیاطین دریا بود به صورت سـلیمان 

علیه السـلام به نزد امینه آمـد و گفت : اي امینه ! انگشتر مرا بده ؛ انگشتر راگرفت و رفت بر تخت حضـرت سـلیمان نشـست جن و انس وحیوانات همه مطیع او شدند. وصورت سـلیمان علیه السلام متغیرشد. چون به نزد امینه آمد و انگشتر راطلبید، امینه او را نشـناخت و دورکرد ، پس دانست که اثر آن گناه که درخانه او واقع شده بود به او رسـیده است ، و به نزد هر یک 

از زنان و کنیزان خودکه رفت او را نشناختند و دورکردند، پس به کنار دریا رفت وخدمت صیادان می کرد و ماهی از براي ایشان به خانه هاي ایشان نقل می کرد ، هر روز دو ماهی به او می دادنـد، بر این حال بود تاچهل روز به قدر آنچه درخانه او بت پرستیده بودند. 

وچون آصف و عظماي بنی اسرائیل اطوار شیطان وحکم او را مخالف آداب وحکم سلیمان یافتند .  از زنان سلیمان احوال او را پرسـیدند . گفتنـدکه : درحیض با ما مقاربت می کند و غسل جنابت نمی کند. 

بعضـی گفته اندحکم شـیطان بر همه چیز 

سلیمان جاري شد بغیر از زنان او که بر ایشان دست نیافت . } 

جدای از اینکه چه میزان از داستان نقل شده در بالا ممکن است در مورد سلیمان (ع) درست باشد .

 زیرا آنچه مسلم است بخش هایی از داستان منطبق با واقع نیست . (نظیر ترویج بت پرستی توسط سلیمان (ع) که ریشه در کتاب عهد عتیق و باور یهودیان  دارد ) .  اما نکته مهم این داستان بیشتر شفاهی , شباهت آن به داستان تهمورس است . 

در داستان تهمورس اهریمن با فریب همسر وی

به راز ضعف تهمورس که در ترس وی هنگامی که بر فراز البرز  بود . پی برد . و وی را بر زمین زد و درید . 

در داستان سلیمان (ع) , صخر جنی انگشتر را از کنیز سلیمان گرفت . و به جای وی بر تخت نشست . و علت این امتحان در حق سلیمان (ع)  بت پرستی همسر سلیمان(ع)  در خانه وی بوده است .

شباهت این دو داستان نیز علی رغم آنکه از عنصر  داستان پردازی و تحریف مصون نمانده است . نشانی دیگر از اشتراکات دو شخصیت سلیمان (ع) و تهمورس است . 

 

 

#جغرافیا #علوم_غریبه #سلیمان #تهمورس 

#صخر_جنی #اهریمن #آصف 

@soltannasir 

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 37) 

 

 { شباهت تهمورس با سلیمان (ع)2} 

 

از شباهت های دیگر تهمورس و سلیمان (ع) وجود یک وزیر خردمند برای هر دو شخصیت است .

نام وزیر تهمورس شهراسپ یا شیداسپ بوده  و نام وزیر خردمند سلیمان (ع) بنا به بعضی روایات آصف بن برخیا بوده است . 

ابیات شاهنامه در وصف شهراسپ وزیر تهمورس 👇👇👇👇👇👇👇👇

 

مر او را یکی پاک دستور بود 

که رایش ز کردار بد دور بود 

خنیده به هر جای شهرسپ نام 

نزد جز به نیکی به هر جای گام 

همه روز بسته ز خوردن دو لب 

به پیش جهاندار بر پای شب 

چنان بر دل هر کسی بود دوست 

نماز شب و روزه آیین اوست 

سر. مایه بد اختر شاه را 

در بسته بد جان بدخواه را 

همه راه نیکی نمودی به شاه 

همه راستی خواستی پایگاه

چنان شاه پالوده گشتی از بدی 

که تابید ازو  فره  ایزدی

وصف آصف بن برخیا در قرآن مجید  سوره نمل آیات 38الی 40 :👇👇👇👇👇👇👇

{قالَ یا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ (38)

قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ (39)

قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ(40)}

 

 ترجمه: 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

{38 ـ (سلیمان) گفت: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او را براى من مى آورد پیش از آن که به حال تسلیم نزد من آیند»؟

39 ـ عفریتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مى آورم پیش از آن که از جایت  برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم»!

40 ـ (اما) کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: «پیش از آن که چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد»! و هنگامى که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: «این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا مى آورم یا کفران مى کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر مى کند; و هر کس کفران نماید (به خویش زیان نموده، که) پروردگار من، غنى و کریم است»}

اکثر  مفسرین در باب شخصیتی که در آیه 40 سوره نمل دانشی از علم کتاب داشته و تخت بلقیس را در نزد سلیمان (ع) حاضر نموده است . اجماع دارند که نام وی آصف بن برخیا بوده است . وزیر دانای سلیمان و همچنین. 👈 فرزند خواهر وی 👉  که صاحب سر سلیمان (ع) و همچنین صاحب اسم اعظم بوده است . که بنا بر داستان های منقول  بخش زیادی از مسئولیت دولت سلیمان (ع) بر عهده وی بوده است .  

در روایت فردوسی از شهراسپ نیز وی نقش مهمی در حکومت تهمورس دیو بند داشته است . 

 

(ان شاالله در باب جایگاه آصف بن برخیا و مقام وی در باب مقام عاملیت در علوم غریبه و رهبرعاملین جهان و اسم اعظم سخن خواهیم گفت )

 

#آصف #تهمورس #سلیمان (ع) #عاملیت #جغرافیا #علوم_غریبه 

@soltannasir 

🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 36)

 

  {شباهت تهمورس با سلیمان (ع) }

 

یکی از نکات جالب داستان تهمورس شباهت زیاد آن به داستان حضرت سلیمان (ع) است .

تهمورس برای ایزد وای قربانی می کند و از او می خواهد که به وی این موهبت داده شود که بتواند بر دیوان و مردمان و جادوگران و پریان پیروز شود .(اوستا یشت 15 , بند 12)

در قرآن مجید و عزیز در وصف در خواست سلیمان (ع) اینگونه آمده است :👇👇👇👇

 

{ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (35) فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ (36) وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ (37) وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ(38) } (سوره ص آیات 35 تا 38)

ترجمه : 👇👇👇

{ گفت پروردگارا مرا ببخش و ملكى به من ارزانى دار كه هيچ كس را پس از من سزاوار نباشد در حقيقت تويى كه خود بسيار بخشنده‏ اى(35) پس باد را در اختيار او قرار داديم كه هر جا تصميم مى‏ گرفت به فرمان او نرم روان مى ‏شد(36) و شيطانها را [از] بنا و غواص (37) تا  ديگرانی را كه جفت جفت با زنجيرها به هم بسته بودند [تحت فرمانش درآورديم] (38) }

 

شرح  : تهمورس برای ایزد وای (باد) قربانی می نماید . و از او می خواهد بر دیوان و جادوان و.... غلبه نماید . سلیمان (ع) به فرموده قرآن مجید از خداوند می خواهد که به وی ملکی عطا شود . که هیچ کس پس از وی سزاوار آن نباشد . 

بنابراین سلیمان قرآنی از اینکه از موجودی نظیر خدای باد (وای) در خواست چنین دولتی را نماید مبرا است . 

منتهی نکته مهم روایت قرآنی این است. که پس از درخواست سلیمان (ع) از خداوند که به وی چنین ملکی عطا شود . خداوند در آیه بعدی یعنی آیه «36 سوره ص» می فرماید : 👇👇

{پس باد را مسخر وی ساختیم که هر جا تصمیم می گرفت به فرمان او نرم روان می شد }

یعنی دولتی که سلیمان (ع) از الله تبارک تعالی در خواست آن را می نماید . لازمه اش مسخر داشتن باد است .  

پیشتر گفتیم که کسی که موکل یا اله بادها را مسخر نماید .  تمامی 72 نژاد دیو را مسخر خویش خواهد نمود .

اهل باطن به خوبی می دانند  این که حق تبارک تعالی در قرآن عزیز می فرماید : پس باد را مسخر او قرار دادیم . این مسخر داشتن باد چیزی جز مسخر کردن موکل یا اله کل بادها نیست . 

و مسخر کننده. آن چون به این موجود که بر تمامی باد ها فرمانروایی دارد . فرمان دهد : باد به فرمان وی به نرمی حرکت می نماید . 

بنابراین سلیمان (ع) به جای اینکه نژاد به نژاد و طایفه به طایفه این فرومایگان را مسخر نماید .اقدام به تسخیر موکل یا اله کل بادها نمود . و با مسخر نمودن وی تمامی این موجودات بادی را مسخر خویش نمود.

چنانچه بلافاصله پس از مسخر شدن باد به دست سلیمان (ع) در آیات بعد اینگونه آمده : 

{و شیاطین را از بنا و غواص[ مسخر وی نمودیم ] (37) و بقیه آنان را جفت جفت در زنجیر کردیم (38)} 

لفظ شیاطین یک لفظ عام است . که بر انواع این فرومایگان اطلاق می شود . تمامی 72 نژاد دیو بدون استثنا جز شیاطین می باشند . و بخش زیادی از 53 نژاد جن نیز جز گروه شیاطین می باشند . 

آیه اشاره به این نکته دارد که  شیاطین هم مسخر سلیمان (ع) شدند . که عده ای برای وی بنایی و عده ای غواصی می نمودند . 

نکته : در بین نژاد های دیو تا آنجا که فقیر اطلاع دارم ما نژاد غواص نداریم . 

اما در بین جنیان خاندان سقلابی (سگ آبی) که جز شیاطین مسلمان شده و شیعه هستند . مانند سگ آبی غواصی می نمایند . 

ضمن اینکه بخش زیادی  از پریان نیز آبزی هستند . (پریان دریایی) منتهی اطلاق لفظ شیاطین بر پریان چندان مطابق واقع نیست . 

زیرا این موجودات شیطانی نیستند . 

البته گستردگی موجودات بر روی زمین ما بسیار بیش از طبقه بندی های رسمی و شناخته شده می باشد . چنانچه حماطرها موجوداتی با خلقتی از آب هستند (و پری هم نیستند )  . که بنا به نقل اساتید فن  مسخر سلیمان (ع)بودند . و برای وی غواصی می نمودند . در ادامه آیه از غل و زنجیر کردن شیاطین سخن گفته شده است .

و تهمورس نیز دیوان را در بند کرد . بدین خاطر به وی لقب تهمورس دیو بند را داده اند . و این خود شباهت دیگر تهمورس به سلیمان (ع) است .

در  قرآن مجید از علت در خواست سلیمان (ع) از پروردگار برای بخشیدن ملکی که پس از او احدی سزاوار آن نباشد  سخنی به میان نیامده است . 

و اینکه چرا سلیمان (ع) باد و  شیاطین را مسخر نمود . اما در داستان تهمورس وی از ایزد «وای» می خواهد که به وی این موهبت داده شود که بر دیوان و جادوگران و پریان پیروز شود . 

و این نشان می دهد که در آن عصر با مرئی شدن  این موجودات  فرومایه حیطه دخالت آنان در زندگی آدمیان بسیار زیاد شده بود . و انسان ها از دست آنان در عذاب بودند . 

 

#تهمورس #سلیمان #دیو_بند #جغرافیا #علوم_غریبه 

@soltannasir 

⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 34)

 

    (داستان تهمورس دیوبند 3)

 

   (ایزد وای , یا ایزد باد کیست ? ) 

 

واژه باد در زبان اوستایی (وات ) بوده این واژه در زبان سنسکریت( زبان هم ریشه اوستایی ) «ووت» می باشد . در پارسی میانه (پهلوی )نیز  به گونه وات بوده است . 

در علم زبان شناسی معمولا واکه های «ب» و «و» به یکدیگر تبدیل می شوند .

چنانچه حرف دوم الفبای عبرانی ها یعنی «ב» در صورت داشتن نقطه ب تلفظ می شود . و بی نقطه آن «و» تلفظ می شود . 

 همچنین در علم زبانشناسی و آواشناسی  واکه «ت» و «د» نیز در بسیاری موارد  به یکدیگر تبدیل می شوند .

چنانچه اقوام گوناگون چین کتاب معروف لائوتزه را  با نام تائو ته جینگ و یا دائو ده جینگ میخوانند .(بنا به زبان ها و گویش های مختلف رایج در این کشور ) یا واژه زرتشت و زردشت که هر دو صورت استعمال می شود . 

به واژه وات برگردیم . این واژه در فارسی امروز با تغیر واکه «و» به «ب» در بخش ابتدایی کلمه و تغییر واکه «ت» به«د» در بخش پایانی کلمه به صورت باد  در آمده است .

همچنین واژه وات در زبان روسی که از درخت بزرگ زبان های آریایی است به صورت «ویت» 

دگردیسی یافته است . در زبان لاتین به گونه «ونتوس» در فرانسه به گونه «ونت» و در انگلیسی به صورت «وایند » windدر آمده است .

هم چنین نام دیگر ایزد «وات» یا «باد» در متون پهلوی ایزد «وای» می باشد . 

واژه «وای» (way) در فارسی میانه (پهلوی) از واژه قدیمی تر «وایو » در زبان اوستایی گرفته شده است . که بنا به نظر محققین به معنای فضا و باد و هم چنین ایزد جنگ است .این واژه در وداها (متون مقدس هندوان )نیز وایو (wayu) می باشد . 

کلمه «view» «ویو»  در زبان انگلیسی نیز به معنای چشم انداز و منظره , احتمالا از ریشه «وایو» اوستایی و سنسکریت به معنای فضا گرفته شده است .

وایو بیشتر به معنای جنبه مینوی(ملکوتی) باد می باشد . ایزد وایو , زیبا و تندرو چون خیال و دارای یکهزار چشم است . گردونه درخشان او را گروهی و گاه دو اسب سرخ یا گلگون می کشند . 

گروه اسبانش به 99 یا 100 و گاه به هزار 

می رسد . او نخستین جرعه از افشره سومه (سومه به سانسکریت و هوم به اوستایی گیاهی مقدس و انرژی زا ) را در آیین ها به عنوان سهم خویش می نوشد . 

او تندرو ترین خدایان است . و در مسابقه ای که برای نوشیدن نخستین جرعه سومه در گرفت , از همه خدایان پیشی جست . او نگهبان سومه است است و به مردمان ناموری , ثروت , اسبان نیکو , گاوان نر و زر می بخشد . او دشمنان را می تاراند و نیازمندان را یاوری می دهد .

«وای» در اوستا از ایزدان نیرومند دین زردشتی است و پانزدهمین یشت به نام اوست . 

او تجسمی است از فضا و همچنین باد که در ابر بارانزا زندگی می آورد .  و در طوفان , مرگ , او یکی از اسرار آمیزترین خدایان آریایی تمدن هند و ایران است . 

در هند باستان او را بر آمده از نفس غول جهانی می دانند , که دنیا از بدن وی ساخته شده است . در ایران هم هورمزد و موجوادات خوب و پارسا برای او قربانی می کنند . و هم موجودات اهریمنی , ولی دعاهای آفریدگار و موجودات خوب مستجاب می شود . و خواسته ویرانگرانه برآورده نمی گردد . 

ایزد «وای» جنگجویی سهمناک و فراخ سینه است . در حالی که جامه نبرد بر تن دارد و مسلح به نیزه ای تیز و جنگ افزاری زرین است . در تعقیب دشمنان خود خطر می کند . تا اهریمن را نابود سازد و از آفرینش اورمزد پاسداری کند . 

در ادبیات زرتشتی «وای» میان تاریکی و روشنی , اورمزد و اهریمن , قرار دارد و از این لحاظ دو جنبه دارد یکی جنبه نیکی و آن بخش زبرین است . که از آن به «وای وه» (وای خوب و سرد ) تغییر می شود و از ایزدان زرتشتی است !  دیگری وای «وتر» یا گرم است . که در بخش زیرین جای دارد !  

از این جهت یک مفهوم بی طرفی در او وجود دارد . در دوران اولیه تصور می کردند که «وای»شخصیت واحدی است. با سیمایی دوگانه 

 نیکوکار و در عین حال شوم . در تفکرات بعدی 

او تبدیل به دو شخصیت شده است . 

وای به (وای خوب ) که بخش زبرین فضا را در اختیار دارد. و ایزد بادهای بارانزا است .  

وای نیکو, جامه زرین , سیمین , گوهر نشان و 

👈جامه ارغوانی 👉 پوشیده است که جامه ارتشتاری است . زیرا او ارتشتار سالار(فرمانده ارتش) مینوان(موجودات مینوی) است . 

 وای بد بخش زیرین فضا را در اختیار دارد . 

یعنی جایی که روان در گذشتگان از آن می گذرد . اوست که جان را از تن جدا می کند . 

بدین جهت «وای وتر » (گرم) دیو مرگ است . 

 

#تهمورس #وای #وایو #باد #جغرافیا #ایزد 

 

@soltannasir 

🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾

 

  (جغرافیای علوم غریبه در ایران 33) 

 

      (داستان تهمورس دیوبند 2) 

 

وبر اهریمن که به پیکر اسبی در آمده , سوار شود .

 ادامه 👇👇👇👇👇👇👇

 و به مدت سی سال از این کران تا آن کران جهان براند . فره تهمورس را یاری می کند و او دیوان را شکست داد . به بت پرستان و مردان و زنان جادوگر تاخت و حرمت راستین آفریدگار را رواج داد و از دیوان 👈خطوط هفت گانه👉 آموخت . 

همین اسطوره هست که بعدها در روایات داراب هرمزد یار مفصلا آمده است . 

و بنا بر آن تهمورس بر اهریمن غالب می شود . و سی سال بر او سوار می شود . 

تا این که اهریمن 👈همسر او را می فریبد 👉 و  در می یابد که تهمورس هنگام پایین آمدن از سراشیبی کوه البرز می ترسد . و در گذرگاه تنگ البرز اهریمن , تهمورس را بر زمین می زند . 

و می بلعد پس از آن است که جمشید او را از شکم اهریمن بیرون می کشد (روایات داراب هرمزد یار) 

به روایتی دیگر در فرروردین روز خرداد (6فروردین)  تهمورس اهریمن دروند را به مدت سی سال به باره خود کرد . 

اهریمن نزد  زن تهمورس رفت و او را به ابریشم و انگبین فریفت تا از شوهرش بپرسد که وقتی سوار بر اهریمن است . آیا جایی هست که از آن بترسد . تهمورس نیز گفت بر فراز کوه البرز بسیار می ترسد . و اهریمن او را بر فراز کوه البرز بر زمین زد و بلعید . تا این که برادرش جم او را از دل اهریمن بیرون کشید . 

(به موجب بعضی روایات جم پسر تهمورس است ) سپس جمشید به بالین تهمورس آمد و دستور داد برای وی استودانی (استخوان دان, محل جای دادن استخوان )  بسازند و او را در آن قرار دهند . 

تهمورس دارای وزیری خردمند بوده است 

نام وزیر تهمورس در شاهنامه شهراسپ  آمده و از او به عنوان کسی که رایش از کردار بد دور بود یاد گردیده است . 

همچنین حمدالله مستوفی بنای شهر الیپی (کرمانشاه )و ساری را نیز به تهمورس نسبت می دهد . 

ظهور آتش های مقدس سه گانه نیز در زمان او رخ داد .

 

#تهمورس #طهمورث #جغرافیا #علوم_غریبه 

#دیو_بند #شاهنامه #وزیر

@soltannasir 

🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪

 

(جغرافیای علوم غریبه در ایران 32)

 

( داستان تهمورث دیو بند )

 

چون از بنای شهر قم به دست طهمورث دیوبند سخن گفته شد . داستان اسطوره ای وی را می آوریم . زیرا در ادامه برای توضیح جغرافیای ترسیمی بدان نیاز داریم . 

واژه تهمورث در زبان اوستایی اوروپی (urupay) با لقب تخموع (taxma) صورت پهلوی آن واژه تخمو_او_روپه (taxmo rap) جزء اول یعنی واژه تخمو به معنای قوی و قدرتمند و بعضا به عنوان پهلوان نیز به کار برده می شود . 

و جزء دوم واژه او_روپه  به معنای زیبا شکل است و در اصطلاح به معنای سرزمین زیبا نیز می باشد . 

این واژه سپس به صورت تخمورپ در آمده و آنگاه با تبدیل واک «خ »به «ه» و واک «پ» به«س» به صورت تهمورس در آمده است .  

بنابراین تهمورث در اصطلاح به معنای پهلوان سرزمین زیبا  می باشد . 

{حال خوانندگان گرامی دریابند که  کلمه اروپا به معنای سرزمین زیبا (سرسبز) احتمالا ریشه در واژه «او_روپه » دارد . نه آنگونه که برخی محققین ریشه آن را واژه آکدی اروبو erubu به معنای غروب می دانند . شما خود قضاوت نمایید که کدام واژه با جغرافیای قاره اروپا خوانش بیشتری دارد .  }

واژه  taxma تخما بعدها به صورت تهم تغییر صورت داده , بنابراین واژه تهمتن لقب رستم به معنای دارای تن قوی و قدرتمند می باشد . 

همچنین واژه urupay در زبان اوستایی به معنای روباه نیز می باشد . 

منتهی در زبان پهلوی urupay بیشتر برای راسو بکار می رود . 

که ممکن است این اروپی نیز با تهمورث مرتبط باشد . زیرا در گذشته پهلوانان  ازپوست حیوانات شکار شده توسط خویش لباس درست می نمودند. ضمن اینکه در ایران باستان رسم بر این بوده که  افراد را به اسامی حیوانات نام گذاری می نمودند .

چنانچه واژه 👇👇👇👇👇👇

گرشاسپ یعنی 👈 اسب لاغر 

و گشتاسپ یعنی 👈اسب آماده  

نکته : بر خلاف آنچه که تقریبا در تمامی متون ترجمانی این واژگان وجود دارد . گرشاسپ به معنای دارنده اسب لاغر معنا نمی دهد . در هیچ کجای این واژه صفت دارندگی موجود نمی باشد . منتهی بسیاری از محققین چون به کار بردن نام اسب لاغر را برای یک انسان بی معنی می دانسته اند . صفت مالکیت و دارنده اسب بودن را به آن افزودند.  در حالی که به کار بردن واژه اسپ لاغر و اسپ آماده برای انسان ها در دوران باستان امری مرسوم بوده و این مربوط به فرهنگ دوران قبیله نشینی انسان ها می باشد . 

چنانچه در میان قبایل سرخپوست قاره آمریکا که فرهنگ قبیله نشینی را در خود حفظ نموده اند . استفاده از اسامی و القابی نظیر گرگ خاکستری و جغد سفید و خرس قهوه ای و عقاب سیاه مرسوم بوده است . ضمن اینکه بعضا  این القاب را مایه افتخار نیز می دانسته اند .

به نام طهمورث باز گردیم . طهمورث در اوستا با لقب زعه ناهونت «زعناونت»(zae nahvant) به معنای مسلح آمده است . که در پهلوی (zena wand) و در فارسی زیناوند شده است . 

از تهمورس در اوستا به ندرت ذکری به میان آمده است  . 

تهمورث برای ایزد «وای»👈 (ایزد باد ) 👉 

قربانی می کند . و از او می خواهد که به وی این موهبت داده شود . که بتواند بر دیوان و مردمان و جادوگران و پریان پیروز شود .(یشت 15,بند 12) و بر اهریمن که به پیکر اسبی در آمده سوار شود . ....

ادامه دارد 

#تهمورس #تهمورث #طهمورث #دیو_بند 

#قم #جغرافیا #علوم_غریبه 

@soltannasir 

🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 123
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 474
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 1,260
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,691
  • بازدید ماه : 2,691
  • بازدید سال : 101,229
  • بازدید کلی : 1,169,667